حق نداریم گز نکرده، پاره کنیم. حق نداریم، بی الگو، قدم به راه بگذاریم. ما هم زبانان لسان الغیبیم که فرمود؛ طی این مرحله بی همرهی خضر مکن / ظلمات است بترس از خطر گمراهی. این ترس ارزشمند است. ارزش افزا هم میشود وقتی ما را به سمت تأسی از الگوهای برتر ببرد. ما درراه مانده نیستیم، اتفاقا، الگومندترین قوم هستیم.
به جرئت میتوان این را گفت، چون در هیچ ساحتی وارد نشده ایم مگر آنکه اسوههای معصوم، راه برون رفت موفق از آن را پیش پای ما روشن کرده اند. چالشهای اجتماعی، خطر گاههای معرفتی، فصلهای طوفانی و؛ که تقدیر روزهای آدمی است در مکتب ما نسخههای علاجی متقن دارد. میشود با خوانش روز آمد از آن، راه را یافت. خدا درجات علامه شهید مطهری را متعالی فرماید.
او در صفحههای ۱۸ و ۱۹ کتاب «سیری در نهج البلاغه» به ماجرایی میپردازد که تا همیشه سنجه شناخت را به دست میدهد به این شرح؛ طه حسین، ادیب و نویسند معروف مصری معاصر، در کتاب «علی و بنوه» داستان مردی را نقل میکند که در جریان جنگ جمل دچار تردید میشود، با خود میگوید چطور ممکن است شخصیتهایی در تراز طلحه و زبیر بر خطا باشند؟! درددل خود را با خود علی (ع) در میان میگذارد و از خود علی (ع) میپرسد که مگر ممکن است چنین شخصیتهای عظیم باسابقهای بر خطا روند؟
علی (ع) به او میفرماید: اِنّکَ لَمَلْبُوسٌ علیک، اِنَّ الحَقَ وَ الباطِلَ لا یُعْرَفانِ بِاَقْدارِ الرِّجالِ، اَعْرِفِ الْحَقَّ لَعَرِفَ اَهْلَهُ، وَ اَعْرَفِ الباطِلَ تَعْرِفْ اَهْلَهُ یعنی تو سخت در اشتباهی، تو کار واژگونه کردهای تو به جای اینکه حق و باطل را مقیاس عظمت و حقارت شخصیتها قرار دهی، عظمتها و حقارتها را که قبلا با پندار خود فرض کرده ای، مقیاس حق و باطل قرار داده ای، تو میخواهی حق را با مقیاس افراد بشناسی! بر عکس رفتار کن! اول خود حق را بشناس آن وقت اهل حق را خواهی شناخت، خود باطل را بشناس آن وقت اهل باطل را خواهی شناخت. تنظیمتر از این ترازو چه میتوان در میان نهاد که انسان را از حیرت نجات دهد؟
حق را معیارهای جاودان است. بشناسیم و هم خود را بدان تراز کنیم و هم بدین تراز دیگران را قامت بسنجیم. راه برون رفت از حیرت و رسیدن به حقیقت این است. راه رستگاری فردی و ملی نیز این گونه است. وقتی بتوانیم بر اساس استانداردهای علوی، خود را تنظیم کنیم، وقتی بتوانیم دیگران را به این قاعده ببینیم، رفتارها در مسیر اصلاح قرار خواهد گرفت. با این رفتار فردا هایمان قطعا بهتر از امروز میشود. مؤمنانهترین خطی که میشود خواند این است.