تکتم جاوید | شهرآرانیوز؛ در میزگرد گذشته شهرآرا که با حضور فعالان حاشیه شهر و رئیس کمیسیون حاشیه شهر مشهد برگزار شد، از عملکرد سازمان بازآفرینی سؤالاتی مطرح شد. شهرآرا میزگردی دیگر با حضور تعدادی از فعالان حاشیه شهر و علی رضازاده همدانی، مدیرعامل سازمان بازآفرینی شهرداری مشهد، برگزار کرد که آنچه در این نشست، مطرح شد، در ادامه آمده است.
محمد هاشمی، عضو شورای اجتماعی محله پنج تن| از دوره ششم که اعضای شورا شروع به کار کردند، قرار بود قرارداد دفاتر تسهیلگری دو ساله باشد، اما از چهل دفتر اکنون هشت دفتر باقی مانده است. دو سال کار کردند، بعد که به مرحله شکوفایی رسیدند، تعطیل شدند. یکی از آنها دفتر محله میثم (رده) بود که خوب هم کار میکرد و ارتباط خوبی هم با افراد محله داشت، ولی تعطیل شد. وقتی علت را پرسیدیم، گفتند «نخواستند باشیم.» اگر دفاتر بومی سازی شوند و مدیرانشان شهروندان محله باشند، از روی دلسوزی کار میکنند. اما اگر کسی از جای دیگری بیاید، یک سال و اندی طول میکشد که از محله شناخت پیدا کند؛ بعد هم قراردادش تمام میشود و میرود جای دیگر.
در جایی گفته بودید ۴۹ پروژه مردم محور تا پایان آبان به بهره برداری میرسد و به طور مشخص در منطقه ۴ پروژههایی با اعتبار ۷۰۱ میلیاردتومان به بهره برداری خواهد رسید. منطقه ۴ پنج محله دارد، اما یک نمونه اجرایی سازمان بازآفرینی را در هیچ کدام ندیده ایم. نقش شما چیست؟ آیا فقط از پروژهها بازدید میکنید؟
اهالی محله پنجتن پافشاری کردند که سالن ورزشی میخواهند. فضا را دیدند، مشاور معرفی کردند و ایده هم داده شد. روز بعد، معاون اجرایی منطقه گفت فقط ۳ میلیارد تومان برای پروژه تخصیص میدهند و بقیه تا سقف ۱۰ میلیارد باید خرج آسفالت و پیاده روسازی و دیگر کارهای عمرانی شود. نمیخواهیم طرحهای مثل استخر شهید قربانی باشد که بعد از۴ سال هنوز به بهره برداری نرسیده است. پروژههایی تعریف شده است و تاحدودی هم اجرا میشود، اما به دلیل تورم یا دلایل دیگر رها میشود
شاید ۱۰ درصد هم از قولهایی که دادند، در منطقه ما اجرایی نشده است. اگر قرار است معاون اجرایی شهرداری منطقه تصمیمات را تغییر بدهد، نقش سازمان چیست؟ پس بهتر است بودجه را هم به شهرداری منطقه بدهید تا خودش کار کند. اعضای شورای اجتماعی محلات و ائمه جماعات هم نقشی ندارند.
امیر حیدرپور طرقی، فعال محله طرق| ترجیح میدهم این جلسه گفتگو محور باشد تا چالش و نقد. ما در حاشیه شهر آن قدر معضل و مشکل داریم که با یک سازمان و یک نفر رفع نمیشود. مشکلات هم به نظرم شامل دو حوزه هستند. یکی امور زیربنایی درحال اقدام برای آنها هستید و دیگری پروژههای زودبازده و به قولی مُسکن برای مردم محلات؛ زیرا مردم عادی جزئیات عدد بودجه و گزارشها را به صورت دقیق بررسی نمیکنند و آنچه را که به چشم میبینند، عملکرد سازمان به حساب میآورند. دوستانمان در دفاتر نقش یک حلقه میانی را داشتند؛ گزارشها را به مردم میرساندند و درد مردم محلات را به صورت تخصصی به مسئولان انتقال میدادند.
خیلی وقتها خواستههای مردم قابلیت اجرا نداشت، اما پیشنهادهای دیگری مطرح میکردیم که باعث ایجاد احساس رضایت در محلات میشد. من که در آن محله زندگی و فعالیت میکنم، وقتی نقش تسهیلگر را داشتم، بهتر میتوانستم مردم را راضی کنم، در حالی که اکنون این حلقه میانی کم رنگ شده است. من میدانم که شما چه برنامه و سیاستی دارید و بومی سازی دفاتر قطعا خروجی بهتری دارد. ما دور این میز جمع شده ایم که پیشنهاد بدهیم. الان محلات حاشیه شهر مثل قدیم نیستند. جوانان تحصیل کرده هستند و به شبکههای اجتماعی دسترسی دارند و با یک حساب سرانگشتی متوجه میشوند که ۲۶ میلیاردتومان بودجه یک سال شهر است.
سید هادی هاشمی مهر، مسئول شورای اجتماعی محله طبرسی شمالی| نکته اول من این است که بازآفرینی در مدیریت شهری ما تعریف نشده است. ساختارهای شهری نیز که باید در خدمتش باشد، تعریف نشده است. در طبرسی شمالی که پرجمعیتترین محله مشهد است، گمان میکنم فقط یک نفر موفق شد وام ۴ درصدی بگیرد؛ یعنی مدیریت شهری حاضر نشده است این موضوع را برای شهروند تسهیل کند. در موضوع مجوزها من میگویم نه تسهیل یافت، نه تخفیف داده شد و نه سرعت بخشیده شد. مدیریت شهری در خدمت بازآفرینی نیست. ساکنان محلات باهنر و شهید رجایی به عنوان پیچیدهترین مناطق حاشیه شهر باید برای گرفتن مجوز به مراکز مستقر در بولوار مصلی یا محمدآباد مراجعه کنند؛ زیرا در دل محله دفتری وجود ندارد و اهداف بازآفرینی، اصلا برایش مهم نیست. مدیریت شهری باید صدور مجوزها را به دفاتر تسهیلگری میسپرد؛ مدیریت شهری هنوز شما را باور نکرده، لذا ساختارهای حقوقی و قانونی به سوی سرعت بخشیدن به آن پیش نرفته است.
نکته دوم اینکه اگر از تیمهای تسهیلگری موفق یاد میکنیم، نقطه مقابلش را هم بگوییم. اغلب تیمهای تسهیلگری، بومی محله نبوده اند. احساس میکنم راه اندازی دفاتر در سال ۹۸ با عجله صورت گرفت. ناگهان دیدیم دفاتری تأسیس شد و افرادی در محله مستقر شدند؛ چون موضوع بازآفرینی صرفا کارهای کالبدی، پیاده رو و آسفالت نیست؛ یک کار اجتماعی و مردمی است. متأسفانه دلیل نیمی از معضلات، خود مردم هستند که پای کار نبوده اند، اما از دولت مطالبه گر ند. به این ترتیب هر قدر هم دولت کار کند، به نتیجه نمیرسد. اگر بخواهیم بی انصافی نکنیم، کار برخی دفاتر تسهیلگری اوایل خوب بود، اما به تدریج و به دلایل مختلف که حتما اول مادی و امنیت شغلی بوده است، دچار مشکلاتی شدند.
رضازاده، مدیرعامل سازمان بازآفرینی| معضل جدی ما وقتی وارد سازمان شدیم، این بود که بخش زیادی از شرکتهایی که عهده دار دفاتر محلات بودند، غیربومی و حتی بعضا غیرمشهدی بودند. من با همه آنها جلسه گذاشتم. برخی را که برای شرکت در جلسه دعوت کردیم، میگفتند تهران و همدان و قزوین هستند. در این شرایط چطور میتوانستند پیگیر محلات محروم باشند؟ من میخواستم با کسانی کار کنم که اول از همه دغدغهمند باشند و ثانیا محله را بشناسند. دفتری به نام طرق داریم که خوب پیشرفت کرده و سندش از همه زودتر رسیده است. هم اهالی راضی هستند، هم معتمدان. شما اگر جای من باشید چه میکنید؟ اول از همه به این فکر میکنید که آنها را بومی کنید تا بتوانید دغدغه مندی را افزایش بدهید. بخش زیادی از عملکرد دفاتر به سوی کارهای فرهنگی رفته بود، درحالی که به ما ارتباطی نداشت. بخشی از زمان ما برای اصلاح قرادادها و تأیید گرفتن از شورا گذشت. یک بخش دیگر زمان هم تعیین شاخصههای شرکتهای بومی بود. از طرف دیگر در مشهد متأسفانه هنوز تعداد شرکتها خیلی کم است. چندین بار جلسات مفصلی با اعضا داشتیم و تأییدها را گرفتیم و در قراردادها اعمال کردیم.
هاشمی مهر| مسئله بودن یا نبودن دفتر نیست؛ مسئله این است که چه دفتری باشد. دفتری که کاملا غیربومی بوده، مسئولیت سه دفتر تعطیل شده دیگر را هم برعهده گرفته است. رسالت و طبرسی شمالی از نظر نخبگانی، وضعیت بهتری نسبت به دیگر مناطق حاشیه شهر دارند، اما هشت ماه است تعطیل شده اند. کاش سازمان، پیامکی به شورای اجتماعی محلات میزد تا افراد بومی را وارد عرصه کنند. نکته دیگر آن است که عملکرد دفتر قبلی چه میشود.
رضازاده| شرایط در همه جا مهیا نیست. میتوانیم از دفاتر باقی مانده کار بخواهیم. همه برنامه دوستان ما این است که به این سمت بروند. کار بیشتری میگیریم و تعهداتشان را افزایش می دهیم. سیاست روبه توسعه است. کار را هم از هر مرحله که پیش رفتند، تحویل میگیریم و به دفتر بعدی تحویل میهیم.
حیدرپور| باز برمی گردیم به سر خط که سیاست گذاری مشکل دارد. در تهران هم اگر از محله موفق طرق نام ببرید، ما را میشناسند، اما نتوانسته ایم شرکت را ثبت کنیم و ماده ۴ فرایندی طولانی است؛ بنابراین باز میرویم سراغ همان شرکت تهرانی. در شورا باید پروژه زودبازده تعریف میشد. باید از اکنون ریل گذاری آینده انجام شود؛ چه در زمینه شورا، چه سازمان و چه افراد.
رضازاده| سیاست گذاریها در جمع پانزده نفره اعضای شورا انجام میشود که ما در آن یک رأی داریم. حتی در کمیسیون شورای شهر هم اولویت تغییر کرده است. اگر در اختیار من باشد، با مجموعههای دیگری که کد شناسایی دارند، قرارداد میبندم. ما براساس وظیفه، مسیر ماده ۴ را تسهیل میکنیم. توفیقات خوبی هم داشته ایم که اگر به حال خودش پیش میرفت، شاید سالیان سال طول میکشید.
هاشمی مهر| ما در محله و کف میدان حضور داریم. گمان میکنم باتوجه به مشغلهای که دارید، از محلات خبر ندارید. بارها پرسیده ایم که دفتر چه وظایفی دارد؛ آیین نامه را بدهید تا مطالعه کنیم، اما ممانعت میکردند. برخی دفاتر محله یک ساعت در روز با یک نیرو باز هستند که کسی متوجه نشود دفتر بسته است. چرا باید قرارداد چنین دفاتری تمدید شود؟
رضازاده| این نقصها را رد نمیکنم. باید در جلسات دیگری، به شکل موردی همه را بررسی کنیم. رویکرد کلی را گفتم که بدانید چقدر وسعت حوزه داریم. برخی شرکتها حذف شده اند، اما تعداد محلات بیشتر شده است.
هاشمی| میزان پرداختی نیروها هم مشکل بزرگی است. فردی که نیروی متخصص است، باید سه ماه یا شش ماه با حقوق ۲ میلیون تومان کار کند که حتی پایه حقوق قانون کار هم نیست.
رضازاده| شرکت یا نتوانسته گزارش بدهد یا تعرفه هایش تأیید نشده که نتوانسته پولش را جذب کند. ما اصرار داریم نیروها بیمه قانون کار باشند. مبالغی را که دراختیار داریم، شورا تعریف کرده است. بودجه دفاتر عدد متغیری شامل هزینه اجاره، تأمین وسایل و فرایند تهیه گامهای سند است که هرکدام قیمت متفاوت دارد. چون عدد دقیقی دراختیار ندارم، نمیتوانم بگویم.
به طرحهای زودبازده اشاره کردید. این طرحها با واسطه گری و محوریت شورای اجتماعی محلات، معتمدان و روحانیون ارائه و قابلیت اجرایی آن اولویت بندی شد. به عنوان مثال، یک محله، پارکی را درخواست کرده بود که پلاکی در میان آن بود و باید تملک میشد. مالک همراهی نکرد و نتوانستیم ورود پیدا کنیم. از طرفی، طرحهای زودبازده یک ساله هستند و شاید برخی تملکها به زمان بیشتری نیاز داشته باشد یا اصلا انجام آن، عملی نباشد. به این ترتیب اولویتها تغییر کرد، ولی اینکه از پروسه خارج شده یا اعمال نظر شخصی یا شهرداری باشد، ممکن نیست؛ زیرا سه حوزه نظارتی دارد. یکی کمیتههای نظارتی هر منطقه، دوم اینکه ما نیز همه طرحها را با مصوبات تطبیق میدهیم؛ چون قرار است بودجه بگیریم و سومین ناظر، اعضای کمیسیون حاشیه شهر هستند. با اطمینان میگویم امکان ندارد اعمال نظر شخصی باشد، اما اینکه اولویت بندی جابه جا شده باشد، درست است. وقتی به دستور شهردار یازده مرحله توافق نامه را به چهارمرحله تقلیل دادیم، یعنی به پروسه تأیید سرعت داده ایم.
رضازاده| طبق آخرین بررسی ها، میزان روند اجرای پروژههای زودبازده ۲۲ و ۲۳ درصد است، ولی قابل شمول نیست. زمانی که این فرایندها انجام شد و به قرارداد رسید، تقریبا مهرماه بود که به مرحله عملیاتی رسیدیم. از پایان مهر این میزان درصد پیشرفت فیزیکی در پروژهها رخ داده است. من سه هفته پشت سر هم در جلسه علنی شورا حضور داشتم. هفته اول عدد ۲۲ یا ۲۳ درصد بود؛ هفته بعد ۴۷ درصد و هفته سوم عددی بین ۶۰ تا ۶۵ درصد را عنوان کردم. اکنون سامانه بیش از ۸۰ درصد پیشرفت فیزیکی را نشان میدهد. در پروژههای منطقه ۴ که به شکل ویژه نام بردید، تعداد ۴۷ تا ۴۹ پروژه با اعتبار ۶۲ میلیارد پیشرفت داشته و تا دوسه روز پیش به ۵۷ درصد رسیده و تحویل داده شده است. تنها جایی که دچار مشکل بودیم، مساجد بود.
حیدرپور| درباره اختلاف درصدها توضیحی میدهم. هم درصدهای شما درست است هم دیگران، اما نوع بررسیها فرق دارد. ما سه تا محله هستیم که نمایندگانش اینجا نشسته ایم. من در محله خودم چندتا پیشنهاد دادم، بررسی و تأیید شد، اما در مسیر اجرا برخی از این پروژهها حذف میشود. یکی پارک خطی بود که نیاز به تملک داشت؛ بنابراین حذف شد. نمیگویم کاری انجام نشده است، اما وقتی پروژه حذف میشود، از درصد حذف شده، اما از نگاه مردم حذف نمیشود.
رضازاده| اولویت محله شما همان پارک خطی بود و ما هم نتوانستیم انجام بدهیم و رفتیم سراغ اولویت بعدی که پیاده روسازی بود. بازگشایی معبر ولیعصر (عج) از بهترین پروژههایی است که در حوزه تملک آن پیش رفتیم؛ چون مردم و شورای اجتماعی محله خیلی خوب همراهی کردند. بیشترین بودجهای که برای تملک گذاشتیم، برای همین طرح بود.
حیدرپور| من هم موافقم؛ اگر کلی نگاه کنیم، ۳۰ تا ۴۰ درصد پیشرفت داشته، ولی با نگاه آنچه شروع به کار شده است، میگوییم ۷۰ تا ۸۰ درصد پیش رفته است.
رضازاده| یک احتمال دیگر هم وجود دارد؛ مثلا در همان معبر ولیعصر صلح نامه را نوشتیم. همه کارها انجام شده، ولی هنوز تخریب نشده است؛ این برای مردم مشهود نیست، اما از نظر ما صفر شده است.
حیدرپور| این مشکل یک راهکار دارد. من پیشنهاد میدهم به جای آنکه خودتان هرکدام از موارد جزء را مراجعه و بررسی کنید، از سازمان بازآفرینی مجموعهای برای همین کار تشکیل شود و افرادی تعیین شوند که به صورت ویژه پروژهها را پیگیری کنند. گلایهای که در دوره پیش از سازمان داشتم، این بود که افرادی را ناظر بر عملکرد دفاتر تعیین کرده اند، اما در محله نیستند و مردم آنها را نمیشناسند. نظارت فقط مشاهده باز بودن در دفتر نیست. به نظر من، مدیریت شهری باید فرایندی را تعریف کند که با مردم ارتباط بگیرد و بررسی کنند که پروژههای اجراشده برای مردم رضایت داشته است یا خیر.
رضازاده| یک نکته را هم به خاطر داشته باشید که این اولین تجربه در مدیریت شهری با این سطح از عملیات بوده است. اما در پروژههای زودبازده ۲ بااینکه اجرای پروژه به سال ۱۴۰۲ موکول شده، مقدماتش قرار است امسال فراهم شود. به عنوان نمونه، بزرگترین مشکل ما در اجرا همین موضوع تملک هاست. اهالی دوست دارند مسیر باز شود، حق هم دارند، اما در این مسیر، چند پلاک هست که برای اجرای طرح اصلا همراهی نمیکنند. فرایند قضایی هم دست کم سه تا چهار ماه زمان بر است. در پروژه زودبازده ۲ باید این مشکلات را رفع میکردیم که اگر مثلا قرار است معبری عریض شود، قبل از آن، امکانش را بررسی کنیم. اصلا چرا چنین طرحی ارائه شود که توقع ایجاد کند؟ شهروند از ابتدا بداند پارک خطی به هر دلیل اجرا نمیشود، چون یک مشکل بزرگ دارد.
حیدرپور| اینها وظیفه همان حلقههای میانی است که تعدادشان کم است.
رضازاده| در پروژههای زودبازه ۲ همه این بخشها را اضافه میکنیم. همچنین مناطق را ویژهتر فعال میکنیم. درحال بررسی نقدهایی هستیم که در گذشته مطرح بوده است تا مشکلات به طرق مختلف از طریق مردم، معتمدان و مجریان رفع شود؛ اتفاقی که الان رخ داده است و دیدیم دوستان ما جهاد کردند و توانستند طرحهایی را در موعد مقرر اجرا کنند. تزریق نقدینگی هم بسیار مؤثر بود. همیشه بودجه در دست نبود که پیمانکار طرح را تحویل بدهد. حالا که وضعیت خودمان را در کلان شهرها بررسی میکنم، میبینم کاری که در حاشیه شهر انجام شده، کار عظیمی است. البته منکر مشکلات نیستیم.
هاشمی| درباره بودجه تملک و بازگشایی هم کمی بیشتر توضیح دهید.
رضازاده| در سال گذشته، حدود ۱۷ درصد بودجه در موضوع حاشیه شهر محقق شد؛ چون هم دوره پنجم بود، هم دوره ششم شورا و مثل امسال جزو اولویتها نبود. از ابتدای سال تاکنون بودجه حدود ۳۰ درصد در سامانه ثبت شده یعنی صلح نامه تنظیم شده، پول واریز شده و از نظر قانونی تمام است. براساس آنچه در سامانه ثبت شده، از ۴۹۹ میلیارد بودجه ۷۲ میلیارد هزینه شده است. دوستان سازمان زمین و مسکن اعلام کردند طبق آنچه برنامه ریزی و توافق شده است، این عدد تا پایان سال به بیش از ۸۰ درصد میرسد.
موضوع تملک اصلا در اختیار دفتر نیست؛ دفتر تنها موارد را معرفی میکند. علت تأخیر و بی نتیجه بودن گفتگوها را با دو مثال عنوان میکنم. دو معبر حیاتی داریم که باید اقداماتی برای آن انجام شود و چند سال است در مرحله پیگیری مانده. یکی معبر کرامت و دیگری معبر طبرسی. در کرامت، ۸۰ پلاک و در رسالت طبرسی ۱۷۶ پلاک باید تملک شود. هر قدر هم تلاش کنیم، باز همراهی مالکان صددرصد نخواهد بود. در دوره ششم سیاست کلید به کلید را اجرا میکنیم و بازآفرینی هم نقش خود را اجرا میکند. علت اینکه تعداد را مطرح کردم، این است که بدانید کار چقدر سخت است. کسی را که دارد زندگی میکند، چطور میتوان راضی کرد؟ اصلا همراهی نمیکند. اگر موردی از تملک سراغ دارید، بگویید که همین امروز با مالک توافق کنیم.
حیدرپور| قبول کنید که قبل از این، اولویت مدیریت شهری بازگشایی نبوده است. این ضعف بزرگی است؛ چون ارزش ملک هم روز به روز کاهش پیدا میکند.
رضازاده| پروژه کرامت مربوط به اوایل دهه ۹۰ است؛ اگر تلاش میکردند با یک دهم قیمت امروزی، تمام شده بود. دوستان نکتههای زیادی گفتند، اما درباره اقدامات انجام شده ما نشنیدند. در موضوع توانمندسازی نزدیک به ۲ هزار و ۴۷۰ نفر در پنج مرکز مشغول به کار شدند. در حوزه اشتغال، کار عظیمی انجام شده است. ریاست جمهوری در سفر به مشهد ۶ هزارمیلیارد تومان بودجه به استان اختصاص داد که ۳۰۰ میلیارد هم به سازمان بازآفرینی تعلق گرفت. نهضت قیر رایگان راه انداختیم. ۲ هزارتن قیر هم با رقم دولتی آوردیم. نهضت آسفالت، کار کوچکی نبود. درحال آسفالت ۲۸۰ هزارمتر مربع از معابر حاشیه شهر هستیم.
با این سرعت قول میدهم تا سال آینده، هیچ معبر خاکی در حاشیه شهر وجود نداشته نباشد. سازمان هزینهای را تحویل گرفتم واکنون سازمان درآمدی شده است از باب مطالباتی که از دولت گرفتیم و رتبه اول را در میان همه سازمانها کسب کردیم. این یک انقلاب است. در فضای شهری اتفاقهای خوبی رخ داده است. نیروهای سازمان زحمت میکشند و این دغدغه جدی حاشیه شهر است و دارد کار میشود.
در موضوع وام با کمک بنیاد علوی و کرامت، ۳۰۰ میلیارد وام دادیم و بخشی از آن شغلها به مدد همین وامها ایجاد شد. اگر دغدغه و مطالبات شما نبود، شاید خیلی جاها پیشرفت جدی نداشتیم.