پیشینه ترمیم بنای مسجد جامع گوهرشاد به بهانه تعمیر گلدسته‌های آن | تاریخ ۶۰۰‌ساله مرمت در میراث گوهرشاد‌بیگم هدیه‌ای به نام مهربانی پناه بی‌پناهان بود | یادی از عباس تربتی، معروف به حاج آخوند، واعظ و عارف مدفون در حرم مطهر رضوی امامی که مشهد را پایتخت علم و زیارت کرد همراهی اهل بیت(ع)، خوشبختی حقیقی | بررسی معیار خوشبختی در فرازهایی از زیارت جامعه کبیره تولیت آستان قدس رضوی: معماری مشهد باید امام‌رضایی باشد | ضرورت فضاسازی متفاوت، مفهومی و زیارت‌محور تولیت آستان قدس رضوی: پرستاران، ادامه‌دهندگان راه حضرت زینب(س) در دفاع از کرامت و سلامت انسانی هستند ویدئو | جشن تکلیف دختران ۹ کشور اسلامی در حرم مطهر امام رضا (ع) بیش از ۴۵ هزار مسجد در کشور بدون امام جماعت هستند فعالیت ۲۵ هزار و ۷۰۰ قرارگاه محله اسلامی در سراسر کشور تجلیل از خادمان و سقایان زائران پیاده امام رضا (ع) در مشهد ویژه‌برنامه «عقیله بنی‌هاشم» با حضور بانوان اردوزبان در حرم مطهر امام‌رضا(ع) برگزار شد پخش مستند «خورشید کاروان» از سیمای استانی خراسان رضوی جایزه ادبی یوسف به ایستگاه چهاردهم رسید + مهلت ارسال آثار اجرایی شدن طرح حفظ «شهید سلامی» به منظور تربیت ۱۰ میلیون حافظ قرآن آغاز کنگره ملی بزرگداشت ۳ هزار شهید خراسان شمالی با برگزاری اردوی راهیان‌نور نهایی شدن قرارداد‌های مربوط به حج ۱۴۰۵، سه ماه پیش از آغاز عملیات اعزام زائران مشهد میزبان برگزاری جشنواره امامت و مهدویت خواهد بود برنامه «مهمان مهر» میزبان ۶۰۰۰ دانشجو از سراسر کشور در حرم حضرت معصومه(س)
سرخط خبرها

بازگشت به سرزمین مادری

  • کد خبر: ۱۹۱۹۸۰
  • ۱۰ آبان ۱۴۰۲ - ۱۵:۱۲
بازگشت به سرزمین مادری
وقتی از بالا به مشهد نگاه می‌کنی، خاطرات فشرده می‌شوند، خاطرات امانت نمی‌دهند و در همان چند ثانیه که فرصت داری شهرت را از آن بالا ببینی خاطره‌ها هجوم می‌آورند.

وقتی کارمند شرکت هوایی کارت پرواز را داد دستم خدا خدا می‌کردم، صندلی من کنار پنجره باشد. سوار که شدم مهماندار با لهجه کابلی گفت: «مهربانی صائب» من هم خزیدم بغل پنجره هواپیما. کل مسیر را از آن بالا زل زدم به کوه‌ها و دشت‌ها تا اینکه خلبان میکروفونش را روشن کرد و گفت تا دقایقی دیگر در فرودگاه مشهد مقدس به زمین می‌نشینیم. من یک تکانی خوردم. روی صندلی خودم را به پنجره هواپیما نزدیک کردم، لنز گوشی را تمیز کردم، کم کم دیدم جزئیات زمین به نظرم آشناست.

بچه که بودم و میامی می‌رفتیم، همیشه استوانه بتنی و بزرگ جاده سرخس من را میخکوب می‌کرد. حالا من از آن بالا در بهترین زاویه ممکن داشتم خاطرات بچگی را مرور می‌کردم. اما مقصد جای دیگری بود. خلبان من را رساند میدان هفده شهریور و من فهمیدم؛ «لحظه دیدار نزدیک است.»

حرم را دیدم. گنبد زرد آقا از آن بالا هم باشکوه است. صحن‌ها چفت‌در‌چفت هم و من زل زده بودم به حرم، به گنبد زرد به شاه خراسان. من تا حالا چندباری حرم را از داخل هواپیما دیده‌ام، اما این بار انگار فرق داشته باشد. انگار دلتنگ‌تر بودم. دلتنگ مشهد، حرم و آدم‌های عزیز این شهر.

وقتی از بالا به مشهد نگاه می‌کنی، خاطرات فشرده می‌شوند، خاطرات امانت نمی‌دهند و در همان چند ثانیه که فرصت داری شهرت را از آن بالا ببینی خاطره‌ها هجوم می‌آورند. چند سال قبل که رفته بودم سینما، یک فیلمی بود که در کرمان فیلم‌برداری شده بود. نقش اول فیلم بعد از سال‌ها از غرب برگشته بود به خانه. بعد یک دیالوگی گفت که خیلی به جانم نشست.

او همین‌طور که داشت بین خانه‌ها و محله‌هایی که در کودکی از آن‌ها خاطره داشت راه می‌رفت، گفت: «سرزمین مادری‌ات جایی است که تو از آن خاطره داشته باشی.» و من حالا داشتم بعد از سه‌ماه و سه‌روز به سرزمین مادری‌ام باز می‌گشتم، به مشهد، شهری که دوستش دارم.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->