ارسال ۵۰۰اثر به جشنواره ادبی داستان کوتاه «هشت» در مشهد علیرضا خمسه به «استخر» سروش صحت پیوست برگزاری نخستین نشست فعالان سینمای خراسان رضوی در مشهد تمام مهربانی‌های یار مهربان تصویرگر آواز‌های آبی شهر | یادی از استاد علی‌اکبر زرین‌مهر نقاش فقید مشهدی هم‌زمان با سالروز درگذشتش ماجرای تخلص استاد شهریار در مسابقه تلویزیونی «دونقطه» + فیلم گنجینه ای از هنر ناب ایرانی در حرم رضوی | گذری به موزه تخصصی فرش آستان قدس رضوی روایتی طنزآمیز از روابط انسانی | گزارشی از اکران مردمی فیلم «ناجورها» در مشهد پرتره «سیدحسن حسینی»، شاعر برجسته، روی آنتن تلویزیون + زمان پخش زوربا، یک مرد رها | معرفی کتاب «زوربای یونانی» به بهانه انتشار کتاب صوتی‌اش مدیرعامل مؤسسه فرهنگی شهرآرا: حمایت شهرآرا از سینما برای گرم‌ترشدن بازار هنر مشهد است + فیلم «جیمی کیمل» مجری مشهور تلویزیون اخراج شد سواد رسانه‌ای؛ سپر دفاعی در جنگ نوین حماسه در غزل | فردوسی چه تأثیراتی بر شهریار گذاشته است؟ رائد فریدزاده: حمایت از پروژه‌های سینمایی استانی باید هدفمند و بلندمدت باشد + فیلم لغو اجرا‌های محسن یگانه در گرگان + علت مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی: ظرفیت هنری استان نیازمند ایجاد زیرساخت‌های لازم است پایان بخش اجرایی جشنواره هجدهم موسیقی جوان رمان «جایی برای دفن مردگان نیست» در کتابفروشی‌ها
سرخط خبرها

اندر باب شهرآورد

  • کد خبر: ۱۶۰۲۸۸
  • ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۳:۲۸
اندر باب شهرآورد
تماشای فوتبال را در کارنامه نداشتیم که به لطف این دو وروجک سرتق تجربه کردیم و الحق هم شیرین بود و دل چسب، حالا بازی تمام شده داریم از گوشه گوشه اتاق پوست تخمه و پوست پرتقال و پسته جمع می‌کنیم.
حامد عسکری
نویسنده حامد عسکری

دیروز این همایون میرزا و منوچهر دو ولد ذکور میز یحیی توتونچی دق الباب کرده وارد عمارت شدند، دوتا شان هم صورت‌ها را رنگ مالیده بودند. یکی سرخ یکی آبی و یکی هم یک بیرق بر شانه حمایل کرده بود و یک بوق نیم گزی هم دست گرفته بودند انگار دیوزین قزاق اند که پی دورباش کور باش قلقله سلطنه عازم اند، پس از عرض احترام عارض شدند که دیدیم شما تنهایید آمده ایم امروز پیش شما دربی ببینیم، فرمودیم

چه ببینید؟ عرض کردند شهرآورد. پرسیدیم چی هست حالا؟ گفتند فوتبال پرسپولیس استقلال، شما هم بیایید ببینید خیلی کیف می‌دهد، اذن دخول دادیم آمدند، یک سفره انداختند سه چهار گز، بعد مقادیری تخمه و آجیل و میوه و نوشابه بر وی گستردند که بیا و تماشا کن.

مقداری بوق بوق کردند و بعد نشستند به تماشا. ما هم گفتیم توی ذوقشان نزنیم دل به دلشان دادیم و نشستیم به تماشا، حقیقتا فوتبال فقره جذابی است، بیست و دو نفر در زمین آباد و سرسبز پر چمن هی لگد می‌زنند به یکان توپ که با اصول و قاعده وارد دکه تور دار گروپ حریف کنند. این امروزی‌ها هم چه سرگرمی‌ها که ندارند. زمان ما نیم متر ترکه آلبالو می‌گذاشتیم بین پایمان نهیبش می‌زدیم می‌شد خر و اسب و قاطرمان و خیلی پول دارهامان هم یک چیزی داشتند به اسم وغ ول صاحاب.

حقیقتا این جماعت فرنگی هم چه ذهن خلاقی دارد در تولید سرگرمی، چنان متبحرند که چشم وا می‌کنی می‌بینی یا پنج ساعت در اینستاگرامی یا نیم روزی جلو ایکس باکس نشسته‌ای و عین خیالت نیست که‌ای دل غافل این عمر توست که این گونه دارد ثانیه ثانیه می‌رود و تو عین خیالت نیست. حالا تصدقت گردم نه که این فقره فوتبال چیز بدی باشد، ولی رعایت قانون و قاعده در هر فقره‌ای باشد نیکو است و کار از پیش می‌برد.

الغرض که تماشای فوتبال را در کارنامه نداشتیم که به لطف این دو وروجک سرتق تجربه کردیم و الحق هم شیرین بود و دل چسب، حالا بازی تمام شده داریم از گوشه گوشه اتاق پوست تخمه و پوست پرتقال و پسته جمع می کنیم. خداوند قلب جمیع رعیت نجیب این ممالک محروسه را در کنف عنایات خودش نگاه دارد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->