چهارشنبه‌سوری نیامده، ۳ قربانی گرفت | بیشترین حوادث در آذربایجان شرقی (۲۰ اسفند ۱۴۰۳) کمبود ذخایر خونی در خراسان رضوی جزئیات تغییر قیمت شیرخشک نوزادان بدون افزایش یارانه ارزی معرفی یک سم گیاهی فاقد مجوز تعطیلی سه جایگاه سی‌ان‌جی پرخطر در خراسان رضوی (۲۰ اسفند ۱۴۰۳) آغاز ثبت‌نام دانش‌آموزان در مدارس سمپاد و نمونه‌دولتی از ۱۶ فروردین ۱۴۰۴ + هزینه و نحوه ثبت‌نام معاون استاندار خراسان رضوی: ۷۰ درصد از معلمان مردود در گزینش‌ها به کار بازگشتند | دیده‌شدن النگو، دلیل مردودشدن یک داوطلب استخدام معلمی! تشکیل ۴۱۹ پرونده تخلف صنفی در طرح نظارت رمضان و نوروز ۱۴۰۴ در خراسان رضوی فرمانده راهور فراجا: تلفات حوادث رانندگی کاهش ۴.۵ درصدی پیدا کرد دولت از شیوه‌های نوین آزمون استخدامی ۱۴۰۴ برای جذب معلمان رونمایی کرد تمدید فرصت ثبت نام در دوره آزمون دستیاری پزشکی تا ۲۵ اسفند ۱۴۰۳ معاون وزیر آموزش و پرورش: اعتمادآفرینی، راهبرد مدیرکل جدید آموزش و پرورش استان باشد | پنج بحران خطرساز برای نظام تعلیم و تربیت کشور پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (دوشنبه، ۲۰ اسفند ۱۴۰۳) | رگبار باران در برخی نقاط استان بارش قابل توجه باران تا پایان هفته جاری تشدید مقابله با فروش دارو‌های غیرمجاز در فضای مجازی اهدای عضو بیمار مرگ مغزی در مشهد به ۴ بیمار زندگی دوباره بخشید (۲۰ اسفند ۱۴۰۳) آیین تکریم و معارفه مدیرکل آموزش و پرورش خراسان رضوی برگزار شد | عدالت آموزشی، شرط تحقق وفاق ملی سفر‌های طبیعت‌گردی به حیات‌وحش و گونه‌های جانوری آسیب می‌رساند جزئیات هولناک از جرائم سیاه باند گروگان‌گیری | از اخاذی تا جنایت بارش برف و باران در ۲۳ استان کشور طی امروز و فردا (۲۰ اسفند ۱۴۰۳) روزه‌داری به بهبود سلامت قلب کمک می‌کند افزایش ۲برابری گشت‌های نظارتی در حوزه فرآورده‌های آرایشی و بهداشتی در ماه رمضان و نوروز ۱۴۰۴ هشدار درباره خطر مالیدن خمیردندان به پوست سوخته افطار تا سحر چه بخوریم؟ ۲۷ هزار و ۴۳۶ نفر در وزارت بهداشت و درمان استخدام می‌شوند قطع عضو ۲۰ نفر با مواد محترقه پیش از فرارسیدن چهارشنبه‌سوری (۱۹ اسفند ۱۴۰۳) صالحی‌امیری: جامعه امروز ایران بیش از هر زمان دیگری به نشاط اجتماعی نیاز دارد رهبر انصارالله: سکوت در قبال حوادث سوریه جنایت است برگزاری جلسه دادگاه رستمی‌صفا | تأکید بانک مرکزی بر تسویه عین ارز ترکیب ممنوعه و خطرناک جوهر نمک و وایتکس در خانه‌تکانی
سرخط خبرها

سخت­‌تر از سخت

  • کد خبر: ۱۶۷۹۹۹
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۳:۱۲
سخت­‌تر از سخت
برای دوره دوماهه آموزشی که با تابستان مصادف شده بود، به خاش اعزام شدم؛ درست در بحبوحه‌ای که عبدالمالک ریگی در این منطقه جنایت می‌کرد.

حرف وحدیث‌های اطرافیانم زیاد بود. می‌گفتند طلبه‌ها جنم سربازی رفتن ندارند. اگر بروند هم امریه اداره‌ای می‌شوند، چهار رکعت نماز‌ می‌خوانند و تمام. حرف هایشان را با ادبیات توهین آمیزی به زبان می‌آوردند. این‌ها را حتی از اعضای خانواده خودم هم می‌شنیدم. نه اینکه فکر کنید بهم برخورده باشد.

برای خودم منزلتی قائل نیستم. این حرف‌ها را  از  باب شأن و جایگاه این لباس، ناراحت کننده می‌دانستم. به آن‌ها گفتم سربازی می‌روم. گفتند اگر راست می‌گویی، برو و نگو طلبه ای. از سوابق فعالیت هایت در بسیج هم هیچ نگو. پذیرفتم و دقیقا مثل فردی معمولی و بدون هیچ سابقه و پارتی، سال ۱۳۸۴ و در بیست ودوسالگی برای خدمت سربازی اقدام کردم. آن زمان سطح یک حوزه علمیه را تمام کرده بودم.

برای دوره دوماهه آموزشی که با تابستان مصادف شده بود، به خاش اعزام شدم؛ درست در بحبوحه‌ای که عبدالمالک ریگی در این منطقه جنایت می‌کرد. اوضاع خیلی خطرناک بود و کسانی که روی برجک بودند، در معرض تیراندازی دشمن بودند. من هم مثل بقیه ترسیده بودم، اما حاضر نبودم برگردم تا دیگران بگویند دیدید درست گفتیم؟ به حرف ما رسیدید؟

زیاد بودند سرباز‌هایی که همان هفته اول با دادن باج به دژبان‌های وقت، فرار کردند؛ دژبان‌هایی که برخی از آن‌ها رفتار‌های واقعا بدی با سربازان داشتند؛ در حد گیردادن‌های الکی، بد و بیراه گفتن و کتک کاری. برخی سربازان با دیدن اوضاع، با همان ماشینی که آمده بودند، برمی گشتند. به همه این سختی‌ها طوفان‌های صدوبیست روزه شن در منطقه، بالارفتن دما تا حدود شصت درجه و ماه رمضان را هم اضافه کنید. با اینکه ارشد بودم و‌ می‌توانستم مرخصی بگیرم، نگرفتم. آن قدر لاغر و آفتاب سوخته شده بودم که به من می‌گفتند مثل قیر شده ای!

دوره دوماهه با سختی هایش سرانجام تمام شد. از سه چهار روز مرخصی، دو روز را در راه بودم. باز هم همان حرف وحدیث‌ها را‌ می‌شنیدم که فلانی با آن آموزشی سخت، دیگر جربزه ادامه اش را ندارد، اما من عزمم را برای ادامه دادن جزم کرده بودم. منطقه محروم خاش با خدمات حداقلی اش برای استحمام و نظافت را از سر گذرانده بودم و حالا نوبت تحمل سرمای سخت ارومیه در زمستان بود، با برف‌هایی که گاهی به کمرمان می‌رسید. یک سال وخرده باقی مانده از خدمتم را در گردان مخابرات، لشکر ۶۴ ارومیه گذراندم. هم در خاش و هم در ارومیه متوجه طلبه بودنم شدند؛ از روی عکس کارتکس، شناسنامه و فضای فکری ام که هیچ کدامشان را‌ نمی‌شد پنهان کرد.

پیشنهاد‌های زیادی داشتم، مبنی بر اینکه در خاش بمان، در عقیدتی خدمت کن که کار ساده تری دارد و.... پیشنهاد‌هایی برای افزایش مرخصی هایم هم داشتند، اما هیچ کدام را قبول نکردم. در ارومیه مکبر نماز جماعت بودم. علاوه بر مکبری، فعالیت‌های دیگری هم داشتم، به ویژه در مناسبت‌های مذهبی. یادم هست که یکی از مسئولان وقت از چنددقیقه صحبت بین دو نماز برای سرباز‌ها منعم کرد. می‌خواهم بگویم بی مهری‌ها و مهربانی‌ها چندجانبه  بود.

خداراشکر با گرفتن کارت پایان خدمت، پرونده خیلی از حرف وحدیث‌ها تمام شد. ازدواج کردم و وقفه سه ساله در درس‌های حوزوی ام را جبران کردم. به هرکدام از هم لباس‌هایی که برای مشورت سراغم می‌آیند، توصیه کرده ام و‌ می‌کنم که بی نگرانی و بدون استفاده از هرگونه امتیازی، دقیقا مثل یک فرد کاملا عادی به خدمت سربازی بروند. کلیات ماجرای گرفتن کارت پایان خدمت برای من از این قرار بود. جزئیات سخت و دردناکش بماند برای وقتی دیگر.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->