زلزله نسبتا شدید گهواره کرمانشاه را لرزاند + جزئیات(۵ مرداد ۱۴۰۳) اعترافات تکان دهنده عاملان قتل پسر جوان در جنوب تهران| مشروبات الکلی مصرف کرده بودیم قتل پیرمرد تهرانی توسط همسایه| نزاع بر سر زباله خون به پا کرد آلودگی صوتی بیمارستان شهید هاشمی نژاد مشهد تبلیغات کلاهبرداری در فضای مجازی را بشناسید «اضطراب دیابت» با افزایش خطر مشکلات سلامت روان همراه است واژگونی سمند در جاده نیشابور به مشهد با پنج مجروح حریق کابین آسانسور در مجیدیه مشهد (۴ مرداد ۱۴۰۳) هشدار اورژانس مشهد: گرمازدگی شدید می‌تواند منجر به فوت شود نجات چهار شهروند از حادثه حریق منزل مسکونی در مشهد (۴ مرداد ۱۴۰۳) مرگ پیرمرد ۷۰ ساله بر اثر کتک خوردن از پسر همسایه! قتل جوان ۳۰ ساله بر سر ارث پدر رفیقش| قاتل اعدام شد زلزله ۴.۶ ریشتری قلعه قاضی را در نزدیکی بندرعباس لرزاند باز هم رکورد گرم‌ترین روز ثبت‌شده در تاریخ شکسته شد افزایش ۲۳ درصدی مصرف آب در پی گرمای کم‌سابقه مشهد (۴ مرداد ۱۴۰۳) غلظت خون را جدی بگیرید پلیس مبارزه با مواد مخدر ۳۳ کیلوگرم موادمخدر و روانگردان را در پایتخت کشف کرد پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان‌رضوی (پنجشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۳) | دمای مناطق گرمسیری استان به ۴۵ درجه می‌رسد با روش‌های مختلف فریز کردن رب گوجه‌فرنگی خانگی آشنا شوید جزایر گرمایی چیست؟ سه‌گانه خون بار سلطان صاحب‌قران | مروری بر حادثه ترور ناصرالدین‌شاه اختصاص ۳هزار کلاس درس به اسکان زائرین در مشهد
سرخط خبرها

سارقی که بدرفتاری‌های پدرش را علت اشتباهاتش می‌داند

  • کد خبر: ۱۵۹۷۵۰
  • ۳۰ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۳:۰۱
سارقی که بدرفتاری‌های پدرش را علت اشتباهاتش می‌داند
سارق حرفه‌ای تهرانی می‌گوید که رفتار بد پدرش باعث شد از خانه فرار کند و به سارق تبدیل شود.

به گزارش شهرآرانیوز، سیامک به اتهام سرقت بازداشت شده است. او وسایل خودرو سرقت می‌کند و هزینه زندگی‌اش از این راه تامین می‌شود.

سیامک روزگار سختی داشته است، او از زندگی‌اش می‌گوید:

*چرا دزدی می‌کنی؟

اولش برای سیر کردن شکمم بود، اما بعد برایم تبدیل به شغل و عادت شد.

*چرا کار نمی‌کنی؟

کار می‌کردم، اما بعد دیدم این کار پول بیشتری دارد.

*گفتی اول دزدی می‌کردی تا شکمت را سیر کنی، مگر فقیر بودی؟

من وقتی نوجوان بودم از خانه فرار کردم به همین خاطر پولی نداشتم و باید یک‌جوری شکمم را سیر می‌کردم و راهی جز دزدی نداشتم.

*چرا از خانه فرار کردی؟

پدر بداخلاقی داشتم. مرتب من و خواهر و مادرم را کتک می‌زد. یک روز آن‌قدر من را زد که دستم شکست. حتی حاضر نشد مرا دکتر ببرد. من یک هفته درد کشیدم. دستم ورم کرده بود. مادرم مخفیانه من را دکتر برد و دستم را گچ گرفتند. بعد از آن از خانه فرار کردم.

*چرا پیش مادرت نماندی؟

مادرم نخواست از پدرم طلاق بگیرد و ماند، من هم دیگر نتوانستم پدرم را تحمل کنم. راستش اصلاً او را دوست نداشتم. حالا هم از اینکه خانه را ترک کردم پشیمان نیستم.

*چرا پدرت بداخلاقی می‌کرد؟

نمی‌دانم، اصلاً از روی حساب و کتاب این کار را نمی‌کرد، یک‌دفعه وارد خانه می‌شد و ما را می‌زد. بعد می‌گفت پشیمان است. به مادرم خرجی نمی‌داد.

*از خانواده‌ات خبر داری؟

فقط شنیدم چند سال قبل پدرم فوت کرده، خواهرم هم ازدواج کرده و با مادرم در یک خانه زندگی می‌کنند.

*حالا چرا برنمی‌گردی؟

به هر حال آن‌ها زندگی خودشان را دارند و من یک سارق سابقه‌دار هستم، اگر سراغ‌شان بروم ممکن است زندگی‌شان به هم بخورد. هم من و هم آن‌ها به این زندگی عادت کرده‌ایم.

منبع: اعتماد

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->