اتصال ریلی ایران و عراق و توسعه ایستگاه شلمچه برای اربعین ۱۴۰۴ در دست اجراست درس راهبردی امام‌علی(ع) برای سیاست‌مداران امروز دو روش تلاوت قرآن از نگاه اهل‌بیت(ع) نشست سیره نبوی با نگاه تطبیقی به تاریخچه مذاکرات ایران و آمریکا برگزار می‌شود (۳۰ فروردین ۱۴۰۴) انسان در طلب استغفار باید عاشق باشد راهکاری قرآنی برای نجات از بن‌بست غم | بررسی برکات ذکر یونسیه در روایات و کلام بزرگان کنگره بین‌المللی امام‌رضا(ع) و علوم روز، ۷ و ۸ خرداد ۱۴۰۴ برگزار می‌شود شناسایی پیکر مطهر شهید گنابادی پس از ۳۸ سال ۴۰۶ شهید روحانی، سند افتخار خراسان رضوی هستند بیمارستان رضوی به‌عنوان «صادرکننده نمونه ملی» در حوزه گردشگری سلامت معرفی شد اصیل و پایدار شادی کنیم مروری بر دعای «اللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الطّاعَه، وَ بُعْدَ الْمَعْصِیَه» و اهمیت لقمه حلال در زندگی منتظران الزام حضور دستیار زن در کاروان‌های حج تمتع با بیش از ۱۶۵ زائر انتقاد آیت‌الله صدیقی از بزرگ‌نمایی گناهان در جامعه تلاش داریم حرم حضرت رضا (ع) را به کانون اصلی فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی تبدیل کنیم رشد ۱۲.۵ درصدی مشارکت‌کنندگان در جشنواره مفلحون نسبت‌به سال گذشته پایتخت دل‌ها در حرم امام رضا(ع) | سکانسی از سریال پایتخت که ایران را به مشهد گره زد پیام تبریک سردار کارگر به‌مناسبت روز ارتش
سرخط خبرها

آن روز‌های حرم

  • کد خبر: ۱۷۰۴۸۵
  • ۳۱ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۸:۱۷
آن روز‌های حرم
آن روز‌ها رواق امام خمینی (ره) صحن بود، یعنی سقف نداشت. به جایش آجر سه سانتی‌هایی داشت که رج به رج نشسته بودند روی هم و بندکشی مرتبی شده بودند.

آن روز‌ها رواق امام خمینی (ره) صحن بود، یعنی سقف نداشت. به جایش آجر سه سانتی‌هایی داشت که رج به رج نشسته بودند روی هم و بندکشی مرتبی شده بودند. در صحن یک حوض زیبا بود که چند لامپ رنگی در وسطش خودنمایی می‌کرد. آن روز‌های دهه ۷۰‌ نمی‌دانم چه گرهی در کار اقوام ما افتاده بود که همه باهم چند شب جمعه رفتیم در همان صحن امام خمینی (ره) دعای کمیل خواندیم. ما بچه بودیم و چشم می‌گذاشتیم شب جمعه از راه برسد تا برویم حرم و بدویم در صحن امام. در آن روز‌های شیرین کودکی تجربه چند ساعت با بچه‌های فامیل بودن در جایی بی انتها مثل حرم برایم خیلی غنیمت بود.

لحظات خوشی بود. گذشت، مثل برق گذشت. چند سال بعد رفتم در جست وجوی خاطرات آن شب ها، اما همه چیز عوض شده بود. صحن امام داشت جایش را به رواق امام می‌داد و حالا آن جغرافیا با سقفی شگرف مسقف شده است. سقفی که پر است از گچ کاری و آینه کاری‌های چشم نواز که وقتی سرت را بالا می‌گیری تا ببینی شان، آن قدر محو در شکوه این سقف زیبا می‌شوی که دلت نمی‌خواهد از آن چشم برداری.

قدیم‌ها وقتی از ورودی پایین خیابان وارد حرم می‌شدیم، شفاخانه حضرت سمت چپ بود. بعد که کمی جلوتر می‌آمدیم، یک درخت خیلی زیبا وسط راهی بود که به صحن انقلاب می‌رسید و بوی غذای آشپزخانه حرم همیشه آنجا می‌آمد؛ غذایی که آن روز‌ها و در دهه ۷۰ به آسانی در دسترس نبود و خوردنش شبیه معجزه بود. یک بار آقایی به پدربزرگم یک فیش غذا داده بود، بی بی جان که رحمت خدا بر او باد، یک دیگ بزرگ برنج گذاشت وسط حیاط، غذای حضرت که رسید، قاتی برنج‌ها کرد تا به همه بچه‌ها و نوه هایش برسد. هنوز بوی گلاب آن پلو و خاطره آن دورهمی‌های شیرین با من است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->