توزیع روزانه ۲ هزار پرس افطاری متبرک در سطح شهر مشهد فلسفه باز بودن در‌های رحمت در رمضان‌المبارک بررسی آموزه‌های ولایتعهدی امام رضا (ع) | «رضا» به مصلحت باشیم ارائه‌ دستاوردهای بنیاد بین‌المللی امام‌رضا(ع) در نمایشگاه بین‌المللی قرآن گل‌آرایی ویژه در حرم مطهر امام رضا(ع) برای استقبال از بهار ۱۴۰۴ ماه رمضان، زمانی برای تعمیق روابط خانوادگی و مهار نفس بوسنی و هرزگوین میزبان نمایشگاه آثار خوشنویسی قرآنی شد تفسیر یک ماهه قرآن کریم در رادیو صدای صلح نیجریه شرایط خرید مجازی کتاب در نمایشگاه بین‌المللی قرآن فراهم شد لزوم استفاده از هنر برای نمایش اعجاز قرآن دومین کنفرانس بین‌المللی «ایجاد پل میان مذاهب اسلامی» در مکه برگزار می‌شود انفاق و ایثار، رمز زندگی جهادی است تولیت آستان قدس رضوی: انفاق یکی از جنبه‌های مهم سیره امام‌رضا(ع) بود روایتی از ضیافت‌های افطاری حرم مطهر امام‌رضا(ع) | مهمان سفره خورشید شباهت‌های روزه‌داری در ماه رمضان با روز قیامت رونمایی از قرآن شهید سیدحسن نصرالله در برنامه محفل + فیلم دعای روز پنجم ماه مبارک رمضان و چگونگی استغفار از گناهان + فیلم و صوت تأکید بنیاد شهید بر افزایش دیدار با خانواده‌های شهدا و ایثارگران قرآن سوزن‌دوزی‌شده دانشجویان دانشگاه الزهرا(س)، در نمایشگاه قرآن مشهد پخش ۱۲۰ ساعت ترتیل خوانی قرآن از حرم امام رضا (ع) در ایام رمضان ۱۴۰۳
سرخط خبرها

آن روز‌های حرم

  • کد خبر: ۱۷۰۴۸۵
  • ۳۱ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۸:۱۷
آن روز‌های حرم
آن روز‌ها رواق امام خمینی (ره) صحن بود، یعنی سقف نداشت. به جایش آجر سه سانتی‌هایی داشت که رج به رج نشسته بودند روی هم و بندکشی مرتبی شده بودند.

آن روز‌ها رواق امام خمینی (ره) صحن بود، یعنی سقف نداشت. به جایش آجر سه سانتی‌هایی داشت که رج به رج نشسته بودند روی هم و بندکشی مرتبی شده بودند. در صحن یک حوض زیبا بود که چند لامپ رنگی در وسطش خودنمایی می‌کرد. آن روز‌های دهه ۷۰‌ نمی‌دانم چه گرهی در کار اقوام ما افتاده بود که همه باهم چند شب جمعه رفتیم در همان صحن امام خمینی (ره) دعای کمیل خواندیم. ما بچه بودیم و چشم می‌گذاشتیم شب جمعه از راه برسد تا برویم حرم و بدویم در صحن امام. در آن روز‌های شیرین کودکی تجربه چند ساعت با بچه‌های فامیل بودن در جایی بی انتها مثل حرم برایم خیلی غنیمت بود.

لحظات خوشی بود. گذشت، مثل برق گذشت. چند سال بعد رفتم در جست وجوی خاطرات آن شب ها، اما همه چیز عوض شده بود. صحن امام داشت جایش را به رواق امام می‌داد و حالا آن جغرافیا با سقفی شگرف مسقف شده است. سقفی که پر است از گچ کاری و آینه کاری‌های چشم نواز که وقتی سرت را بالا می‌گیری تا ببینی شان، آن قدر محو در شکوه این سقف زیبا می‌شوی که دلت نمی‌خواهد از آن چشم برداری.

قدیم‌ها وقتی از ورودی پایین خیابان وارد حرم می‌شدیم، شفاخانه حضرت سمت چپ بود. بعد که کمی جلوتر می‌آمدیم، یک درخت خیلی زیبا وسط راهی بود که به صحن انقلاب می‌رسید و بوی غذای آشپزخانه حرم همیشه آنجا می‌آمد؛ غذایی که آن روز‌ها و در دهه ۷۰ به آسانی در دسترس نبود و خوردنش شبیه معجزه بود. یک بار آقایی به پدربزرگم یک فیش غذا داده بود، بی بی جان که رحمت خدا بر او باد، یک دیگ بزرگ برنج گذاشت وسط حیاط، غذای حضرت که رسید، قاتی برنج‌ها کرد تا به همه بچه‌ها و نوه هایش برسد. هنوز بوی گلاب آن پلو و خاطره آن دورهمی‌های شیرین با من است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->