تولیت آستان قدس رضوی: منازل شهدا میراث فرهنگی ما هستند و باید آن را حفظ کرد همه با هم برای ایران، برای فردا آغاز دوباره طرح تشرف کاروان‌های زیارتی مجاوران سالمند به حرم مطهر رضوی معاون رئیس‌جمهور: برای توسعه زیرساخت‌های حرم مطهر رضوی باید اعتبارات لازم پیش‌بینی شود شهید ابراهیم هادی کیست؟ + بیوگرافی لشکر پیروز ۷۷ خراسان را بیشتر بشناسید عجایب نماز  اول وقت حجت الاسلام مروی: بیان دلاوری‌ها و ایثارگری‌های دوران دفاع مقدس موجب «تغذیه روحی جامعه» است تیپ و لشکر ۲۱ امام رضا (ع) چگونه شکل گرفت؟ چفیه‌ای با عطر شب بو ... مروری بر روز‌هایی که صحن‌وسرای آستان حضرت رضا (ع) میزبان و پناه بسیاری از رزمنده‌ها می‌شد | آغاز راه جبهه، حرم مطهر بود جایگاه علم و  دانش در  اسلام گفتگو با استاد سطوح عالی حوزه علمیه درباره صفات  رسول خاتم (ص) | اسلام وامدار مهربانی پیامبر (ص) است درباره رسول دوست محمدی که برای دفاع از خیمه امام حسین(ع) شهید شد | آقا رسول مایه افتخار شهر است برگزاری یادواره شهدای محله رضاشهر همزمان با هفته دفاع مقدس حجت الاسلام مروی: «خدمت به مردم»؛ خلاصه زندگی ائمه اطهار(ع) است امروز؛ اجتماع تجدید بیعت با امام زمان (عج) در حرم مطهر رضوی (۳ مهرماه ۱۴۰۲)
خبر فوری

ثبت آرزوی زیارت زائران پاکستانی

  • کد خبر: ۱۶۸۰۷۲
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۳:۳۶
ثبت آرزوی زیارت زائران پاکستانی
 دوره‌ای بود که مشهد جشنواره‌های عکاسی بسیار خوب و حرفه‌ای برگزار می‌کرد و من خیلی جدی عزمم را جزم کرده بودم عکسی از من در کتاب جشنواره چاپ شود.

از سال ۱۳۹۰ که رفتم دوره آموزش عکاسی تا امروز سعی کرده ام، اطرافم را با جزئیات بیشتری ببینم. تلاش می‌کنم چشم هایم را به ویزور دوربین عکاسی تبدیل کنم و طوری به اطرافم نگاه کنم که گویی هر لحظه می‌خواهم چیز جدیدی ثبت کنم. در طول این سال‌ها عکس‌هایی که در حرم آقا امام رضا (ع) گرفته ام، برایم خیلی خاطره انگیز و دوست داشتنی بوده اند.

 دوره‌ای بود که مشهد جشنواره‌های عکاسی بسیار خوب و حرفه‌ای برگزار می‌کرد و من خیلی جدی عزمم را جزم کرده بودم عکسی از من در کتاب جشنواره چاپ شود. صبح‌های زود با دوربین  عکاسی ام می‌رفتم کوچه پس کوچه‌های اطراف حرم تا شاید دشتی کنم و عکسی بگیرم که به درد جشنواره بخورد. این پیاده روی‌های عکاسانه را خیلی دوست دارم و راستش را بخواهید دلم لک زده برای آن روزها. اینکه صبح زود از خانه بزنم بیرون و ساعت‌ها اطراف حرم بچرخم تا بتوانم عکسی بگیرم که دوستش دارم.

در یکی از همین روز‌ها وقتی داشتم در کوچه‌های «ته پل محله» می‌چرخیدم، یک کاروان از زائران پاکستانی با یکی از آن اتوبوس‌های رنگارنگشان تازه از راه رسیدند. من یک گوشه ایستادم تا همه پیاده شوند، دیدن آن اتوبوس رنگارنگ و پر رزق و برق و زائران پاکستانی که عجیب امام رضا (ع) را دوست داشتند، من را سرذوق آورده بود. زنان و مردان میان سال پاکستانی یک جوری دنبال حرم می‌گشتند که گویی تشنگانی در جست وجوی آب هستند. دیدن گلدسته‌های حرم و گنبد طلا برایشان شده بود، آرزو.

آن‌ها پیاده راه افتاده بودند به سمت حرم. من هم همراهشان شده بودم. تا اینکه رسیدند ته بازارچه «حاج آقاجان». حالا دیگر حرم را دیده بودند. در بین همه آن‌ها پیرمردی بود که چهره‌ای تکیده داشت و غمی عجیب در چشمانش بود، هنوز هر از گاهی یادش می‌افتم و انگار روبه رویم نشسته است. آن‌ها آرام آرام اشک می‌ریختند و من عکاسی می‌کردم. آن روز گذشت و عکس هایش هنوز در آرشیو مانده و آرزوی عکاسی در صحن و سرای آقا امام رضا (ع) با دوربین همچنان با من است.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} {*End Google Analytics Code*}