«دیباچه نویسی بر مرقع» روایتی از هنر و ادبیات در قاب کتاب حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در هفته فرهنگی ایران در دوحه| نمایش شکوه هنر و تمدن ایرانی پیوند موسیقی، فرهنگ و اقتصاد در جزیره با برگزاری جشنواره ملی «عودنوازی قشم» نهمین جشنواره ملی تئاتر ایثار با حضور ۱۷ اثر برگزیده از روز دوشنبه (۶ اسفند ۱۴۰۳) آغاز می‌شود «جین آستن» روایتی از عشق، اشتباه و هوشمندی زمان و مکان برگزاری نمایشگاه کتاب تهران اعلام شد ششمین جشنواره فیلم کوتاه بسیج اختران در نیشابور برگزار می‌شود درگذشت کارلوس جیه‌گس، فیلم‌ساز برجسته برزیلی معرفی منتخبان مرحله اول داوری جشن مستقل سینمای مستند ایران آغاز فیلم‌برداری فیلم مرگ رابین هود با بازی هیو جکمن ترجمه رمان‌های «شاه بی‌سرگرمی» و «هیچ‌چیز مال تو نیست» منتشر شد پوستر رسمی فیلم اودیسه، کریستوفر نولان منتشر شد + عکس امیرجعفری با فیلم برهوت در راه جشنواره بین‌المللی فیلم جاناکپور کارگردان عنکبوت مقدس به اذیت و آزار جنسی متهم شد پرفروش‌ترین فیلم سینمای ایران در ۱۴۰۳ معرفی شد تیزر جدید سریال پایتخت ۷ منتشر شد + فیلم
سرخط خبرها

آن روز‌های خوب

  • کد خبر: ۱۶۹۹۲۳
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۶:۳۹
آن روز‌های خوب
آن روز‌های گرم تابستان قطعا سختی‌های خودش را داشت، اما خوبی بزرگش این بود که به من فرصت تجربه کردن و آموختن داد.

خرداد، ماه دل شوره و بیدارخوابی نسل ما دهه شصتی‌ها بود که برای آمادگی امتحانات مدرسه و دانشگاه خون دل می‌خوردیم و لحظه شماری می‌کردیم شروع تعطیلات تابستانمان را پس از آخرین امتحان جشن بگیریم.

اینکه می‌گویم تعطیلات، منظورم صرفا چند صباحی فراغت از تحصیل و مدرسه است. من و رفقایم  آن روز‌ها با شروع تابستان در مغازه‌های بازار رضا (ع) و اطراف حرم دنبال کار می‌گشتیم.

بعضی‌ها هم که هنری بلد بودند، می‌رفتند در کارگاهی کار می‌کردند. بعضی دیگر فالی و شانسی می‌فروختند.

البته بعضی هاهم بودند که با آمدن تابستان، در جست وجوی کلاس زبان، کلاس شنا، مدرسه فوتبال و از این طور چیز‌ها بودند.

اما من وقتی به خودم نگاه می‌کنم، اگر فالی نفروخته بودم، یا کنار بازار حکیم که آن روز‌ها در پوشش بازار روس‌ها رونق عجیبی داشت و امروز چیزی از آن شکوه نمانده است، باتری قلمی (چهارتا ۱۵۰ تومان) نمی‌فروختم یا در بازار رضا (ع) شاگردی مغازه اسباب بازی فروشی را نکرده بودم، امروز قطعا یک جای کارم می‌لنگید.

آن روز‌های گرم تابستان قطعا سختی‌های خودش را داشت، اما خوبی بزرگش این بود که به من فرصت تجربه کردن و آموختن داد. فرصت داد تا با آدم‌هایی که از شهر‌های گوناگون ایران برای زیارت می‌آمدند، معاشرت کنم، چم وخم کاسبی را بیاموزم و بتوانم از نوجوانی به استقلال مالی برسم. چیزی که شاید بچه‌های امروز فرصت تجربه کردنش را ندارند.

عکس: محمدرضا هاشمی

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->