زلزله، مورموری آبدانان استان ایلام را لرزاند (۵ فروردین ۱۴۰۲) + جزئیات چراغ‌های برج های آزادی و میلاد خاموش شد فاصله عجیب صندلی ها در پرواز تهران - شیراز + عکس آتش‌سوزی در شرکت بوتان اهواز | ۲ نفر فوت کردند + فیلم هشدار نارنجی هواشناسی برای بارش برف و باران در تهران (۵ فروردین ۱۴۰۲) جاده کندوان بازگشایی شد (۵ فروردین ۱۴۰۲) ۲ میلیون عدد سرم به کشور وارد شد (۵ فروردین ۱۴۰۲) اوقات شرعی مشهد، امروز شنبه ۶ فروردین ۱۴۰۲ + ساعت افطار و سحر بیماری سل چیست؟ + علائم و روش درمان با مصرف این خوراکی‌ها در ماه رمضان گرسنه نمی‌شوید دستگیری بیش از ۸۰۰۰ مجرم در نیمه اول نوروز امسال امدادرسانی به ۶۹ حادثه جاده‌ای در خراسان رضوی در سال گذشته ۵۶۳ بیمار مبتلا به سل در مشهد شناسایی شد ظرفیت پذیرش در آزمون دستیاری ۱۴۰۲ افزایش می‌یابد امدادرسانی به بیش از ٣٤ هزار نفر در طرح نوروزی ۱۴۰۲ هلال‌احمر افزایش ۵۸ درصدی مراجعات اورژانسی به مراکز درمانی | شاهد موج هشتم کرونا در کشور هستیم ۲۰ تن از مصدومان زلزله خوی و سلماس بستری شدند بیش از ۷۱ هزار نفر در جهان طی شبانه‌روز گذشته به کرونا مبتلا شدند چالوس مسدود شد | هراز از رودهن تا آمل یک‌طرفه است (۵ فروردین ۱۴۰۲) رنگ نارنجی به نقشه کرونایی خراسان رضوی بازگشت (۵ فروردین ماه ۱۴۰۲)
خبر فوری

راننده‌ای که با خدا معامله کرد

  • کد خبر: ۱۴۷۶۳۴
  • ۰۸ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۶:۴۰
راننده‌ای که با خدا معامله کرد
سیدمحمدرضا هاشمی - روزنامه نگار

مدتی است که شماری از بانک‌ها ما مهاجران افغانستانی را از خدمات موبایل بانک محروم کرده اند. این کار در دنیای امروز که موبایل و اینترنت به جانمان بسته است و محروم بودن از خدمات موبایل بانک مصیبت است، باعث ایجاد مشکلاتی برای مهاجران افغانستانی مقیم ایران شده است. چند شب پیش درحالی که در خیابان بودم و پول نقد در جیب نداشتم، دست تکان دادم و یک پراید از آن‌ها که شیشه اش وقتی پایین می‌آید به آسانی بالا نمی‌رود، نگه داشت و سوار شدم.

به راننده گفتم پول همراهم نیست و لطف کنید یک شماره کارت بدهید تا زنگ بزنم برایتان واریز کنند. راننده که مردی قدبلند با مو‌هایی سیاه وسفید بود و احتمالا داشت دهه چهارم زندگی را تمام می‌کرد، گفت بنویس. من هم نوشتم و پیامک کردم برای یکی از دوستان تا پرداخت کند. چون خودم نمی‌توانم با موبایلم پول جابه جا کنم!

شماره کارت به نام یک خانم بود. به راننده گفتم: «خیلی از همسرتان حساب می‌برید که شماره کارت ایشان را می‌دهید.» راننده گفت نه، این طور نیست و شروع کرد به تعریف کردن: «این شماره کارت پیرزنی است که در همسایگی ما زندگی می‌کند. او کسی را ندارد و هر وقت مسافری دارم که پول نقد ندارد، شماره کارت او را می‌دهم تا کمک ناچیزی کرده باشم. مدتی قبل مشکلی برایم پیش آمد.

همان جا نذر کردم که اگر آن مشکل حل شد، تا شش ماه شماره کارت آن پیرزن را به مسافرانی بدهم که قصد دارند هزینه کرایه شان را کارت به کارت کنند. شش ماه تمام شد، اما من همچنان شماره کارت او را می‌دهم.»

وقتی به مقصد رسیدم، گفتم اجازه بدهید رسید واریز پول را نشانتان دهم. آقای راننده با لهجه مشهدی قشنگش گفت: «درسته، نِمِخه دِداش، مو با خدا معامله کردُم.»

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
تست آنلاین کرونا
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} {*End Google Analytics Code*}