اول باید ببینیم واژه «حاشیه» از کجا آمده است؟ اصل واژه حاشیه نشینی تولید داخل نیست و آن را از اصطلاحات غربی گرفته ایم. در جامعه ایرانی واژههای رعیت و ارباب و غنی و فقیر بود.
فردی که اصطلاح «حاشیه نشینی» و «انسان حاشیه نشین» را به کار برد، رابرتای پارک بود. او در مقاله «مهاجرت بشر و انسان حاشیه نشین»، این مفهوم را چنین شرح میدهد: انسان حاشیه نشین فردی است که از لحاظ فرهنگی انسانی دو رگه است و صمیمانه در زندگی فرهنگی دو جمعیت متمایز زندگی میکند و با هر دوی آنها شریک است، مایل نیست از گذشته خود بگوید و هنوز همه ابعاد جامعه میزبان را نپذیرفته است.
برای حل و علاج مشکلات سکونتگاههای غیررسمی و حاشیه نشینی ابتدا باید تاریخچه این پدیده را بررسی کرد. پدیده حاشیه نشینی در کشور دارای سابقه طولانی نیست و تاریخ شروع آن به بعد از اصلاحات ارضی در کشور باز میگردد که حکومت وقت در دهه ۴۰ تلاش میکند مدرنیزاسیون را در کشور محقق کند و به عبارتی به کشوری مدرن و پیشرفته تبدیل شویم.
در این مسیر نیاز است جمعیت روستایی به شهرها جذب شوند و تحت عنوان نیروی کار در کارخانجات به کار گرفته شوند. حکومت، روستاییان را برای مهاجرت به کلان شهرها تشویق میکند تا شهرها توسعه پیدا کند و در نهایت کشوری مترقی شویم. جرقه شروع حاشیه نشینی از اینجا آغاز میشود. پس دهه ۴۰ نقطه آغاز و شکل گیری این موضوع تلقی میشود.
اگر بخواهیم تعریفی از حاشیه نشینی داشته باشیم، منظور افرادی است که به دلایل متعددی مبدأ سکونت خود را رها کرده و به سمت کلان شهرها مهاجرت میکنند؛ اما به دلایل متعدد اقتصادی و اجتماعی نتوانسته اند جذب جمعیت شهری شوند و مکانهایی را برای اسکان در داخل یا پیرامون شهر شکل میدهند که از آن به عنوان جوامع حاشیه نشین یاد میکنند. لزوما حاشیه نشینها در حواشی و پیرامون شهرها قرار ندارند، بلکه میتوان آنها را در داخل شهرها یا حتی مراکز شهری مشاهده کرد.
با اینکه نقطه آغازین شکل گیری پدیده حاشیه نشینی در دهه ۴۰ است، اما اوج و نهایت آن به دهه ۶۰ باز میگردد. شهر مقدس مشهد از این قاعده مستثنا نیست و پس از دهه ۶۰، حاشیه نشینی در مشهد به اوج رسید. این اوج گیری دلایل متعددی داشت؛ از جمله جنگ در مناطق غرب و جنوب غربی کشور و وقوع جنگ داخلی در افغانستان.
با شروع جنگ تحمیلی، عده زیادی از افراد از مناطق جنگ زده به مشهد مهاجرت کردند و نمونه آن را میتوان در شهرک جنگ زدهها یا شهرک شهید بهشتی مشاهده کرد. از طرفی جنگ داخلی افغانستان باعث مهاجرت میلیونها تبعه افغانستانی به داخل ایران به ویژه در شهر مشهد شد. در سال گذشته هم با روی کار آمدن حکومت طالبان، مجدد باعث مهاجرت آنها به مشهد شد.
اگر نگاهی به آمار افزایش جمعیت شهر مشهد بیندازیم، خواهیم دید جمعیت شهر مشهد در سال ۵۵ تقریبا ۶۷۷ هزار نفر بود؛ اما در سال ۶۵ به یک میلیون و ۴۰۰ هزار نفر رسید؛ یعنی در طول ۱۰ سال، جمعیت شهر به بیش از دو برابر رسید. مدیران شهری این افزایش جمعیت را پیش بینی نکردند و نتوانستند متناسب با جمعیت، برنامه ریزیهای لازم را انجام دهند. در شمارههای بعدی، ادامه تاریخچه شکل گیری این پدیده و مشکلات آن را شرح خواهیم داد.