«نهنگ‌ها» در راه سینما خانواده‌ای زیر آوار خیال | نگاهی به فیلم «روزی روزگاری آبادان»، اثر حمیدرضا آذرنگ گیشه در تسخیر کمدی‌ها | فیلم‌های جدیدی که در فصل پاییز روی پرده می‌روند آموزش داستان نویسی | وصله پینه های هیولای فرانکنشتاین نجم‌الدین شریعتی: ذائقه سازی رسانه‌ها برای مخاطبان ضرورت دارد درباره «هان کانگ» بانوی برنده نوبل ادبیات ۲۰۲۴ و شگفتی این رویداد پخش فیلم سینمایی «اخت الرضا» به مناسبت وفات حضرت معصومه (س) + زمان پخش ابزار و انسان هایش همزمان با وفات حضرت معصومه(س)، سالن‌های نمایش کشور یک شب تعطیل می‌شود اکران فیلم سینمایی «آخرین عاشقانه» از فردا (۲۳ مهر ۱۴۰۳) بازسازی صدای زنده‌یاد «حمید منوچهری» گوینده قدیمی، با هوش مصنوعی تولید یک پروژه موسیقی همزمان با سالروز درگذشت داریوش مهرجویی فیلم کوتاه «چالو» به روایت آرمان درویش معرفی برنامه‌های رادیو ویژه سوگ حضرت معصومه (س) + زمان پخش چند عکس کمتردیده‌شده از جوانی داریوش مهرجویی سحر دولتشاهی با «نبودنت» به سینما‌ها می آید + زمان اکران صفحه نخست روزنامه‌های کشور - یکشنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۳
سرخط خبرها

رنج سفر

  • کد خبر: ۱۶۹۹۱۴
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۷:۴۵
رنج سفر
حامد عسکری - شاعر و نویسنده

تصدقت گردم نقره جانم، برای پاره‌ای امور کاری مجبورا و فورا توفیق شد به مشهد مسافرت کنیم. بلیت طیاره به هیچ عنوان یافت نشد. گویا طیاره دار‌ها این قیمت بلیت برایشان صرف نمی‌کند و قیمت‌ها را سرخود بالا برده اند و شرکت امور طیاره جات کشوری هم گفته که بی خود کرده اید قیمت برده اید بالا، باید با همان نرخ مصوب رعیت را جابه جا کنید و خلاصه بلبشویی است.

عجالتا مجبور شدیم زمینی سفر کنیم و چشمتان روز بد نبیند، انگارنه انگار سالی سی چهل میلیون زائر علی بن موسی (ع) از مسیر تهران به مشهد طی طریق می‌کنند و انگارنه انگار که همه اطعمه و اقمشه‌ای که عازم افغانستان می‌شود، از این طریق است. آسفالت نگو، بگو جگر زلیخا، لحاف چهل تکه عزیزجان هنوز شرف دارد به قلوه قلوه بودن این راه و الحق که دل وپهلو برایمان نماند.‌

می‌گویم به پدرجان بگویید این مردم که گناه نکردند، این حقشان نیست. یک پراید فکسنی طفلی یک بار این مسیر را برود، در برگشت کل جلوبندی را باید پیاده کند. بفرمایید شما که بلدید، یک دکانی، دکه‌ای چیزی اول راه بگذارید، از هر خودرویی که رد می‌شود، قیمت یک مترمربع یک فرغون آسفالت داغ را بگیرید بریزید داخل یک صندوق، ولی مرد و مردانه قول بدهید دستش نزنید و کسی ناخنکی نزند و بعد بروید آسفالتش کنید تا مردم دعای خیر به جانتان بکنند.

سالی ۲۰ میلیون خودرو هم رد شود، با ۲۰ میلیون فرغون آسفالت، دریا را هم گمانم بشود آسفالت کرد. این تازه یکی از مشکل‌ها و بحران‌های این مسیر بود. در راه که می‌آمدیم، هی تابلو زده بود به چه عظمت که استراحت کنید و با خستگی سفر نکنید و این صحبت ها. بعد از نماز صبح حس کردیم قدری بخوابیم بد نیست؛ هرچه گشتیم اتاقی تروتمیز که به قاعده باشد و قیمتش اندازه قواره جیبمان، نیافتیم.

به پدر جانتان بگویید، گناه دارند این مردم، در پارک و گوشه خیابان و جاده و جلو در مسجد، اقامتگاه‌های ارزان و مناسب در شأن زائر علی بن موسی (ع) بسازند تا بتواند با دل باز و روی گشاده و تنی شاداب به محضر آقایش برود. احوالات شاهان را که می‌خوانی، در طریق و مسیر‌ها هرکدام کاروان سرا‌ها ساخته اند و حیف است علی بن موسی (ع) که سلاطین جهان هم در محضر او خدمتگزارند و غلام، این گونه برای رعیتشان چیزی نسازند.

سرتان را درد نیاورم نقره جانم، این مملکت چهارمین مملکتی است بعد روسیه و آمریکا و چین که منابع زمینی و ارزشمند دارد و با این همه، این گونه از بی تدبیری رنج می‌برد.
خیال غرزدن نداریم. خداوند آقایان را برای این مملکت حفظ کند. ما برویم یک روغن دوایی بر این گرده و پهلو بمالیم تا کمی دردش بخوابد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->