برای فهم روش برخورد درست در رویارویی با خطاهای اتفاق افتاده در لشکر مسلمانان، لازم است حوادث سریّه عبدا... بن جحش را مطالعه کنیم. سریه جنگهایی بود که شخص رسول ا... (ص) آنها را رهبری نمیکرد، بلکه ایشان فرمانده دیگری را برای جنگ مشخص میکرد. این جنگها بیشتر جنبه امنیتی و چریکی داشت.
قبل جنگ بدر و در سال دوم هجری، پیامبر اکرم (ص) جنگهایی چریکی با قریش انجام داد. مدینه بر سر راه کاروانهای تجاری قریش قرار داشت و این اتفاق باعث وقوع جنگ بدر شد. یکی از جنگهایی که یک ماه ونیم قبل از جنگ بدر به وقوع پیوست، سریه عبدا... بن جحش بود. پیامبر اکرم (ص) به عبدا... بن جحش و عده دیگری دستور داد که اطلاعاتی از کاروانهای تجاری قریش به دست بیاورند و به مدینه بفرستند. عبدا... بن جحش و همراهانش طبق وعده و دستور پیامبر، محل کاروانهای قریش را پیدا کردند و اطلاعات لازم را به دست آوردند.
بعد پیداکردن اطلاعات، ایدهای به ذهن عبدا... و اطرافیان او میرسد؛ ایده حمله به کاروان تجاری و غارت اموال قریش. اما مشکلی بزرگ برای تحقق این ایده وجود داشت؛ آنها فقط یک شب فرصت داشتند به کاروان تجاری حمله کنند. اگر یک روز دیرتر اقدام میکردند، کاروان قریش وارد حرم میشد و جنگ در حرم ممنوع بود. همچنین، مشکلی دیگر نیز وجود داشت که عملا فرصت حمله در همان شب را هم از آنان میگرفت. آن شب داخل ماه حرام بود و جنگ در ماه حرام، ممنوع است.
در بین اهل لشکر گفتگو و نزاعی پدیدار شد. برخی گفتند که وارد ماه حرام نشده ایم و برخی گفتند که ما در ماه حرام هستیم. اختلاف بالا گرفت و در آخر تصمیم بر این شد که به کاروان تجاری حمله کنند. عبدا... و یارانش حمله کردند و رئیس کاروان را کشتند و دو نفر را اسیر کردند. لشکر اسلام همه کاروان و اموالش را مصادره کرد.
به مدینه برگشتند و شرح ماجرا را برای پیامبر توضیح دادند. ایشان به شدت ناراحت شدند و گفتند که من شما را برای کسب اطلاعات فرستادم، نه جنگیدن. کفار نیز شروع به نیش و کنایه زدن کردند و گفتند که شما حرمت ماه حرام را نگه نداشتید. مسلمانان زیر فشار بودند تا اینکه آیه ۲۱۷ سوره بقره نازل شد: یسألونک عن الشهر الحرام قتال فیه قل قتال فیه کبیر و صد عن سبیل ا... و کفر به و المسجد الحرام و اخراج اهله منه اکبر عندا... و الفتنة اکبر من القتل و لا یزالون یقاتلونکم حتى یردوکم عن دینکم ان استطاعوا.
خداوند در این آیات شکستن حرمت ماه حرام را امری بزرگ میشمارد و مؤمنان را مذمت میکند، اما سریع خطاب را عوض میکند و به مشرکان میگوید که شما گناهانی بزرگتر مرتکب شدید و نباید از رعایت حقوق و قوانین حرف بزنید؛ زیرا شما مردم را از خانه شان بیرون کردید و از راه خانه خدا و زیارتش جلوگیری کردید. شما فتنه گرید و فتنه شدیدتر و محکومتر از کشتن است.
نوع رویارویی خداوند متعال با اشتباه مسلمانان گناهکار، حاوی ظرافتهایی بی بدیل است. اگر تقبیحی هم به گناه لشکر مسلمانان تعلق گرفت، باید چند برابر آن را به سمت مشرکان و اهل فتنه برگرداند. فرمانده لشکر هیچ گاه بابت خطای سربازش جایگاه او را نزد دشمنان کوچک نمیکند و آنان را مورد توبیخ شدید و مطلق قرار نمیدهد.
ممکن است لشکر مؤمنان مرتکب خطایی شود، ولی تضعیف این لشکر و کوبیدن آن، موجب تسلط جبهه دشمن میشود. باید در کنار توجه به اشتباهات، جایگاه خود را با دشمنان و جبهه کفر تنظیم کنیم و طوری سخن نگوییم که موجب تضعیف سپاه اسلام و غلبه سپاه کفر شویم.