کمیسیون تلفیق بودجه مجلس مصوب کرده است که از سال آینده از خانههای لوکس و خودروهای گرانقیمت مالیات گرفته شود. این تصمیم البته باید به تصویب نمایندگان در صحن علنی خانه ملت برسد و شورای نگهبان هم آن را تأیید کند تا جنبه اجرایی پیدا کند. اصلیترین سؤال اینجاست که آیا این تصمیم به معنای افزایش پایه جدید مالیاتی است و تا چه اندازه میتواند منابع درآمدی دولت از محل مالیاتها را تقویت کند؟ برآوردهای اولیه این است که اگر این مصوبه به قانون تبدیل شود و دولت هم بتواند بهصورت کامل آن را اجرایی کند، دستکم ۱۰ هزار میلیارد تومان منابع جدید از محل مالیات بر خودروهای گرانقیمت و خانههای لوکس به دست خواهد آورد؛ اما چالش اصلی این است که آیا این منبع جدید شناساییشده از استحکام لازم برخوردار است؟ فراموش نکنیم که دولت پیش از این هم از خودروهای گرانقیمت بهصورت غیرمستقیم و از طریق وضع عوارض گمرکی بر خودروهای وارداتی مالیات میگرفت و اکنون که واردات این خودروها هم با محدودیت و هم ممنوعیت مواجه است، این درآمد را از دست داده و به همین دلیل روی گرفتن مالیات از خودروهای گرانقیمت فعلی متمرکز شده است. از سوی دیگر هنوز مشخص نیست که تا چه اندازه سازوکار تعریفشده برای مالیات بر خانههای میلیاردی قابلیت اجرایی خواهد داشت. گذشته از شکلگیری یک مطالبه برای مالیات بر خانههای لوکس و خودروهای گرانقیمت، مهم این است که هزینه مستقیم و غیرمستقیم مالیاتستانی از بهاصطلاح ثروتمندان و سرمایهگذاران چه میزان میشود و آیا خالص درآمد واریزی به خزانه با توجه به ناکارآمدی نظام مالیاتی کنونی از استمرار و پایداری مورد انتظار قانونگذار برخوردار خواهد بود؟ به نظر میرسد برای استحکام بخشیدن به منابع مالیاتی کشور باید دستکم به چند نکته کلیدی توجه کرد و دانست که گرفتار شدن در دایره سیاستهایی که میتواند بیشتر جنبه ایجاد رضایت اولیه نزد افکار عمومی داشته باشد، نمیتواند ضامن بهبود نظام مالیاتی کشور باشد. نخست اینکه مصوبه کمیسیون تلفیق بودجه مجلس در صورت تبدیل شدن به قانون، ماهیت یکساله دارد و هرگونه ایجاد پایه جدید مالیاتی و تغییر در ضرایب مالیاتی باید در قوانین مالیاتها انعکاس پیدا کند تا سازمان امور مالیاتی بر اساس رویکرد استمرار قانونی این پایههای مالیاتی برای اجرایی شدن آن گام بردارد. دوم اینکه شرط اطمینان از عزم واقعی دولت و مجلس برای گرفتن مالیات عادلانه و منصفانه، اعمال سیاست مالیات بر مجموع درآمدهای مستقیم و غیرمستقیم درآمدهای شهروندان است و جزیرهای اندیشیدن و دستکاری کردن ضرایب مالیاتی با نگاه کوتاهمدت نمیتواند مطلوب باشد. سوم اینکه مبنای ریلگذاری مالیاتی به گونهای تعریف شود که سرمایهها مسیری شفاف پیدا کنند و باعث برهمخوردن تعادل در فضای اقتصادی کشور به سبب جابهجایی برخی داراییها و تلاش مالیاتگریزان برای نوسانگیری در بازارها نشود و مهمتر اینکه جهتگیری مالیاتی بیش از آنکه بر مبنای ایجاد منبع درآمد موقتی برای دولت باشد، لازم است ضامن استمرار رشد اقتصادی و افزایش سرمایهگذاریها باشد. نتیجه اینکه بر خلاف تصور اغراقشده مبنی بر نجات بودجه و اقتصاد کشور از وابستگی به درآمدهای نفتی از طریق وضع مالیات بر خانههای لوکس و خودروهای گرانقیمت یا حسابهای بانکی کلان، ضرورت دارد با فاصله گرفتن از هیجان ناشی از انتخابات پیش روی مجلس و شکلگیری فضایی برای رأی گرفتن از مردم بر سیاستهای کارشناسیشده، استمرارپذیر و دارای استحکام برای تقویت منابع درآمدی سالم و شفاف و با ماهیت ایجاد ثبات در اقتصاد کلان کشور متمرکز شویم. گرفتن مالیات از آنچه روی زمین است، البته مهم است، اما مهم این است که قانونگذاران فکری به حال گرفتن مالیات از آنچه در زیرزمین اقتصاد ایران میگذرد، بکنند و بخشی از معافیتهای بیقواره و بدون توجیه را لغو یا تعدیل کنند. مالیات خوب است، به شرط آنکه درست و دقیق گرفته شود، پس به تبعیض مالیاتی پایان دهیم.