«اگر بخواهید آب بنوشید به طور حتم قبلش به اطرافیان تعارف میکنید و سپس آن را مینوشید. حالا تصور کنید که اگر آب تبدیل به کالای نایابی شود، چه عکس العملی نشان میدهید؟ یک رقابت برای به دست آوردن آب برای حفظ زندگی شروع میشود که در این رقابت بسیاری از اصول اخلاقی زیر پا گذاشته میشود.»
اینها جملههای یکی از استادهایم در دانشگاه بود که میخواست، تأثیر تورم بر رفتار مردم را توضیح دهد. او تورم را به مثابه شیوع ویروسی در جامعه میدانست که موجب بیمار شدن برخی از شهروندان میشود. شهروندانی که سنگینی خرج و مخارج زندگی آنها را نه تنها با جامعه؛ بلکه با خودشان هم بیگانه کرده و زندگی روزمره را تبدیل به مسابقهای برای بقایشان میکند.
این افراد فقط زمانی به خود میآیند که تورم فروکاسته است و آن زمان بارها از خودشان سؤال میکنند، آیا آن رفتار و کارها را من انجام میدادم؟ چرا این قدر با همسر و فرزندانم، بی حوصله بودم؟ چرا سر یک تخلف کوچک با راننده متخلف درگیر شدم؟ و دهها چرای دیگر. در حالی ماه رمضان امسال رو به پایان است که تورم فزاینده یک سال گذشته سفره بسیاری از خانوادهها را کوچک و کوچکتر کرده است. اردیبهشت سال گذشته زمانی که ارز ترجیحی حذف شد، تورم نقطه به نقطه خوراکیها و آشامیدنیها در فروردین و اردیبهشت بالاتر از ۴۰ درصد بود. حذف ارز چهارهزارودویست تومانی، سبب جهش چشمگیر قیمتها به خصوص قیمت اقلام خوراکی در کشور شد.
به طوری که تورم نقطهای خوراکیها در خرداد به ۸۲.۶ درصد رسید. این رشد شاخص قیمتها در ماههای بعدی ادامه پیدا کرد و در تیر به رکورد ۸۷ درصد رسید. به عبارتی دیگر، شاخص قیمت مواد غذایی در تیر ۱۴۰۱، ۸۷ درصد از تیر سال گذشته بیشتر بود. این رشد قیمت البته رفته رفته کمی آرام گرفت به طوری که تورم نقطه به نقطه مواد غذایی در آذر همان سال ۶۶ درصد ثبت شده است.
یعنی کمترین رقم پس از اجرای سیاست جراحی اقتصادی. در حالی که برخی معتقد بودند که بار تورمی سیاست حذف ارز ترجیحی تخلیه شده است، این شاخص به طور مجدد در ماه دی به مدار صعودی بازگشت و در نهایت در بهمن ۱۴۰۱، به ۷۱ درصد رسید. هر چند تورم اسفند از سوی مرکز آمار ایران اعلام نشده، اما بسیاری تخمین میزنند که تورم مواد خوراکی از ۷۱ درصد هم در این ماه فراتر رفته است. طبق گزارش رسمی دفتر پایش فقر وزارت تعاون، کار و رفاه، ۲۵.۶ میلیون نفر زیر خط فقر مطلق هستند.
این آمار نشان میدهد که تورم بخش زیادی از شهروندان را به زیر خط فقر برده است، اما در کنار مشکلات مختلفی که تورم مانند سوءتغذیه، ناتوانی از درمان بیماریها و رشد ترک تحصیل و ... میآورد، مهمترین آسیب این پدیده از بین بردن ارتباطات و تعاملات بین مردم در جامعه است.
جامعهای که گرفتار تورم مزمن شود، تبدیل به جامعهای ذرهای شده که هیچ فردی زبان فرد دیگر را نمیفهمد. این گونه میشود که تنش ها، اختلافات و نزاعها فزونی مییابد به طوری که پس از چندی بسیاری از افراد حتی نسبت به نزدیکان خودشان احساس بیگانه بودن میکنند. باید مراقب بود، تورم در حال بلعیدن اصولی است که سالیان سال سبب همزیستی ما شده و اگر فکری برای کنترلش نشود، در آینده در حوزه تعاملات اجتماعی شاهد تنشهای بیشتری خواهیم بود.