سرخط خبرها

نگاهی به علل اعتصاب سراسری مطبوعات ایران در آستانه انقلاب اسلامی

  • کد خبر: ۱۷۰۵۷
  • ۱۷ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۹:۵۶
نگاهی به علل اعتصاب سراسری مطبوعات ایران در آستانه انقلاب اسلامی
پاییز ۱۳۵۷ به «فصل اعتصاب» مشهور است. موج شکل‌گرفته در این فصل مهم انقلاب، قلم‌های آزاده را نیز با خود همراه می‌کند تا مطبوعات ایران فصل جدیدی را تجربه کنند.
علی صمدی جوان _ ماه‌های پایانی رژیم پهلوی با اعتصابات فراگیر دولتی و مردمی گره خورده است آن‌چنان که کور‌سوی امید برای بقای حکومت را به ناامیدی تبدیل می‌کند.

اعتصاب صنف‌ها، کارمندان اداره‌های دولتی، فرهنگیان، پزشکان و بسیاری از این دست را می‌شود در تیتر یکِ روزنامه‌های آبان ۱۳۵۷ بسیار دید، اما اوج این اعتصاب‌ها وقتی رخ می‌دهد که روزنامه‌ها معترض می‌شوند. این اعتراض که بیانگر خدشه وارد‌شده به آزادی قلم به عنوان رکن چهارم دموکراسی است، خیلی سریع در کانون توجه‌های جهانی قرار می‌گیرد و حرکت‌های انقلابی تازه‌تری را در ایران آن روزگار رقم می‌زند.
 
گزارش پیش رو مرور وقایع کشور در ایامی است که هیچ کاغذِ خبری چاپ نشده است و آرشیوی مطبوعاتی برای ثبت تاریخ وجود ندارد.

چگونگی شکل‌گیری اعتصاب
در واقع در تاریخ معاصر ایران، پاییز ۱۳۵۷ به «فصل اعتصاب» مشهور است. موج شکل‌گرفته در این فصل مهم انقلاب، قلم‌های آزاده را نیز با خود همراه می‌کند تا مطبوعات ایران فصل جدیدی را تجربه کنند. حجم اعتصاب‌ها در زمان روی کار آمدن ازهاری به قدری زیاد می‌شود که بنا به گزارش نیکی کدی، مورخ انقلاب در آمریکا، «تن‌ها تعداد معدودی از دستگاه‌های خدمات عمومی هنوز کار می‌کرد».

ریشه این اعتصاب‌های گوناگون را می‌توان در واقعه ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ جست‌وجو کرد؛ کشتار مردم در «جمعه سیاه» میزان هم‌بستگی ملی را افزایش می‌دهد و سبب می‌شود تا یکی از مهم‌ترین اعتصاب‌های آن زمان شکل بگیرد؛ اعتصابی که با عنوان «اعتصاب مطبوعات» در تاریخ ماندگار شد.

نخستین اعتصابِ جراید در ایران، از ۱۹ تا ۲۳ مهر ۱۳۵۷ در اعتراض به سانسور‌های شدیدی صورت می‌گیرد که از سوی دولت شریف امامی روی داده است.

اعتصاب دوم نیز که ۶۱ روز طول می‌کشد از ۱۵ آبان تا ۱۶ دی همان سال اتفاق می‌افتد که مقارن با دولت نظامی ازهاری است.

در مرتبه اولِ این اعتصاب که کوتاه‌مدت است، نظامیان صبح روز چهارشنبه، ۱۹ مهر، در تحریریه روزنامه‌های «کیهان» و «اطلاعات» حضور پیدا می‌کنند تا بر محتوای مطالب در حال نگارش و چاپ نظارت کنند. جرقه اعتصاب از همین‌جا زده می‌شود.
 
روزنامه‌نگاران در این اعتصاب در پی آن هستند تا تضمینی برای ادامه فعالیت آزاد و جلوگیری از سانسور به‌دست آورند، اما وضعیت حاکم به گونه‌ای است که کسی چنین تضمینی را نمی‌دهد و به رغم رای‌زنی‌های مدیران ۲ روزنامه با فرماندار نظامی وقت تهران، باز هم مأموران از تحریریه خارج نمی‌شوند. چیزی نمی‌گذرد که این خبر به دفاتر مطبوعات دیگر هم می‌رسد.
 
این‌چنین می‌شود که علاوه بر روزنامه‌های یاد‌شده، روزنامه‌های «آیندگان» و «پیغام امروز» هم به جمع اعتصاب‌کنندگان می‌پیوندند. این سلسله زنجیروار پیش می‌رود و مطبوعات تمام کشور را با خود همراه می‌کند. رهبری این اعتصاب را هم سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات بر عهده می‌گیرد.

دولت در چنین شرایطی با ۲ چالش روبه‌رو می‌شود: نخست اینکه دادن هرگونه تعهد امنیت و آزادی به مطبوعات سبب می‌شود ادعای آنان مبنی بر نبود آزادی اثبات شود و این نقضِ حرف دولت درباره وجود آزادی مطبوعات در آن دوره است. دوم، دولت تمایل ندارد مشکل به‌وجود‌آمده ادامه‌دار شود؛ بنابراین به‌ناچار با توجه به جو عمومی کشور، در برابر مطالبات مطبوعات کوتاه می‌آید و بدین ترتیب، دور اول اعتصاب‌ها پس از ۴ روز تمام می‌شود.

واکنش‌ها به پیروزی در اعتصاب
در فضای به‌وجود‌آمده پس از اعتصابات، بیشتر سرمقاله‌ها و مطالب محوری به پیروزی دراین اعتصاب و درج مطالبی به صورت آزادانه در روزنامه‌ها اختصاص دارد.

روزنامه‌های «اطلاعات»، «کیهان» و «آیندگان» با سرمقاله‌هایی، چون «چرا اعتصاب کردیم و پیروز شدیم؟»، «نویسندگان مطبوعات پس از ۷۲ سال قلم را زمین گذاشتند» و «اعتصاب ما چرا و چگونه آغاز شد؟» به تشریح اقدام خود پرداختند و در نهایت «کیهان» با تیتر «ما در کنار مردم می‌مانیم» پیوند شکل‌گرفته با مردم پس از اعتصاب را «تاریخی» می‌کند.

پس از این است که اعتصاب و نتایج حاصل از آن برای رسانه‌های خارجی مستقر در ایران نیز اهمیت می‌یابد. خبرگزاری‌های «رویترز» و «آسوشیتدپرس»، و رادیو‌لندن و رادیو‌مسکو خبر‌های مربوط به این اعتصاب را پوشش می‌دهند و انگیزه روزنامه‌ها و علت اقدام مأموران نظامی تهران را انتشار اخبار مربوط به انقلاب امام‌خمینی (ره) بیان می‌کنند.

خبر اعتصاب مطبوعات به گوش روحانیون قم، تهران و مشهد نیز می‌رسد و این اقدام مورد حمایت آنان نیز قرار می‌گیرد.

آیت‌الله شیرازی که خود در نوشتن بیانیه‌های اعتراضی مشهور است، طی پیامی از حرکت انقلابی روزنامه‌نگاران تجلیل می‌کند. در این دوران، وضعیت کشور به گونه‌ای است که رئیس مجلس شورای ملی و تنی چند از نمایندگان هم به طور مخفیانه از این حرکت مطبوعات پشتیبانی می‌کنند.

اعتصاب دوم مطبوعات در نیمه آبان همان سال رخ می‌دهد و تا ۲ ماه تمام ادامه پیدا می‌کند. علت‌های فراوانی را می‌توان برشمرد که مطبوعات عصر پهلوی را به آن حد از انزجار می‌رساند که ۶۱ روز دست به اعتصاب سراسری می‌زنند آنچنان که حتی رسانه‌های حکومتی نیز نمی‌توانند علیه آنان اقدامی کنند.

در واقع، ریشه اصلی این ماجرا را باید در فضای امنیتی حاکم بر مطبوعات پس از کودتای ۲۸ مرداد جست‌وجو کرد که باعث شد مطبوعات تحت نظارت شدید و سانسور نهادهایی، چون وزارت اطلاعات و جهانگردی و ساواک قرار گیرند. ناگفته نماند که کشته شدن بسیاری از روزنامه‌نگاران مانند مرتضی کیوان و خسرو گلسرخی نیز در خروش مطبوعات بی‌تأثیر نیست.

در ادامه، دیگر دلایل را می‌توان این‌گونه تحلیل کرد: ۱۰ روز پس از واقعه ۱۷ شهریور ۵۶، ۹۰ روزنامه‌نگار با امضای نامه بی‌سابقه‌ای خطاب به دولت آموزگار، درباره ادعای گزاف او مبنی بر آزادی کامل مطبوعات در دولتش واکنش نشان می‌دهند. این اتقاق بی‌سابقه زمینه‌ساز اعتصاب سال بعد می‌شود.
 
تحرکات داریوش همایون، وزیر اطلاعات و جهانگردی دولت شریف امامی، علیه سندیکای مطبوعات و اعلام جرم علیه آن نیز بار دیگر مطبوعات را علیه دولت متحد می‌سازد و سدی مستحکم در برابر کارشکنی‌های همایون به وجود می‌آورد.

پس از این، دخالت نظامیان در روند انتشار مطبوعات سرفصل مهمی در اعتراضات و اعتصاب مطبوعات است و در واقع، این شکل رفتار حکم جرقه‌ای در انبار باروت مطبوعات ایران را دارد.

نکته مهم دیگر در مورد اعتصاب‌ها اختلاف‌نظر و چند‌عاملی بودن در حاکمیت ایرانِ سال ۵۷ است که مطبوعات را خشمگین و سردرگم می‌کند.

به عنوان مثال، روزنامه‌نگاران و دولت شریف امامی در دور اول اعتصاب مطبوعات، در حالی به توافق می‌رسند که متن توافق‌نامه آنان ۱۹ مهر از رادیو قرائت می‌شود، اما درست ساعتی پس از آن، مأموران نظامی بی توجه به توافق صورت گرفته به دفاتر روزنامه‌ها می‌ریزند تا آنچه را نوشته می‌شود را از صافی حکومتی رد کنند و به این صورت دست به نقض قانون مطبوعات می‌زنند.

اقدام به نفع مردم
پر واضح است که روزنامه‌ها به مخاطبان خود وابسته هستند و روزنامه‌ای که نتواند خواست مردم را برآورده سازد، هیچ جایگاهی ندارد. این نکته با بروز اعتراضات مردمی علیه حکومت، روزنامه‌نگاران را بر آن می‌دارد تا اقدامی عملی به نفع مردم صورت دهند. همین می‌شود که روزنامه‌ها دست به اعتصاب زدند تا دولت را از تریبون‌های سنتی خود محروم سازند.
 
این اعتصاب‌ها جدا از آزادی نسبی و موقتی که برای مطبوعات به ارمغان می‌آورد، حرکتی است که از طرف مردم به معنای همراهی مطبوعات با مبارزات تلقی، و در نتیجه به همراهی بیش از پیش آن‌ها با مطبوعات منجر می‌شود.

منابع:
روزنامه آیندگان، مهر تا آبان ۱۳۵۷
روزنامه اطلاعات، مهر تا آبان ۱۳۵۷
روزنامه کیهان، مهر تا آبان ۱۳۵۷
علی اصغر امیرانی، مذاکرات مطبوعات با دولت و نتیجه مهمی که از این آزادی باید گرفت، مجله خواندنی‌ها
نیکی کدی، ریشه‌های انقلاب ایران
سید مهدی سید‌قطبی، انقلاب مشهد به روایت یک روزنامه‌نگار بومی (فصلنامه تاریخ‌پژوهی دانشگاه فردوسی مشهد)
علت‌شناسی اعتصاب مطبوعات در دوره دولت شریف امامی، علیرضا ملایی توانی و دیگران (فصلنامه پژوهشنامه انقلاب اسلامی)
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->