حامد کرزی با حضور در سفارت ایران دفتر یادبود شهید رئیسی را امضا کرد افتتاح یک پردیس سینمایی در گلشهرِ مشهد، بزرگترین محله مهاجرنشین ایران مشهد؛ میزبان ششمین «نشست اقتصادی مشهد و هرات» مدیرکل اتباع: مهاجران افغانستانی برای شهید رئیسی سنگ‌تمام گذاشتند | سردار قاآنی به موکب مهاجران افغانستانی در مشهد رفت آغاز موج دوم اخراج اجباری مهاجران افغان از پاکستان هشدار کاظمی‌قمی درباره پیامد‌های تجدید مداخلات بیگانگان در افغانستان قدردانی ذبیح‌الله مجاهد از مواضع ایران در نشست دوحه ۳  روسیه لغو تحریم‌ها علیه طالبان را بررسی می‌کند معاون دبیرکل سازمان ملل: نشست دوحه به معنای عادی‌سازی روابط با طالبان نیست | آموزش دختران خواسته درجه یک جهان است ذبیح‌الله مجاهد: ما آشکارا گفتیم که خواهان روابط خوب با جهان هستیم وزارت خارجه قطر نشست دوحه را فرصتی برای گفتگو‌های معنادار دانست روز دوم نشست دوحه ۳ | جهان نگران تعامل با طالبان از نشست دوحه ۳ چه می‌دانیم؟ پیش ثبت نام دانش‌آموزان اتباع آغاز شد (۱۱ تیر ۱۴۰۳) دیوار کوتاه دانش‌آموزان اتباع | وزیر آموزش‌وپرورش: حضور دانش‌آموزان اتباع دلیل تراکم کلاس‌های درس است + فیلم نماینده ویژه رئیس‌جمهور در امور افغانستان: انتقال نگرانی‌های تهران درباره افغانستان، از اهداف ما در دوحه۳ است کوله‌پشتی‌ها و پوستر‌ها | روایت انتخاباتی محمدکاظم کاظمی سخنگوی طالبان: امیدوارم هرچه خیر مردم ایران است از صندوق بیرون بیاید + فیلم حضور باشکوه ایرانیان مقیم افغانستان در پای صندوق‌های رأی در ۵ نمایندگی سیاسی ایران آغاز رأی‌گیری انتخابات چهاردهمین دوره ریاست‌ جمهوری اسلامی ایران در شهر مزارشریف افغانستان + فیلم
سرخط خبرها

آخرین اخبار چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری

شعری از محمدکاظم کاظمی برای کارگران افغانستان + ویدئو

  • کد خبر: ۱۶۱۸۱۱
  • ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۳:۰۹
شعری از محمدکاظم کاظمی برای کارگران افغانستان + ویدئو
محمدکاظم کاظمی سال ۱۳۷۷ شعری را برای کارگران افغانستانی سروده است که تاکنون هم به خوبی شرایط آن‌ها را بیان می‌کند.

به گزارش شهرآرانیوز؛ محمدکاظم کاظمی در غزلی شرایط کارگران هم وطنش را اینگونه شرح می‌دهد:

دیدمت صبحدم در آخر صف‌، کولۀ سرنوشت در دستت‌
کوله‌باری که بود از آن پدر، و پدر رفت و هِشت‌، در دستت‌

گرچه با آسمان در افتادی تا که طرحی دگر دراندازی‌
باز این فالگیر آبله‌رو طالعت را نوشت در دستت‌

بس که با سنگ و گچ عجین گشته‌، تکه‌چوبی در آستین گشته‌
بس که با خاک و گِل به‌سر برده‌، می‌توان سبزه کشت در دستت‌

شب می‌افتد و می‌رسی از راه با غروری نگفتنی در چشم‌
یک سبد نان تازه در بغلت و کلید بهشت در دستت‌

کاش می‌شد ببینمت روزی پشتِ میزی که از پدر نرسید
و کتابی که کس نگفته در آن قصّۀ سنگ و خشت‌، در دستت‌

بازی‌ات را کسی به‌هم نزند، دفترت را کسی قلم نزند
و تو با اختیار خط بکشی‌، خطّ یک سرنوشت‌، در دستت‌

اینجا ببینید:

منبع ویدئو: آرامدیا
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
نظرسنجی
در دور دوم، شما به کدام نامزد انتخابات ریاست جمهوری رای می دهید؟
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->