هیأت متخلف کرجی لغو مجوز شد بغضی برای هویزه شکست اشکی برای کربلا جاری شد من کاتبی بیچاره در روزی مهیب گذری بر تاریخ کاشی‌کاری در حرم‌مطهر‌رضوی؛ از دوره تیموری تا کنون محرم و صفر چگونه اسلام را زنده نگه داشته است؟ با آن دست‌های حنایی مستندات تاریخی درباره جایگاه و مقام حضرت زینب(س) مراسم شام غریبان حسینی در حرم مطهر رضوی+ فیلم (۲۶ تیر ۱۴۰۶) آیت‌الله علم‌الهدی: اشک بر سیدالشهدا(ع) از نشانه‌های مؤمن است جزئیات برگزاری مراسم شام غریبان در حرم مطهر رضوی (۲۶ تیرماه ۱۴۰۳) ویدئو| نوجوانانی که دل در گرو حسین(ع) دارند | روایتی از دسته عزای نوجوانان محله احمدآباد مشهد عبور روزانه سه هزار زائر عتبات عالیات از مرز چذابه سید کاظم روح‌بخش، حاجی مشهدی آزاد شد + فیلم ابوالفضل العباس (ع) مظهر ولایتمداری و جوانمردی | عزاداران حسینی به سمت حرم رضوی رهسپار شدند + فیلم حرم امام رضا (ع) در روز تاسوعا غرق در ماتم و عزا شد + فیلم حال و هوای تاسوعای حسینی در کربلای معلی (۲۵ تیر ۱۴۰۳) برگزاری مراسم تاسوعای حسینی و عزای حضرت عباس(ع) در شهرهای مختلف ایران
سرخط خبرها

تمام غریبان تو را می‌شناسند*

  • کد خبر: ۱۶۹۲۴۳
  • ۲۴ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۴:۳۰
تمام غریبان تو را می‌شناسند*
آدمیزاد حکمت همه اتفاق‌های زندگی اش را که نمی‌داند، فقط ممکن است یک باره به خودش بیاید و ببیند هیچ کسی را ندارد.

آدمیزاد حکمت همه اتفاق‌های زندگی اش را که نمی‌داند، فقط ممکن است یک باره به خودش بیاید و ببیند هیچ کسی را ندارد. نه اینکه نداشته باشد، آدم‌ها زیادند، اما کسی که بتواند به شانه هایش پناه ببرد و بار خاطری از ذهنش بردارد و دلش را از اندوهی سبک کند، نیست. تازه از این بدتر، گاهی به خودش می‌آید و می‌بیند همه آن کسانی هم که روی آن‌ها جور دیگری حساب کرده بود، در لحظه‌ای از زندگی که سختی‌ای دامن گیرش شده است، رهایش کرده اند. بالاخره آدمیزاد در این دنیا گیروگره‌های زندگی خودش را دارد و یکی از لحظه‌هایی که رفاقت‌ها و همدلی‌ها را می‌تواند محک بزند، هنگام همین گرفتاری هاست.

اما درست در همین لحظه‌ها یک باره خودش را تنهاتر از همیشه می‌یابد. برخی از زمین و آسمان گله می‌کنند که رسم دوستی‌ها این نیست و کسی که در تنهایی رهایت می‌کند، دیگر سزاوار لحظه‌های خوشی ات نیست. برخی هم آن‌هایی را که رهایشان کرده اند، فراموش می‌کنند و دنبال کسی می‌گردند که گره از کارشان باز کند.

برخی هم درست در همین لحظه‌ها همه آنچه را رقم خورده است، تلنگری می‌دانند که دیگر چشم از زمین بردارند و به جای دل بستن و امیدبستن به آدمیزاد، به جایی دلشان را گره بزنند که دست گره گشایش بی دریغ و بی منت است. شاید برای همین است که هروقت حرم می‌رویم، کسی گوشه وکناری، کنجی دردمند و تنها خیره به گنبد طلایی حرمش، با زبان اشک درددل می‌کند. شاید برای همین است که زائری کنار پنجره فولاد روبانی سبز می‌بندد و گرهی در دلش را به حضرت می‌سپارد که به نیم نگاهی گره گشایی کند و بعد به خانه اش بازگردد.

شاید برای همین است که وقتی از هرجا و هرکسی رانده می‌شویم، اولین خانه‌ای که به آن پناه می‌بریم، گوشه‌ای از صحن وسرای حرم است. آدم در این شهر گاهی، هم غریب است و هم غریب نیست! وقتی که تنهایی اش را در ازدحام آدم‌ها می‌بیند، غریب است و وقتی به حرم می‌رود، انگار که در سایه سار پدری مهربان، برادری دل سوز و رفیقی همیشگی آرام می‌شود. این حس اغراق نیست؛ زیرا امام رضا (ع) فرموده اند: امام، مونسی دل سوز، پدری مهربان و برادری همدل است. (الکافی)

*مصرعی از شعر قیصر امین پور (چون تمام غریبان تو را می‌شناسند)

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->