مرتضایی: آسیا باید باور کند که در فوتسال قدرتی به‌نام افغانستان وجود دارد شناسایی خانواده شهید نسیم افغانی از طریق DNA توسط بنیاد شهید آخرین وضعیت آب و هوا در ولایت‌های افغانستان (۸ اردیبهشت ۱۴۰۳) عیادت رئیسی از بیماران افغانستانی در بازدید از بیمارستان شهدای یافت‌آباد + عکس معاون وزارت خارجه آمریکا برای گفتگو درباره افغانستان به قطر و پاکستان سفر می‌کند تاریخ و ساعت بازی تیم ملی فوتسال افغانستان و قرقیزستان انتخابی جام جهانی فوتسال ۲۰۲۴ روز‌های فارسی فوتسال آسیا قرقیزستان حریف بعدی افغانستان در مقدماتی جام جهانی فوتسال شد نتیجه و ویدیو خلاصه بازی فوتسال افغانستان و عراق (۷ اردیبهشت ۱۴۰۳) افغانستان با پیروزی در برابر عراق برای صعود به جام جهانی امیدوار ماند طالبان: سه کشور همسایه زمینه حضور داعش را در منطقه فراهم کرده‌اند پخش زنده بازی افغانستان و عراق انتخابی جام جهانی ۲۰۲۴ (۷ اردیبهشت ۱۴۰۳) + تماشای آنلاین معلمی در حاشیه | گفت‌وگو با فاطمه سجادی مدیر مدرسه خودگردان هدایت تاریخ و ساعت بازی تیم ملی فوتسال افغانستان و عراق در انتخابی جام جهانی فوتسال ۲۰۲۴ تاثیر حمله داعش به مسکو بر روابط روسیه – طالبان ملا برادر با هیئت دیپلماتیک ایران در کابل دیدار کرد رهبر اقلیت سنای آمریکا: خروج ما از افغانستان چراغ سبز به پوتین بود نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل هفته آینده درباره افغانستان برگزار می‌شود شانس دوباره افغانستان برای حضور در جام جهانی فوتسال
سرخط خبرها

نیست نشان زِ مهرِ تو، جان پدر کجاستی؟

  • کد خبر: ۱۴۳۰۰۳
  • ۱۲ دی ۱۴۰۱ - ۱۰:۰۷
نیست نشان زِ مهرِ تو، جان پدر کجاستی؟
کارشناسان حوزه فرهنگ و ادبیات معتقدند که چاپ کتاب‌هایی مثل «جان پدر کجاستی؟» باعث بیدار‌ساختن زمینه همدلی و هم‌بستگی میان دو کشور ایران و افغانستان خواهد شد.

به گزارش شهرآرانیوز؛ محمدکاظم کاظمی، شاعر و پژوهشگر نام‌آشنای افغانستانی، شب گذشته در ابتدای مراسم جلسه نقد و معرفی کتاب «جان پدر کجاستی؟» شعری از «دکتر جمشید شیرانی» را برای حاضران در این مراسم خواند.

او در توضیح این شعر گفت: «این شعر از طریق آقای رفیع جنید برای چاپ در کتاب «جان پدر کجاستی؟» از آمریکا برای ما ارسال شد که متأسفانه به چاپ در کتاب نرسید.»

جان پدر کجاستی؟

ای همه صبح روشنم، عمر مرا تو کاستی
نیست نشان زِ مهرِ تو، جان پدر کجاستی؟

گلبُن جانفزای من، نو‌گُلِ دلگشایِ من
می‌شنوی صدایِ من؟ خیره خمُش چراستی؟

کشته‌ی سروِ قامتتْ، سروقدانِ هر چمن
از غم قّد و قامتت، قامت من دوتاستی

می‌زنمت ز دل صدا، خیز و به شامم اندر آ
جان پدر چنین جفا، بر پدران رواستی؟

تیر غمت رسد به جان‌، کارد رسد به استخوان
ناله رسد به آسمان، از چه تو بی‌صداستی؟

رفت قرار من ز تن، مویه کنم بر این وطن
رخت و لباس او کفن، روز و شبش عزاستی

کابلِ خون و آتشش، کوی به کو سیاوشش
کاش کمان آرشش، بودی و تیر راستی

 

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->