به گزارش شهرآرانیوز، زیر تابلویی که نام «مجتمع فرهنگی امام جواد (ع)» نوشته شده و در فضایی نیمه سرپوشیده گوشهای بساط پخت و پز تخممرغ و باقلا برپاست و آن سوی دیگر آتش زیر کتریهای چای و قهوه زبانه میکشد.
تعدادی مرد عراقی از کاروان پیاده ١۵٠٠ نفره که از نیشابور به سمت مشهد در حرکتند، در این موکب بساط چای و قهوه و غذا را تدارک دیدهاند تا از کاروانی که قرار است در مجلس عزای مادر سادات حضرت زهرا (س) خود را به حرم مطهر رضوی برسانند میزبانی کنند و دمی در این محل تازه کنند و سپس مسیرشان را ادامه دهند.
برخی فارسی را خوب بلدند و سوالاتی میتوان از آنها پرسید. یکی که سن و سال کمتری دارد و حدودا بیست ساله است میگوید: از شهر نجف و همراه برادرم در این پیاده روی حضور دارم. ما از شلمچه وارد خوزستان شدیم و با چند نفر از هموطنانمان به قم رفتیم تا بقیه هم به ما بپیوندند.
او ادامه میدهد: بعد از زیارت حضرت معصومه (س) با اتوبوس به نیشابور آمدیم و از آنجا پیاده به سمت مشهد حرکت کردیم. در ادامه جوان واسطه صحبت با بقیه میشود و تلاش میکند تا حرفهایشان را ترجمه کند.
مردی که محاسن سفید دارد بعد از دعا با لهجه غلیظ عراقی میگوید: امروز روز چهارم است که پیادهرویمان را از نیشابور آغاز کردهایم و لحظه شماری میکنیم تا زودتر به حرم امام رضا (ع) برسیم.
پیر و جوان با پرچمهای سیاه منقش به نام «یا فاطمه الزهرا (س)» از راه میرسند و بعد از پذیرایی دوباره پا در مسیر میگذارند.
زائر عراقی دیگری ایام شهادت حضرت زهرا (ع) را تسلیت میگوید و ادامه میدهد: این کاروان سی سال است که در فاطمیه قدم در این مسیر میگذارد تا اعضای آن تسلیتگوی شهادت مادر سادات به حضرت رضا (ع) باشند.
او عنوان میکند: چه جوانهایی که وقتی پا در این مسیر گذاشتهاند و به برکت این حرکت، اصلاح شدهاند و چه آرزومندی که به آرزویش رسیده است. اوایل آنها را به اصرار میآوردیم، اما حالا از کسانی شدهاند که کاروان را هدایت میکنند.
مرد دیگری که از بصره آمده و غبار زمانه بر چهرهاش نشسته میگوید: حضرت فاطمه زهرا (س) مادر همه ائمه است و ریحانه رسول الله (ص) و همچون خورشید در آسمان درخشان است. من هر سال همراه این کاروان میشوم و خیلی خوشحالم که خدا توفیق داده امسال هم در این مسیر حضور داشته باشم.
بعد از مجتمع فرهنگی امام جواد (ع) کاروان به سمت مشهد به راه میافتد. در میانه راه بعضی از خراسانیها که از پیادهروی زائران پیاده عراقی با خبر شدهاند با آب و غذا دل به جاده زدهاند تا از زائران امام رضا (ع) خودجوش پذیرایی کنند.
در رباط خاکستری قبل از رباط طرق، چند روحانی با سینی کیک و شیر داغ ایستادهاند و هر کدام از مهمانان امام رئوف که عبور میکند با خوش رویی خوشآمد میگویند و شیر و کیک را تعارف میکنند.
جاده منتهی به مشهد به برکت حضور زائر امام رضا (ع) شاهد حضور گروههای مردمی خودجوش بی هیچ نام و نشانی است. عبدالمطلب ربیع که از قدیمیهای این کاروان است میگوید: از شهر کوچک هاشم هستم. از سی سال قبل با چند نفر دیگر پایههای این پیادهروی را گذاشتیم و امسال کاروان ما به ١۵٠٠ نفره از شهرهای مختلف عراق مانند حِلّه، بصره، کربلا، نجف و حتی کردستان عراق رسیده است، خوشحالیم که به برکت نام ائمه (ع) تا به اینجای مسیر آمدهایم و از خدا توفیق ادامه این راه را میخواهیم.
کاروان منزل به منزل به مشهد نزدیکتر میشود و در میانه مسیر هر زمان که فرصتی پیش میآید نوحهسرایی و سینهزنی در گروههای کوچک و بزرگ برقرار میشود.
بیقراریهای اهالی کاروان وقتی دیدنی است که در ورودی باب الجواد (ع) پا در حرم میگذارند و صحنههای عاشقانهای را با دیدن گنبد امام هشتم (ع) خلق میکنند. عدهای از جوانان سَر و روی خود را به نشانه عزا، گل اندود کردهاند و عدهای دیگر به نشانه احترام بدون کفش پا در حرم میگذارند. دیدن اینکه بعضیها به محض ورود سجده شکر بر سنگ فرشهای حرم میزنند و بعضی دیگر که نه چشمشان از اشک خشک میشود و نه امام رضا (ع) گفتنشان خاموش میشود، حال آدم را منقلب میکند.
با ورود ١۵٠٠زائر پیاده به صحن پیامبر اعظم (ص) زائر و مجاور محو تماشای صحنههایی از عشق به امام مهر و مهربانی میشوند که هر ثانیه آن دل را میلرزاند و اشک را بر گونه هر ببیندهای جاری میکند.
در مسیر حرکت مردان مسافر به سمت دارالمرحمه برای برگزاری مراسم ویژه عزاداری، جملات و نوحههای عربی که از هر جهت شنیده میشود، مسیری مثل بین الحرمین در کربلا را به تصویر میکشند که ناب بودن آن را تنها عاشقان اهل البیت (ع) میدانند. کاروان به مقصد میرسد و به یمن و برکت چشمان بارانی تک تک زائران حضرت رضا (ع) در شب شهادت مادرشان، باران رحمت هم بر سر مردم شهر مشهد میبارد.
منبع: آستان نیوز