یکی از دغدغههای انسان در زندگی اجتماعی، همیشه این بوده است که بتواند بهخوبی با دیگر افراد ارتباط برقرار کند و در ارتباطاتش با دیگران موفق باشد، اما این موفقیت بیشک به اصلاح نگاه ما درباره دیگران بستگی دارد.
شما نمیتوانید احساستان را درباره افراد پنهان کنید. احساس و نگاهی که به یک فرد دارید، هنگامی که با او ارتباط برقرار میکنید انگار از تمام وجود شما فوران میکند و به او میرسد و اگر ناراحتکننده باشد او را ناراحت میکند، پس اگر میخواهید با دیگران ارتباط خوبی برقرار کنید؛ باید در گام اول، نگاهتان را اصلاح کنید.
یکی از صفات بزرگ انسانی که همیشه و در همه جای دنیا محل بحث و نظر و توصیه بوده است، صفت زیبای ادب است. مؤدببودن از مواردی است که میتواند در هر فرهنگی توصیه شود و در معارف دینی ما به این مقوله بسیار عمیق پرداخته شده است. در روایتی از امام حسین (ع) آمده است که از ایشان درباره ادب پرسش میشود. ایشان میفرمایند: «ادب همین است که وقتی از منزل خودت خارج میشوی، هیچکس را نبینی مگر آنکه او را از خودت بهتر ببینی و فضلی برای او قائل باشی!» یعنی امام حسین (ع) میخواهند بفرمایند کسی که نگاه از بالا به پایین به دیگران دارد و خودش را برتر از دیگران میپندارد، هیچوقت نمیتواند رابطه خوبی با دیگران داشته باشد و جانب ادب را دربرابر دیگران رعایت کند، ازاینرو همیشه همین نگاه در رفتارش جلوهگر است و موجب آزار دیگران و دورشدن دیگران از او میشود، پس این خیلی مهم است که در گام اول بتوانیم نگاهمان را درباره دیگران اصلاح کنیم.
اما چگونه دیگران را از خودمان بهتر بدانیم درحالی که گاهی آنها را گرفتار خطاها و اشتباهات مختلف میبینیم؟
در روایات آمده است که خداوند بندههای خوب و دوستان خودش را در بین مردم پنهان کرده است و جز خودش کسی آنها را نمیشناسد. حکیمی میگفت چطور شبهای جمعه افرادی که انار میخورند به گمان اینکه یک دانه از این صد دانه یاقوت، بهشتی است، مواظبت میکنند که هیچ دانهای را از دست ندهند، انگار همه دانههای انار را به چشم همان دانه بهشتی مینگرند، پس حالا که بسیار انسانهای خوب و بهشتی و دوستان خوب خدا بین این مردم هستند که تو آنها را نمیشناسی و جز خدا کسی آنها را نمیشناسد، همه مردم را به چشم همان انسان بهشتی ببین و بگو شاید این شخص همان دوست خداست!
ما به باطن افراد احاطه و شناخت نداریم و اغلب به اشتباه از روی ظاهر درباره آنها قضاوت میکنیم و حال آنکه کار خدا و نگاه خداوند مانند ما انسانها نیست و گاهی کسی و عملی از فردی به چشم او میآید و در چشم او عزیز میشود که اصلا در نگاه ما، درشت و چشمگیر نیست. پس نباید با دیدن ظاهر افراد درباره آنها قضاوت کرد و هنگام روبهروشدن با افراد مختلف باید با خود گفت که این شخص شاید همان دوست خدا باشد، شاید باطن خوبی داشته باشد که از من پنهان است، شاید عملی داشته باشد که به چشم خداوند آمده باشد و حال آنکه اعمال ما همه از روی ریا و بدون اخلاص باشد و پذیرفته نشود.
نکته بعدی؛ حسن عاقبت است که گاهی در دقیقه ۹۰ جای افراد عوض میشود و مایی که عمری در مسیر صحیح بودهایم منحرف میشویم و شخصی که عمری در مسیر اشتباه بوده است اصلاح میشود و بهاصطلاح عاقبتبهخیر میشود، پس عاقبتبهخیری خیلی مهم است و باید با خودت در رویارویی با افراد بگویی از کجا معلوم، همین شخصی که به نظر من نمیآید، عاقبتبهخیر شود و من نشوم؟
پس باید هنگام روبهروشدن با افراد با یادآوری مثل این موارد، دیگران را از خودمان بهتر ببینیم تا بتوانیم با تواضع و ادب با دیگران رفتار کنیم که اگر اینگونه باشیم یقینا انقلابی در رابطه ما با دیگران پدید خواهد آمد و این صفت موجب محبوبشدن ما در بین مردم خواهد شد، انشاءا....