معصومه متیننژاد | شهرآرانیوز؛ «خرید هدیه پیشکش، حتی انتظار قدردانی و تشکر هم ندارم، ولی وقتی میبینم تا این اندازه درباره کارهایی که با عشق برایشان انجام میدهم، بیتفاوتاند، دلسرد میشوم. بعضی روزها حتی حوصله این را ندارم که یک غذای ساده بپزم.»
مشابه این جملهها را زیاد شنیدهایم؛ از افرادی که با عشق یا احساس وظیفه، لطف و محبتی در حق دیگران میکنند، اما با بیتفاوتی یا پاسخهای منفی روبهرو میشوند؛ مسئلهای که بیربط به این توصیه دینی هم نیست که ناسپاسی و قدرنشناسی را از گناهان کبیره میداند، فقط به این علت که سبب بیانگیزشی و دلسردی فرد در انجام کارهای نیک و خیر میشود.
امیدواریم این گونه نباشد، ولی اگر شما هم جزو آن دسته از افرادی هستید که تا امروز درباره این مقوله در زندگیتان کمتوجه بودهاید، پیشنهاد میکنیم حتما مطلب ما را بخوانید که چکیدهای از صحبتهای دکتر علی کاظمی، روانشناس و خانوادهدرمانگر، است.
ارتباط ما از این سه دسته خارج نیست.
ارتباط یا نوازشگری مثبت
مانند تشویق یا پاداشهای کلامی، تأیید و توجهکردن مثبت یا هدیههای کلامی مانند تعریفکردن.
ارتباط یا نوازشگری خنثی
استفاده از واژهها یا رفتارهایی که هیچ بار عاطفیای به مخاطب منتقل نمیکند، مانند بیان یک جمله خبری.
ارتباط یا نوازشگری منفی
مانند تنبیه و سرزنش یا واکنشهای منفی.
در بین این سه روش ارتباطی، فقط ارتباط یا نوازشگری مثبت است که سبب ایجاد انگیزه و رشد و عملکرد مثبت در فرد میشود، مانند قدردانی و تشکر که یکی از همین نوازشهای مثبت بهحساب میآید.
درصورتیکه رابطه ما با دیگران نتیجه و پیامدی بهدنبال داشته باشد، میتوان گفت که ارتباط برقرار کردهایم؛ بنابراین شرط هر ارتباط سالم، کارآمد و مثبتبودن آن است. ازاینرو باید گفت که قدردانی و سپاسگزاربودن از دیگران نشانهای از ارتباط سالم و سلامت روان است؛ چه در روابط بین فردی و چه اجتماعی.
ما به دو صورت با دیگران ارتباط برقرار میکنیم؛ کلامی و غیرکلامی. در ارتباط کلامی از واژه، جمله و مکالمه برای برقراری رابطه استفاده میکنیم، مانند «سلام. از دیدنتون خوشوقتم». در ارتباط غیرکلامی یا رفتاری با عملکرد و رفتاری مانند زبان بدن سعی در انتقال پیام به دیگران داریم، مانند اینکه در پاسخ به پرسش فردی، فقط لبخند بزنیم یا اخم کنیم.
همه ما در زندگی نیازمند تأیید و توجه دیگران هستیم؛ خواه کودکی خردسال باشیم یا فردی سالمند. برای نمونه، کسی که در فوتبال بیش از دیگران تمرین میکند و به خودش سخت میگیرد یا کارمندی که بیش از همه تلاش و پشتکار دارد و به نظم و انضباط کاری توجه میکند، انتظار قدردانی و تشکر و دریافت پاداش از طرف مدیر یا رئیسش را دارد و اگر خلاف این اتفاق بیفتد، سرخورده میشود و پس از مدتی کارکردش منفی خواهد بود، چون تفاوتی بین خودش و دیگران ندیده است.
بنابراین تأییدطلبی در ذات همه ماست و اگر دیگران درقبال کار یا فعالیت مثبتمان توجهی نکنند و از ما قدردانی نشود، خیلی زود به حالت انفعال میرسیم. پس قدردانی عامل و انگیزه مهمی در شکلدهی رفتارهای مثبت ماست و کمک میکند که در مسیر درستی حرکت و رشد کنیم، مانند کودکی که بهدلیل خط خوبش یا نمرههای عالیاش در درسی تشویق و این موضوع انگیزشی برای تمرین و پشتکار بیشتر او میشود.
گفتیم که قدردانی نیازی اساسی در وجود همه ماست و همه با هر جنسیت و سنی نیازمند آن هستیم تا برای ادامه مسیر و رشد و تعالی بیشتر انگیزه کافی داشته باشیم؛ موضوعی که به نوع رابطه یا سطح ارتباط ما با هم نیز بستگی ندارد. یعنی اینکه اگر ارتباط نزدیکی مانند پدر و فرزندی با هم داشته باشیم یا غریبه باشیم، در اصل مسئله تغییری ایجاد نمیکند، فقط در کیفیت و شیوههای قدردانی ما کمی تغییر بهوجود میآورد.
بهعبارت سادهتر، ما از همان شیوهای که برای قدردانی از همسرمان استفاده میکنیم، برای همکارمان استفاده نخواهیم کرد، یا نوع تشکر از یک کودک با فرد بزرگسال متفاوت خواهد بود. اجازه بدهید با هم به برخی شیوههای قدردانی نگاهی بیندازیم. شیخ صدوق در کتاب «امالی» به نقل از امامسجاد (ع) چکیده این حق را به تمامیت چنین بیان میکند: «حق کسی که به تو خوبی کرده، آن است که سپاسگزارش باشی و خوبیاش را به زبان بیاوری و منتشر سازی و در حقش خالصانه دعا کنی.»
پایینترین سطح قدردانی، توجه به رفتار فرد است. تصور کنید روز تولد همسرتان است، اما پولی برای تهیه هدیه ندارید. نادیدهگرفتن این مناسبت بزرگترین اشتباهی است که میتوانید انجام دهید، درحالیکه میتوان با قدری توجه به احساس همسر و نوازشگری کلامی یا چهرهای، همان تأثیر مثبت هدیهدادن را در طرف مقابل ایجاد کرد، مانند: «ببخشید عزیزم، امسال وضع مالیام خوب نبود و نتوانستم هدیهای در شأنت بخرم. تولدت مبارک.»
نوازشگری کلامی سطح دیگری از قدردانی است، مانند بیان جملهای زیبا به مناسبت تولد همسرتان به او: «امشب از همیشه زیباتر شدهای. تولدت مبارک تنها ستاره آسمان زندگیام.»
اگر بخواهیم برای قدردانی مراتبی تعریف کنیم، قدردانی رفتاری بالاترین سطح را خواهد داشت. یعنی از حوزه توجه و کلام فراتر میرود و فرد با رفتار آن را نشان میدهد، مثل تهیه هدیه یا انجام کاری مثبت برای او، مانند اینکه برای روز تولد همسرتان یک سفر دونفره چندروزه ترتیب بدهید.
انتشار کار خوب یک نفر و قدردانی از او در فضاهای رسمی مانند روزنامه، تلویزیون یا شبکههای اجتماعی، سطح دیگری از قدردانی است که معمولا در روابط رسمیتر مانند دو همکار یا رئیس و کارمند اتفاق میافتد.
انجام کار خوب و تلاش برای تکرار آن، کمترین اثری است که قدردانی در زندگیمان دارد، ولی باید یادمان باشد که عمل قدردانی نیز رفتار پسندیدهای است که آن هم با دیدهشدن و تأیید و تشکر تکرار خواهد شد. یعنی همانطور که رفتار خوب ما نیازمند قدردانی است، رفتار خوب فردی که قدردانی میکند هم نیازمند پاسخی شایسته از طرف ماست تا این چرخه ادامه پیدا کند.
برای نمونه، اگر همسرتان برای روز تولد شما برنامهای ترتیب داده یا هدیه خریده است، حتما به او یادآور شوید که این کارش برایتان ارزشمند بوده است و از او برای این کارش سپاسگزارید. شک نداشته باشید که این رفتار شما به او انگیزه لازم برای تکرار این کار یا رفتارهای مشابه را خواهد داد.