میزبانی حرم مطهر رضوی از ۳۵۰۰ زائر افغانستانی در دهه پایانی صفر نخستین مدرسه فصلی «فلسفه اخلاق» در مشهد برپا می‌شود بخش بین الملل بنیاد امام رضا(ع) به زودی تقویت می‌شود معاون سازمان حج: بیش از ۵ میلیون نفر در نوبت اعزام به عمره مفرده هستند درباره «سید مجتبی حسینی»، نویسنده کتاب «حضرت سکینه (س)؛ اسطوره ادب و عرفان» رفاقت با امام رضا (ع) کلید بهار معنویت | چگونه اندوخته‌های معنوی ماه محرم و صفر را حفظ کنیم؟ آغاز نهادینه‌سازی فرهنگ نماز از مدارس تاکید بر طرح و تصویب قوانین در راستای ایجاد زیرساخت‌های مربوط به مساجد نگهداری تابلوی تمثال امام رضا(ع) در موزه آستان قدس رضوی تکذیب شد تلاش برای تحقق مسجد تراز اسلامی | فعال‌سازی ۲۰ هزار مسجد در طرح «محراب» حکم شرعی آموزش شعبده چیست؟ مسجد جمکران میزبان هیئات مذهبی در روز شهادت امام حسن عسکری(ع) ساماندهی شعب موسسات قرآنی سراسر کشور تا پایان سال ۱۴۰۴ مدیرکل بنیاد شهید خراسان‌رضوی: خدمات شهرداری مشهد برای اشاعه نام شهدا بسیار ارزشمند است تاریخچه‌ای از توسعه حرم امام رضا علیه‌السلام در عصر «وزیرنظام» در دوره قاجار خودتان را بزنید به آن راه آقا! خورشید، پشت این پنجره است عنایت خاص امام رضا (ع) به شیخ حبیب‌ا... آثار، برکات و چرایی زیارت امام رضا (ع) | عهدی که با زیارت ادا می‌شود گزارشی از نمایشگاه عکس های حسن توکلی از حرم مطهر رضوی در نگارخانه فردوسی | با عکس هایم از حرم، زندگی کردم
سرخط خبرها

ثبت آرزوی زیارت زائران پاکستانی

  • کد خبر: ۱۶۸۰۷۲
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۳:۳۶
ثبت آرزوی زیارت زائران پاکستانی
 دوره‌ای بود که مشهد جشنواره‌های عکاسی بسیار خوب و حرفه‌ای برگزار می‌کرد و من خیلی جدی عزمم را جزم کرده بودم عکسی از من در کتاب جشنواره چاپ شود.

از سال ۱۳۹۰ که رفتم دوره آموزش عکاسی تا امروز سعی کرده ام، اطرافم را با جزئیات بیشتری ببینم. تلاش می‌کنم چشم هایم را به ویزور دوربین عکاسی تبدیل کنم و طوری به اطرافم نگاه کنم که گویی هر لحظه می‌خواهم چیز جدیدی ثبت کنم. در طول این سال‌ها عکس‌هایی که در حرم آقا امام رضا (ع) گرفته ام، برایم خیلی خاطره انگیز و دوست داشتنی بوده اند.

 دوره‌ای بود که مشهد جشنواره‌های عکاسی بسیار خوب و حرفه‌ای برگزار می‌کرد و من خیلی جدی عزمم را جزم کرده بودم عکسی از من در کتاب جشنواره چاپ شود. صبح‌های زود با دوربین  عکاسی ام می‌رفتم کوچه پس کوچه‌های اطراف حرم تا شاید دشتی کنم و عکسی بگیرم که به درد جشنواره بخورد. این پیاده روی‌های عکاسانه را خیلی دوست دارم و راستش را بخواهید دلم لک زده برای آن روزها. اینکه صبح زود از خانه بزنم بیرون و ساعت‌ها اطراف حرم بچرخم تا بتوانم عکسی بگیرم که دوستش دارم.

در یکی از همین روز‌ها وقتی داشتم در کوچه‌های «ته پل محله» می‌چرخیدم، یک کاروان از زائران پاکستانی با یکی از آن اتوبوس‌های رنگارنگشان تازه از راه رسیدند. من یک گوشه ایستادم تا همه پیاده شوند، دیدن آن اتوبوس رنگارنگ و پر رزق و برق و زائران پاکستانی که عجیب امام رضا (ع) را دوست داشتند، من را سرذوق آورده بود. زنان و مردان میان سال پاکستانی یک جوری دنبال حرم می‌گشتند که گویی تشنگانی در جست وجوی آب هستند. دیدن گلدسته‌های حرم و گنبد طلا برایشان شده بود، آرزو.

آن‌ها پیاده راه افتاده بودند به سمت حرم. من هم همراهشان شده بودم. تا اینکه رسیدند ته بازارچه «حاج آقاجان». حالا دیگر حرم را دیده بودند. در بین همه آن‌ها پیرمردی بود که چهره‌ای تکیده داشت و غمی عجیب در چشمانش بود، هنوز هر از گاهی یادش می‌افتم و انگار روبه رویم نشسته است. آن‌ها آرام آرام اشک می‌ریختند و من عکاسی می‌کردم. آن روز گذشت و عکس هایش هنوز در آرشیو مانده و آرزوی عکاسی در صحن و سرای آقا امام رضا (ع) با دوربین همچنان با من است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->