در زندگی معمول گاهی که میخواهیم از بزرگتری عذرخواهی کنیم، ولی روی این کار را بهخاطر کار بدی که انجام دادهایم نداریم، سراغ کسی میرویم که به آن بزرگتر نزدیک است و او را پیش میاندازیم تا آن بزرگتر، ما را به حضور بپذیرد یا اینکه از طرف ما عذرخواهی کند. در زندگی خانوادگی این کار را معمولا مادرها انجام میدهند و زمانی که فرزندی رو ندارد که از پدرش عذر بخواهد، مادر پیش میافتد و شفاعت او را میکند. معنای این عمل در معارف و ادبیات دینی ما میشود توسل.
قرآن کریم میفرماید:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا ا... وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسیلَه؛ اى کسانى که ایمان آوردهاید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید و وسیلهاى براى تقرب به او بجویید و در راهش جهاد کنید، باشد که رستگار شوید». (مائده، آیه ۳۵).
این وسیلهای که خداوند دستور میدهد برای تقرب بهسوی خودش آن را بیابیم، گاهی اعمال نیک است و گاهی اولیا و انبیا و پاکان و آبروداران درگاه الهی هستند.
در ماجرای برادران یوسف (ع) که احسنالقصص قرآنی ماست، وقتی برادران یوسف (ع) آن کار ناشایست را انجام میدهند، پیش پدرشان میروند و به پدر عرض میکنند: «قَالُوا یَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِئِینَ؛ گفتند:ای پدر! برای گناهان ما آمرزش بخواه که ما خطاکار بودیم». گفت: «بهزودی از پروردگارم برای شما آمرزش میخواهم که همانا او آمرزنده مهربان است». (سوره یوسف (ع)، آیه ۹۷).
این درواقع یکی از سندها و مصداقهای قرآنی توسل است که برادران یوسف (ع) به دلیل آنکه خود را بسیار گناهکار میبینند، بهجای آنکه خود بنشینند و مستقیم توبه کنند، پیش شخص آبروداری میروند تا برای آنان توبه کند که او پیامبر خدا، حضرت یعقوب (ع) است و این درواقع توسل برادران یوسف به یعقوب پیامبر (ع) است و در ادامه هم او نمیگوید بروید خودتان استغفار کنید، بلکه میگوید برایتان از پیشگاه خداوند، طلب آمرزش خواهم کرد.
برخی از ما به دلیل فاصلهای که بهخاطر گناهان بین خود و خدا احساس میکنیم، عذر طلبیدن و آمرزش خواستن را به مقربان درگاه الهی میسپاریم.
درباره پیامبر اسلام، حضرت محمد مصطفی (ص)، نیز چنین آیهای در قرآن کریم وجود دارد که میفرمایند: «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا ا... وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا ا... تَوَّاباً رَحیماً؛ و اگر آنان وقتی به خود ستم کرده بودند، پیش تو میآمدند و از خدا آمرزش میخواستند و پیامبر [نیز]برای آنان طلب آمرزش میکرد، بیشک خداوند را توبهپذیر مهربان مییافتند». (نسا، ۶۴).
حتی وقتی که افراد پیش پیامبر خدا (ص) میآمدند، ایشان نحوه صحیح توسل را به آنها میآموختند. در روایتی که در کتب برادران اهلسنت نقل شده است، عثمانبنحنیف میگوید: «مرد نابینایی نزد پیامبر (ص) آمد و عرض کرد: از خدا بخواهید مرا شفا دهد. پیامبر (ص) فرمودند: اگر صبر کنی، برای تو بهتر است و اگر میخواهی، از خدا بخواهم تو را شفا دهد.
آن مرد گفت: از خدا بخواهید مرا شفا دهد. پیامبر (ص) به او دستور دادند وضو بگیرد و خدا را با این دعا بخواند: «اللهم إنی أسألک و أتوجّه الیک بنبیّک محمّد، نبّی الرحمه، یا محمّد انّنی توجّهت بک إلی ربّی فی حاجتی لیقضیها الی، اللهم شفعه؛ پروردگارا! از تو میخواهم و بهسوی تو توجه میکنم بهواسطه پیامبرت محمد (ص)، پیامبر رحمت؛ای محمد! من به واسطه تو به درگاه پروردگارم روی میآورم تا حاجتم را برایم برآورده سازد».
همچنین انسبنمالک میگوید: «مردی نزد رسول خدا (ص) آمد و گفت:ای رسول خدا! حیوانات ما از بیآبی تلف شدند. از خدا بخواهید. (باران نازل کند.) پیامبر (ص) دعا کردند و یک هفته تمام باران آمد، تاآنکه مردی خدمت پیامبر (ص) آمد و گفت: ای پیامبر خدا! خانهها خراب و راهها قطع شد و... پیامبر (ص) فرمودند: «پروردگارا! (باران رحمتت را) بر کوهها و تپهها و درون درهها و رودخانهها و نقاطی که درخت میروید، نازل کن»، پس از آن، باران در شهر مدینه قطع شد، ولی در اطراف همچنان میبارید؛ و در روایات معروفی حضرت آدم (ع) برای بخشیده شدن، نام پنجتن آلعبا را به زبان جاری کرد؛ نامهایی که فرشتگان به او آموخته بودند تا برای قبول عذر و بخشیده شدن بگوید و روایات فراوان دیگر در کتب شیعه و اهلسنت در اینباره وجود دارد، پس اینکه شیعیان وقتی حاجتی دارند، در خانه اهلبیت (ع) را میکوبند و دعای توسل میخوانند، دستور قرآن است؛ قرآنی که میگوید حتی از پیراهن یوسف (ع) چشم نابینای پدرش شفا یافت و این یعنی پاکان و مقربان درگاه الهی، وسیله رسیدن به حاجات و رفع گرفتاریها هستند. خداوند، ما را از اهل این توسل قرار بدهد انشاءا...!