شهرآرانیوز؛ یکی از شخصیتهای برجسته قرن سوم هجری که حضورش در ایران تأثیر بسزایی بر نشر معارف اهل بیت (ع) گذاشت، حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) بود. او سالها در زیر فشار خفقان حکومت عباسی قرار داشت و به این سبب به ایران مهاجرت کرد.
برپایه نوشته تاریخ نویسان، حضرت عبدالعظیم (ع) در زمان خود، دارای موقعیت و جایگاه برجستهای بود و به دلیل بهره گیری از محضر و وجود امامان جواد (ع) و هادی (ع) از آنها احادیث فراوانی نقل کرده است. شیخ مفید نیز بر این امر تأکید میکند که این بزرگوار به محضر امام رضا (ع) رسیده و احادیثی از ایشان را ثبت کرده است.
همچنین ایشان با بزرگان شیعه و راویان درجه اول حدیث، ارتباط کامل داشتند و با شمار زیادی از اصحاب حضرت امام صادق (ع)، امام کاظم (ع) و امام رضا (ع) معاصر و همنشین بودند. شیخ صدوق در کتاب «کمال الدین»، ایمان، مقام علمی و فضایل اخلاقی عبدالعظیم (ع) را از زبان ائمه معصوم (ع) این گونه بیان میکند: «وقتی که حضرت عبدالعظیم (ع) خدمت امام هادی (ع) مشرف شد و عقاید خود را اظهار کرد، امام (ع) فرمود: تو از دوستان حقیقی ما هستی.»
برای بررسی سیره شخصی ایشان و به مناسبت رحلت این سلاله عظیم الشأن امام حسن مجتبی (ع) با دکتر احمد غلامعلی، عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن وحدیث، گفتگو کرده ایم. مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید.
حضرت عبدالعظیم حسنی با چهار واسطه، نسبشان به امام حسن مجتبی (ع) میرسد و جد اعلای ایشان، زیدبن حسن (ع) است. جایگاه معنوی حضرت عبدالعظیم حسنی از همین شجره نامه مشخص است، به گونهای که ازنظر عبادی و علمی در خانوادهای عالم پرور متولد شدند. در تاریخ تولد و وفات حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)، اختلاف وجود دارد، اما به نقلی، ایشان چهارم ربیع الاخر سال۱۷۳ هجری قمری مطابق با ۲۵تیرماه ۱۵۸شمسی (یزدگردی)، زمان هارون الرشید، در مدینه در خانه جدش حضرت امام حسن مجتبى (ع) متولد شد و پس از ۷۹سال در روز جمعه پانزدهم شوال سال ۲۵۲هجرى قمرى، مطابق با ۱۳مهر سال ۲۳۵یزدگردى، در زمان «المعتزبالله عباسى» به سراى آخرت رحلت کرد. حضرت عبدالعظیم حسنی پنج امام معصوم (ع) -از زمان امام کاظم (ع) تا امام حسن عسکری (ع) - را درک کرده اند، اما همراهی شان با این ائمه، این گونه نبوده است که از تمام این پنج ائمه روایت شنیده باشند، بلکه مشخصا از امام جواد و امام هادی (ع) روایت نقل کرده اند.
درباره اینکه چگونه حضرت عبدالعظیم به ری آمدند، گزارش مشخصی نداریم، اما باتوجه به اینکه در زمان امام هادی (ع) و دوران حاکمیت متوکل عباسی میزیستند، باید بگوییم که در آن دوره، ماندن اهل بیت (ع) و دوستداران ایشان در منطقه حجاز و عراق، بسیار سخت بود و به همین دلیل حضرت عبدالعظیم در سالهای پایانی عمر خویش به ری سفر کردند، اما اینکه واقعا برای ادامه فعالیتشان چگونه به ری آمده اند، مشخص نیست. ولی برخی میگویند به اشاره امام هادی (ع) زندگی مخفی خود را شروع کردند و با لباس پیک و مسافری ناشناس، منطقه حجاز را ترک کردند و در منطقه ری در خانه یکی از پیروان اهل بیت (ع) ساکن شدند.
شیخ صدوق در کتاب «ثواب الاعمال»، روایتی به نقل از امام هادی (ع) درباره حضرت عبدالعظیم حسنی بیان میکند که یکی از مردم ری خدمت امام هادی (ع) میرسد و ایشان سؤال میفرمایند کجا بودید و این فرد میگوید زیارت امام حسین (ع) در کربلا و امام هادی (ع) میفرمایند: «اگر قبر عبدالعظیم را که در شهر خودتان بود زیارت میکردی، مانند این که امام حسین (ع) را زیارت کرده باشی.» در تشبیه زیارت مزار عبدالعظیم به زیارت امام حسین (ع)، این نکته وجود دارد که در روایاتمان برای هیچ امامی به اندازه امام حسین (ع)، عظمت ثواب زیارت وجود ندارد.
شاید این تأکید امام هادی (ع) مربوط به یک مقطع زمانی خاص بوده است؛ در آن زمان، زیارت امام حسین (ع) خیلی خطرناک بود و به شدت با زائران آن حضرت برخورد میشد و حتی دست آنها را قطع میکردند و شاید امام هادی (ع) میخواهند بفرمایند کسی که این عشق را به امام حسین (ع) دارد که جانفشانی کند، همین که به زیارت عبدالعظیم برود، همان ثواب را دارد. دلیل دوم، میتواند به منظور معرفی حضرت عبدالعظیم (ع) باشد؛ یعنی امام هادی (ع) برای اینکه مزار حضرت عبدالعظیم زیارتگاه مردم قرار گیرد، این تأکیدها را میکردند.
چند تن از بزرگان هستند که یک بعد از شخصیت آن ها، ابعاد دیگر شخصیتی شان را تحت الشعاع قرار داده است؛ یعنی این افراد ذوابعاد هستند که برخی از این ابعاد، محل توجه قرار گرفته و ابعاد دیگر با غفلت مواجه شده است؛ برای مثال سیدمرتضی، برادر سیدرضی، هم عالم است و هم امام زاده و با چند واسطه به ائمه (ع) میرسد، اما فقط بُعد علمی وی را برجسته کرده اند. حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) عکس این حالت را دارند؛ یعنی هم امام زاده هستند و هم عالم، اما به بعد امام زاده بودن شخصیت ایشان بیشتر توجه میشود.
بله، نسب ایشان با چهار واسطه به امام حسن مجتبی (ع) میرسد و این تباری شریف است، اما متأسفانه ابعاد علمی و حدیثی شخصیت ایشان با بی توجهی روبه رو شده است، درحالی که حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)، شاگرد و یار چند امام به ویژه امامان جواد و هادی (ع) هستند و کمتر درمیان راویان حدیث داریم که چنین درکی را داشته باشند. این موضوع را از تعداد احادیث نقل شده ازسوی ایشان میتوان دریافت، چنان که فقط حدود صد روایت از امام جواد (ع) نقل کرده اند که عمق و گستره فعالیت ایشان در عرصه حدیث را نشان میدهد.
در کتاب «حکمت نامه حضرت عبدالعظیم (ع)»، نوشته آیت ا... محمدی ری شهری، میبینیم که احادیث نقل شده توسط ایشان، چندین موضوع را پوشش میدهد؛ یعنی فقط احادیث اخلاقی و اعتقادی را شامل نمیشود، بلکه ابعاد فقهی، تفسیر قرآن و... را هم در نقل حدیث مدنظر داشته اند.
به تازگی آقای عافی خراسانی، از جوانان محقق، به نسخهای از احادیث حضرت عبدالعظیم (ع) با سندی از امیرالمؤمنین (ع) دست یافته است. او حدیثی را از امام جواد (ع) نقل کرده است که جوادالائمه (ع) از جدشان امیرالمؤمنین (ع) بیان کرده اند و به زودی منتشر میشود. در میان این روایات و مستندات، برخی روایات وجود دارد که شرح و تبیینشان به آسانی میسر نیست و نشان میدهد که حضرت سیدالکریم (ع) به مرتبه بالایی از علم وحیانی و علوم و معارف اهل بیت (ع) دست یافته بود؛ برای مثال حدیث عرضه دین نشان میدهد ایشان تا چه حد به اندیشههای معاصر و دیگران، توجه و احاطه داشته و متوجه بوده است که باید دین و معارف دینی را با سنجه اصلی یعنی نظر اهل بیت (ع) بسنجد.
حاصل تلاشهای علمی حدیثی ایشان در دو برهه زمانی، بررسی شدنی است؛ یکی در همان عصر حیاتشان که بزرگترین اثرش، آمدن به ری و هدایت شیعیان آن منطقه است؛ چون برای آنکه از ائمه (ع) منقطع شود و به منطقهای دوردست بیاید و رهبری و هدایت شیعیان آن حضرات (ع) را برعهده بگیرد، حداقل باید از صلاحیتهای علمی یک عالم برجسته برخوردار بوده باشد؛ زیرا در آن دوران، شرایط برای اینکه مردم بلافاصله از آرا و پاسخ استفتائات ائمه (ع) مطلع شوند، فراهم نبود، از این رو لازم بود شخصی عالم به ری که چندهزارکیلومتر با مدینه فاصله داشت، بیاید و شیعیان را تعلیم دهد و ارشاد کند؛ البته به شرط رسیدن به مرتبه والای علمی.
فایده دوم در برههای دورتر از زمان، پیگیری پذیر است؛ یعنی دوران کنونی. ما، دهها روایت از عبدالعظیم حسنی (ع) در اندوخته علمی شیعه داریم که در برخی ابواب منحصربه فرد است. در شرح احادیثی که ایشان از طریق امام جواد (ع) از امیرالمؤمنین (ع) نقل کرده است، برخی احادیث از دیگر محدثان دیده نمیشود و مشابه آن در دیگر منابع نیست؛ یعنی بخشی از میراث اهل بیت (ع) را ایشان به تنهایی حفظ و به ما منتقل کرده اند، از این رو بخشی از عقاید و معارف شیعی، برگرفته از روایات حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) است.
در ولایت پذیری ایشان همین بس که دین را به شکلی که ائمه (ع) قبول دارند، میپذیرند و چه چیزی والاتر از دین است؟ اگر کسی دین خود را طبق دین اهل بیت (ع) قرار داد، اطاعت، محبت و ولایت هم در درون آن میگنجد. نمود دیگر ولایت پذیری ایشان، آن است که شواهدی وجود دارد که آن حضرت به امر اهل بیت (ع)، شهر و کاشانه و خانواده خود را ترک کردند و رهسپار ری شدند و این احتمال هم غیرعلمی به نظر نمیرسد؛ گرچه جور خلفای عباسی هم بدون تردید بر این موضوع تأثیر گذاشته بود.
نکته دیگر آنکه ایشان اساسا تابع امامت و ولایت هستند نه شخص خاصی، از این رو میبینیم که در محضر امام جواد (ع) و امام هادی (ع) و به احتمال زیاد در محضر امام رضا (ع) هم در کودکی بوده اند، اما از نظر سنی و طبقه ای، ایشان باید شاگرد امام جواد (ع) و امام هادی (ع) باشند و بیشترین روایات خود را از جوادالائمه (ع) نقل کرده اند.
اگر به تاریخ بنگریم، درمی یابیم که امام جواد (ع) و امام هادی (ع) هر دو در سن کودکی به امامت رسیدند؛ یعنی زمانی که عبدالعظیم حسنی (ع) کامل مرد و تاحدی پیرمرد بوده است. جز اطاعت و تبعیت از امر الهی، چیز دیگری ایشان را به محضر درس دو فرد جوان و حتی نوجوان نکشانده است. هر دوی این امامان (ع) در سن جوانی از دنیا رفتند، اما حضرت عبدالعظیم (ع) آن دو حضرترا رها نکردند.