رسانهها آمارهایی منتشر کردند که نشان میدهد سهم هزینه تفریحات از کل هزینههای خانوار تا چند سال پیش حدود ۳ درصد بوده است که امسال این رقم به کمتر از یک درصد رسیده است.
البته به نظر ما همان یک درصد سهم هزینه تفریحات در سبد خانوار زیاد است و اصلا میشود تفریح کرد، ولی دست در جیب نکرد.
شما تاریخ را هم نگاه کنید، میبینید مردم حتی در سدههای هفت و هشت هم برای تفریح نفس میکشیدند. به عنوان مثال سعدی علیه الرحمه میگوید هر نفسی که فرو میرود، ممد حیات است و، چون برمی آید، مفرح ذات. یعنی این نفسی که از انسان خارج میشود، به صورت ذاتی یک وسیله تفریحی است. تازه بابتش پول هم لازم نیست بدهید.
کلا خیلی وقتها آدم پول میدهد و به خیال خودش فکر میکند که دارد تفریح میکند. مثلا چرا باید رفت شهربازی و سوار ترن هوایی به آن ترسناکی شد. آخر این چه کاری است که آدم پولی معادل نیم کیلو تخمه را بدهد تا او را سوار وسیلهای کنند که از اول تا آخرش میترسد پیچ هایش دربرود و برای پیاده شدن لحظه شماری کند.
یا چرا این همه پول خرج میکنند که از مشهد بروند ساحل بابلسر و آنجا با شلوارک روی شنهای ساحل بنشینند و دریای خزر را نگاه کنند. مگر نشستن با شلوارک در خانه و دیدن برنامههای مفرح تلویزیون چه ایرادی دارد؟ حتما باید روی گل و شن نشست؟
حتی اردیبهشت و خرداد هر سال هم یک تفریح تکان دهنده، اما رایگان داریم به اسم تکاندن درخت توت. نه تنها تفریح است، بلکه خود همان توت سرشار از ریزمغذیها و ویتامین است، آن هم ویتامینهایی که در میوههای گران قیمت وجود دارد، ولی توت بدون هیچ چشمداشتی آن را به شما هدیه میدهد.
اگر دقت کنید، ما تفریح رایگان زیاد داریم. نگاه کردن دعوای دو نفر سر جای پارک، نگاه کردن به قیمت دیروز و امروز یک جنس و مقایسه آن ها، رفتن به مطب دکتر و محاسبه تقریبی درآمد دکتر با ضرب کردن تعداد منتظران داخل مطب در مبلغ ویزیت و بسیاری تفریحات رایگان دیگر.
خلاصه اگر آندره ژید گفته است سعی کن زیبایی در نگاهت باشد، نه آنچه که بدان مینگری، شما هم سعی کنید تفریح در نگاهتان باشد، نه چیزی که بابتش پول میدهید.