در واپسینروزهای حیات پیامبراکرم (ص)، ایشان به دو اصل مهم و محکم اشاره فرمودهاند که هدایت جامعه و افراد آن را تضمین میکند و آن عبارت است از اتحاد و یگانگی میان قرآن و عترت طاهره. این اصل محکم با حدیث شریف ثقلین به اثبات میرسد. پس اگر قرآنکریم برای مؤمنان هدایت بوده و عموما کتاب هدایت است، بر اساس وجود عترت طاهره رسول گرامی اسلام (ص) است؛ بنابراین اگر عترت پیامبر (ص) از کنار و همراهی قرآن و از اتحاد و یگانگی با آن حذف شود، هدایتگری قرآن ناقص میشود و کاراییاش را از دست میدهد.
زیرا تنهاکسانی که میتوانند قرآن و باطن آن را بهخوبی ادراک کنند و از اراده جدی خدای متعال از طریق آیات قرآن کریم آگاه باشند، کسانی هستند که در بیت نبوت و رسالت و در بیت نزول قرآن و منتسب با آن باشند، وگرنه در آنچه از قرآن بدون حضور آنان فهمیده شود، احتمال خطا و انحراف بسیار است. پس اگر عترت از کنار قرآن حذف شود، قرآن برای آن دسته از افرادی که عترت رسول خدا (ص) را حذف کردهاند، خسارتبار خواهد بود و راه انحراف برای آنان هموار خواهد شد؛ چنانکه خداوند فرموده است: «و ما از قرآن آنچه شفا و رحمت است، نازل میکنیم و برای ظالمان جز خسارت چیزی بر آنان نمیافزاید» (اسراء/۸۲).
این پرسش مطرح میشود امروز که هیچ امام معصومی از عترت پیامبر (ص) حاضر نیست، چگونه میتوان از قرآن بهره برد و قرآن چگونه هدایتگری خواهد کرد؟ بر همین مبنا، گفته میشود که هدایت قرآن در عصر ظهور رونق خواهد گرفت و ظهور منجی برای نجات بندگان خدا از دست خرافات و انحرافاتی است که در طول غیبت کبری بهجای مبانی دینی نشسته است. بدینسان ضرورت ظهور آخرین امام و منجی نهایی (عج) را میتوان از ضرورت وجود و ظهور قرآن در جهان طبیعت نتیجه گرفت.
همانگونه که در دوره جاهلیت با ولادت و ظهور رسول گرامی اسلام (ص) به عرصه دنیا و عالم طبیعت قرآن بر آن حضرت نازل شد که هدایت مردم را نوید دهد، امروز فرزند معصوم آن حضرت با پیروی از جد بزرگوارشان به همان قرآن نازل بر رسول گرامی (ص) عمل کرده و اهداف قرآن را دنبال میکنند. زیرا نزول قرآن کریم بر رسول گرامی (ص) اهداف فراوانی را تأمین میکند؛ ازجمله هدایت انسانها (هُدًی لِلنّاس) [بقره/۱۸۵]و تشویق به برانگیختن انسانها برای برپایی حکومت عدل (لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط) [حدید/۲۵].
زیرا قیام عمومی برای برپایی عدل بدون وجود حکومت عادل مقدور نخواهد بود و نیز خارجکردن بشر از تیرگی و تاریکی جهل به روشنایی و نور هدایت (کِتابٌ اَنزَلناهُ اِلَیکَ لِتُخرِجَ النّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ اِلَی النّور) [ابراهیم/۱]. پس ظهور اماممهدی (عج) بر اساس این آیات شریفه میتواند سه کارکرد مهم و اساسی داشته باشد: هدایت، عدالت و معرفت حقیقی. این سه اگر هماکنون در کنار یکدیگر قرار بگیرد و مردم همتشان را برای کسب آن معطوف بدارند، هم میتواند به ظهور کمک کند و هم میتواند به جامعه مهدوی و آرمانشهر مهدویت مدد رساند تا ظهور محقق شود.
از سوی دیگر، تحقق این اهداف در گرو آن است که قرآن کریم در عالم طبیعت و دنیا نزول کند و در دسترس انسانها قرار بگیرد. اگر قرآن نازل نمیشد و در اختیار مردم قرار نمیگرفت، هدایتی در کار نبود و ارسال رسل لغو به نظر میرسید. قرآن کتاب هدایت است، ولی دستوالعملهایی برای هدایت مردم به پیامبرش داده است که باید طبق برنامه قرآن، هدایت صورت بگیرد تا این هدایتگری یکدست و یکپارچه و وحدت رویه داشته باشد. همین امر موجب آن است که باید امام معصومی باشد و این امام معصوم اگرچه در میان مردم حاضر نیست، بیشک ظهور خواهد کرد و هدایتگری را در میان مردم براساس آیات قرآن ترویج میکند و حقیقت قرآن در آن زمان میسر است و روشن میشود.
وانگهی، چون حقیقت قرآن آشکار میشود، عدهای بسیار گمان میکنند که دین جدیدی آمده است که در مفاد برخی از روایات بر این مطلب صحه گذارده شده است. امام معصوم (ع) هر عصر همتای قرآن است؛ بنابراین اگر خدای متعال اهدافی برای نزول قرآن برشمرده است، باید همان اهداف درباره امام معصوم (ع) نیز صحیح باشد. پس وجود و تعیین امام از ناحیه خدای تعالی آن اهداف را دنبال خواهد کرد. حال اگر وجود امام همواره در حجاب غیبت قرار بگیرد و میان تودههای مردم ظهور نکند، هیچگاه آن دسته از اهدافی را که قرآن ترسیم کرده است و امام برای تحقق آن اهداف در کنار قرآن قرار گرفته است، محقق نخواهد شد و جامعه انسانها از هدایت قرآنی محروم خواهند ماند. بر همین اساس، ظهور امام عصر، مهدی موعود (عج)، ضروری و حتمی است؛ و او خواهد آمد.