ضایعه شهادت سردار سرافراز سپاه اسلام، حاج قاسم سلیمانی، و یارانش گرچه طبق محاسبه دشمن باید ضربهای کاری و اساسی به نظام وارد میکرد و تهدیدی برای کیان کشور و انقلاب رقم میزد، مثل همه الطاف خفیه الهی به فرصتی استثنایی برای همدلی و همراهی همه مردم ایران تبدیل شد و بار دیگر جلوهای پرافتخار از عظمت انقلاب اسلامی به جهانیان عرضه کرد.
بار این ضایعه تلخ و دردناک البته بسیار سنگین است و نمیتوان شهادت این مرد بزرگ را با پشتوانه تجربهای چهلساله به درازای تاریخ انقلاب و دفاع مقدس مسئلهای ساده انگاشت و از کنار موقعیت حساس و جایگاه کمنظیری که او در جبهه مقاومت داشت بهسادگی گذشت.
سرداری او در طول جبههای گسترده از عراق و یمن تا سوریه و لبنان او را به پیشتاز جهاد اسلامی و فرماندهی گروههای انقلابی در منطقه تبدیل کرده بود، اما فقدان سردار سلیمانی فقط خسارت جمهوری اسلامی در حوزه برونمرزی نبود و گرچه در سالهای اخیر چهرهای بینالمللی و نظامی شناخته میشد، در داخل کشور هم جلودار وفاق ملی و پیشتاز تلاش برای وحدت و همدلی نیروهای داخلی بود.
انتقادهای مکرر او به بسیاری از تندرویها و سختگیریهای نیروهای سیاسی و انقلابی این بود که چرا با موضعگیریها و انحصارطلبیهای خود، دیگران را از میدان انقلاب طرد میکنند.
علاوه بر جلسات خصوصی و تلاشهای فردی و پنهان او مخصوصا بعد از حوادث سال ۸۸ که آغوش تحمل و پذیرش او را برای عده زیادی از جمله فرزندان سرداران شهید دوران دفاع مقدس به پناهگاهی امن و مطمئن تبدیل کرده بود، گاهی بهصراحت و در سخنرانیهای رسمی و علنی به این موضوع میپرداخت.
او قاطعانه از تندرویها و دگماندیشیها شکایت میکند و از کسانی که فقط خودشان را قبول دارند و تنها اطرافیان مورد تأیید خود را انقلابی میدانند و میگویند: «من و آدمهای خودم، من و رفقای خودم، من و مریدهای خودم، این بیحجاب است، این باحجاب است، این چپ است، آن راست است، این اصلاحطلب است، او اصولگراست. خب پس چه کسی را میخواهید حفظ کنید؟ همان دختر کمحجاب دختر من است، دختر ما و شماست؛ نه دختر خاص من و شما، اما جامعه ماست. جامعه ما خانواده ماست. اینها همه مردم ما هستند. اینها بچههای ما هستند!»
او در توجیه این رویکرد چنین میگوید که ما حتى در عملیات نظامی هم وقتی جایی را فتح میکنیم حوزه پیرامونی آن جاده و پل برایمان مهم است و میدانیم که اگر اطراف آن منطقه و ساکنان آن منطقه امنیت اجتماعی و فرهنگی نداشته باشند و از جهات مختلف اقتصادی و اجتماعی تأمین نشوند باز هم زمینه خطر و حادثه در آن منطقه فراهم میشود. برای همین، میدانیم باید نخست به رضایت مردم فکر کنیم و برای اقناع افکار عمومی بکوشیم و پشتوانه روانی حضورشان را فراهم سازیم.
امروز فقدان چنین باور و نگاهی هم برای کشور خسارت و ضایعهای جبرانناپذیر است و حال که سردار سلیمانی به بهای خون مقدس و جان پاکش چنین فرصت طلایی را برای کشور رقم زده است باید برای حفظ این موقعیت و قدردانی آن بسیار دقیق و حریص بود.
صحنههای درخشان و شگفتی که این چند روز در اهواز و مشهد و تهران و قم رقم خورده در هیچ کشور دیگری دیده نشده است و در ایران هم شاید تا دهها سال آینده تکرار نشود. آنچه اکنون در مقابل تهدیدهای دشمن بیش از هر زمان دیگر مهم است مراقبت و حساسیت جدی همه ما برای قدردانستن این نعمت بزرگ الهی در یکپارچگی کشور و ملت و همدلی و همراهی همه و پرهیز از هرگونه اختلافافکنی و اختلاف است.