شهردار مشهد: آماده‌باش ۶۶۰۰ نیروی شهرداری مشهد در موج جدید سرما| همه زیرساخت‌های شهری در آماده‌باش کامل هستند افتتاح فاز اول کلان پروژه ساماندهی تقاطع غیرهمسطح انقلاب اسلامی مشهد فردا (دوشنبه ۶ اسفند ۱۴۰۳) دست‌انداز سامان دهی دست‌فروش‌های جاده‌ بهشت‌رضا(ع) مشهد آماده‌باش مناطق سیزده‌گانه شهرداری مشهد درپی صدور هشدار نارنجی هواشناسی (۵ اسفند ۱۴۰۳) حادثه واژگونی خودرو ون در محور فریمان به تربت‌جام ۹ مصدوم برجای گذاشت (۵ اسفند ۱۴۰۳) تیمار ۴۰۰ درخت کهنسال در مشهد تقویت خطوط عبوری و مقصد حرم تا ۴۰۰ دستگاه برای ایام نوروز ۱۴۰۴ و شب‌های قدر | سرویس‌دهی رایگان اتوبوس در شب‌های قدر و سال تحویل ثبت یک روز آلوده دیگر در کلانشهر مشهد (۵ اسفند ۱۴۰۳) توزیع رایگان درختان مثمر و غیرمثمر برای شهروندان مشهدی | قائم‌مقام ستاد استقبال از بهار شهرداری مشهد: مبلمان شهری مشهد زیباسازی می‌شود آماده‌سازی ایوان سلام در پایانه مسافربری مشهد برای نوروز ۱۴۰۴ اقدامات معاونت فرهنگی شهرداری مشهد در ایام تشییع پیکر سید حسن نصرالله هوای کلانشهر مشهد امروز آلوده است (۴ اسفند ۱۴۰۳) تقدیر از شهردار مشهدمقدس در همایش بزرگ ورزش استان شهردار مشهد: توسعه زیرساخت‌های ورزشی و حمایت از قهرمانان در دستورکار است + فیلم گرامیداشت ۱۵ هزار شهید خراسان رضوی با اهدای خون به نیابت از آنان خبر رد مصوبه مجلس در خصوص تمدید فعالیت شوراها، صحیح نیست تقدیر رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور از شهرداری مشهد برای پیشبرد اهداف ملی آماده‌سازی ناوگان اتوبوسرانی مشهد برای استقبال از بهار ۱۴۰۴
سرخط خبرها

خاطراتی که دفن شد

  • کد خبر: ۱۴۲۳۷۴
  • ۰۸ دی ۱۴۰۱ - ۱۸:۰۶
خاطراتی که دفن شد
شب گذشته بولدوزر به جان آن خانه قدیمی افتاد و همه خاطرات آن خانه را زیر تلی از خاک و آوار دفن کرد.
علیرضا حیدری
خبرنگار علیرضا حیدری

صبح که از پشت پنجره به بیرون نگاه کردم اثری از آن خانه نبود. شب گذشته بولدوزر به جان آن خانه قدیمی افتاد و همه خاطرات آن خانه را زیر تلی از خاک و آوار دفن کرد. طاقچه ها، اتاق‌های تودرتو، حوض کوچک وسط حیاط، باغچه نقلی، انباری آخر حیاط، پنجره‌های چوبی، در حیاطی که رویش گل و بلبل نقش بسته بود، کاشی نوشته‌ای که روی سردر خانه نصب بود، شیروانی نیم سوخته زیر آفتاب، از هیچ کدام خبری نبود.

این‌ها را در چند روز گذشته دیدم که بنا تاحدودی نیمه تخریب شده بود. روزی که به این محله آمدیم پنجره را که باز می‌کردیم، در هر خیابانی کنار چند خانه زیبا و ویلایی، یکی دو مجتمع ناهم خوان و ناچسب با حال وهوای محله وجود داشت که در حاشیه درختان چند ده ساله توت احساس غریبی می‌کردند. آنچه بود بنا‌های باصفا و قدیمی بود که چشم نوازی می‌کرد، اما امروز در میان این همه مجتمع چند طبقه، همین دو سه خانه قدیمی است که البته یکی از آن‌ها هم در این یکی دو روز کشته شد و تا دو سه ماه آینده یک مجتمع چند طبقه به جایش قد می‌کشد.

این بلا فقط به سراغ این محله نیامده است؛ سال هاست در گوشه و کنار این شهر و بلکه همه شهر‌ها و حتی روستاها، تیغ بی رحم بولدوزرها، به تن کوچه‌ها و خیابان‌های ما زخم می‌زنند و بخشی از هویتشان را آوار می‌کنند. خاطرات یکی یکی رخت بسته و فراموش می‌شوند.
محله‎ هایمان بی روح می‌شود، کالبدی از سنگ و سیمان و آهن ما را محاصره می‌کند. آسمان گم می‌شود و دیگر دعایمان کمتر فرصت پرواز دارد. دیگر نگاهمان با آبی آسمان در روز و سوسوی ستارگان در شب گره نمی‌خورد. دیگر از آن جوش و خروش جمعی گنجشک‌ها خبری نیست و نمی‌توانند در لابه لای کوچه‌های باریک و بی هوا بچرخند. ما خودمان، خودمان را زندانی کرده ایم.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->