شعر افشین علا خطاب به رژیم صهیونی | عاقبت بیت‌المقدس را رها خواهیم کرد فریبرز عرب‌نیا: ترجیح می‌دهم در کنار مردم کشور عزیزم باشم + فیلم سریال محرمی «جایی برای همه» روی آنتن شبکه دو + زمان پخش آمار فروش سینماها در روزهای جنگ بین اسرائیل و ایران اکران سیار فیلم‌های کودکانه در مشهد کارگردان فیلم بعدی «جیمز باند» مشخص شد «کاتیا فولمر» ایران‌شناس آلمانی درگذشت فصل پایانی سریال «اسکویید گیم» در راه است تکرار سریال «مختارنامه» از شبکه آی‌فیلم (محرم ۱۴۰۴) + زمان پخش قدردانی سخنگوی پلیس از اصحاب قلم در دوران جنگ رژیم صهیونیستی علیه ایران | عزیزان رسانه، گل کاشتید، دستانتان را می‌بوسم برنامه‌های حمایتی وزارت فرهنگ و ارشاد برای جبران خسارات گروه‌های موسیقی و نمایشی اجرای باشکوه ارکستر سمفونیک تهران در میدان آزادی حسام خلیل‌نژاد، بازیگر سینما و تلویزیون: اگر امروز هنری هست، میراث شهیدان است فیلم‌های آخر هفته تلویزیون (۵ و ۶ تیر ۱۴۰۴) + شبکه و زمان پخش سیمای محرم ۱۴۰۴ | معرفی برنامه‌های ویژه تلویزیون همراه با زمان پخش چرا توزیع سریال «شکارگاه» به تعویق افتاد؟ فرصت تماشای فیلم با قیمت نیم‌بها تا کی ادامه دارد؟ شعر‌هایی به‌مثابه موشک | شاعران مشهدی در کنار مدافعان وطن ایستادند
سرخط خبرها

برف داریم تا برف

  • کد خبر: ۱۴۵۴۷۷
  • ۲۵ دی ۱۴۰۱ - ۱۶:۵۵
  • ۱
برف داریم تا برف
وقتی صبح بیدار می‌شدیم تازه می‌دیدیم چه خبر است و در حیاط خانه سی سانت و بلکه بیشتر برف نشسته است و انصافا چقدر زیبا بود وقتی چشم باز می‌کردی و می‌دیدی دورتادور دیوار تاجی از برف نشسته است و شاخه‌های درخت داخل حیاط هم خم شده از سنگینی برف.

از چند روز قبل اعلام می‌کنند که مثلا در پایان هفته بعد برف خوبی خواهد بارید. حالا ببارد یا نبارد خودش حکایت دیگری است! همچنان که از دو هفته پیش، برای پایان هفته گذشته مشهد پیش بینی بارش برفی سنگین کرده بودند. اما آن روز‌ها اصلا خبر نداشتیم قرار است کی برفی ببارد یا نبارد؛ سبک باشد یا سنگین! اگر هم خبری منتشر می‌شد، برخی خبردار می‌شدند و خیلی‌ها شب را به راحتی می‌خوابیدند برای بیدارشدن در فردایی، چون روز‌های قبل. آن روز‌ها از بارش برف خبردار نمی‌شدیم؛ بلکه غافل گیر می‌شدیم.

وقتی صبح بیدار می‌شدیم تازه می‌دیدیم چه خبر است و در حیاط خانه سی سانت و بلکه بیشتر برف نشسته است و انصافا چقدر زیبا بود وقتی چشم باز می‌کردی و می‌دیدی دورتادور دیوار تاجی از برف نشسته است و شاخه‌های درخت داخل حیاط هم خم شده از سنگینی برف. همیشه در برابر کار انجام شده قرار می‌گرفتیم. مدرسه‌ها تعطیل می‌شد؛ ولی کار ما تا ظهر برف روبی از پشت بام و حیاط و کوچه تا خیابان بود. خیابانی که دیگر امکان رفت وآمد نداشت. تپه‌های ریزودرشت برف امکان دید را هم مختل می‌کرد؛ چه برسد به تردد و رفت وآمد. البته آن روز‌ها از هر چند خانه شاید یک نفر خودرویی داشت که مجبور بود چند روز از خیرش بگذرد.

این قصه دست کم یک هفته ادامه داشت. اگر هوا گرم‌تر می‌شد، آب شدن زودتر برف‌ها را در پی داشت و البته آب و گلی که سر و وضعی برایمان باقی نمی‌گذاشت. ولی اگر سرد و یخبندان می‌شد، دست کم تا یک هفته گرفتار برف و یخ بودیم و زمین خوردن‌ها و گاهی مصدومیت. جالب‌تر اینکه گاهی هم از سر شب برف می‌بارید و تا صبح باید چند بار پشت بام را برف می‌انداختیم و حیاط و کوچه را تمیز می‌کردیم وگرنه صبح مکافات داشتیم با سنگینی برف. آن روز‌ها برف نازنین، کارآفرین هم بود؛ صبح که پا می‌شدیم، صدایی به گوش می‌رسید؛ برف اندازه. برف انداز...

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
United Arab Emirates
۱۷:۵۸ - ۱۴۰۱/۱۰/۲۵
0
0
اره دقیقا همینطور بو د یادش بخیر،،
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->