همین که بابا زد شبکه خبر، اخبار گفت: براساس اعلام آموزش وپرورش، گرفتن هرگونه وجه از اولیا به جز درباره کتاب و بیمه ممنوع است.
مامان گفت: هرسال همینه، تک تک مسئولای آموزش وپرورش میگن گرفتن وجه برای ثبت نام ممنوعه، ولی تک تک مسئولای مدارس هم موقع ثبت نام میگن اول پول، بعد ثبت نام.
گفتم: راستی بابا! از الان گفتن بابت ثبت نام امسال هم باید ۸۰۰ هزار تومن به مدرسه بدیم.
- بابا گفت:چه خبره؟! واسه چی؟
- من گفتم: گفتن مدرسه خرج داره، مثلا میخوان دیوارای مدرسه رو رنگ کنن.
بابا با ناراحتی گفت: مدرسه شما شیفت صبح و عصر، هشتصدتا دانش آموز داره، هرکدوم هم ۸۰۰ هزار تومن بدن، میشه ۶۴۰ میلیون تومن. مگه چند لایه میخوان دیوار مدرسه رو رنگ کنن؟! خود استاد گران مایه، محمود فرشچیان، هم بیاد روی دیوارا مینیاتور نقاشی کنه، این قدر نمیشه!
گفتم:، ولی بابا اگه پول ندین، ثبت نام نمیکنن.
بابا گفت: این همه رفتی مدرسه چی کار کردی؟ توی کدوم المپیاد جهانی مقام آوردی؟ توی فیزیک؟ شیمی؟ من توقعم زیاد نیست که بگم باید طلا میآوردی، ولی برنز که میشد.
مامان گفت: چی کار داری بچه رو؟ کلاس چهارم دبستانه، توقع داری توی المپیاد جهانی شیمی مقام بیاره؟ از این زاویه نگاه کن که توی کلاسشون جزو سه تا شاگرد ممتاز بوده.
بابا گفت: معلوم نیست ضریب هوشی بقیه هم کلاسیاش چقدر پایینه که این بین اونا شاگرد ممتاز شده.
مامان گفت: مگه خودت نگفتی سرپلوس راست ماشینت حدود یک میلیون خرج برداشته؟ فکر کن سرپلوس چپ ماشین هم خراب شده. تازه اون یک میلیون بوده، پول ثبت نام ۸۰۰ هزار تومنه و ۲۰۰ هزار تومن هم میره توی جیبت.
بابا با عصبانیت گفت: اتفاقا سمت چپی ش هم صدا میده. فکر کنم اونم باید عوض بشه.
گفتم: اصلا بابا فرض کنین ماشینتون به جای دوتا سرپلوس، چهار تا سرپلوس داره. این طوری راحتتر میتونین شهریه رو پرداخت کنین.
مامان لبخندی زد و گفت: دیدی پسرمون چقدر باهوشه!
بابا نفس عمیقی کشید و زد شبکه پویا. کارتن پت و مت داشت پخش میشد.
بابا نگاهی به پت و مت و بعد هم نگاهی به من کرد و گفت: من میرم بخوابم. خیلی خسته م.