۶ مفقودی در انفجار بندر شهید رجایی عوارض و نشانه‌های زایمان زودرس این را برای شما مشهدی‌ها می‌نویسم دستور رسیدگی فوری به مصدومان حادثه بندر شهید رجایی در مراکز درمانی تامین اجتماعی تعداد مجروحان انفجار بندر شهید رجایی به ۷۰۰ نفر رسید (۶ اردیبهشت ۱۴۰۴) رئیس جمعیت هلال احمر: ۵ فروند بالگرد هلال‌احمر به بندرعباس اعزام شد دادستان کل کشور نسبت‌به انتشار اخبار کذب از حادثه بندر شهید رجایی هشدار داد (۶ اردیبهشت ۱۴۰۴) تندخویی و تندمزاجی نابود کننده پیوندهای خانوادگی و اجتماعی | سم مهلک یک رابطه وزیر بهداشت دستور رسیدگی فوری به مصدومان بندر شهید رجایی را صادر کرد بازی با مرگ با بلع یک کیلو و ۸۰۷ گرم تریاک در تربت حیدریه (۶ اردیبهشت ۱۴۰۴) قتل بر اثر اختلاف مالی در لرستان | دستگیری قاتل در کمتر از یک ساعت ماجرای تیراندازی پلیس تهران در قلهک چه بود؟ (۶ اردیبهشت ۱۴۰۴) تصویب پرداخت ۱۸۵هزار میلیارد تومان از دیون دولت به سازمان تأمین اجتماعی در بودجه ۱۴۰۴ لخته‌شدن خون در مغز مرد ترکیه‌ای، زبانش را دانمارکی کرد! افزایش سرقت از مشاغل حساس در تهران؛ آیا قوانین بازدارنده کافی هستند؟ شمار موتورلانس‌های اورژانس مشهد بیش از ۲ برابر شد هشدار به مادران باردار: نشانه‌های زایمان زودرس را بشناسید آمار تلفات و تعداد مصدومان انفجار شدید در اسکله شهید رجایی بندرعباس + فیلم واکسیناسیون از مرگ‌ومیر ۴۰ درصد از کودکان جلوگیری کرده است رئیس کمیسیون اصل نود مجلس: خدمات درمانی تأمین‌اجتماعی همسر متوفی بلافاصله مسدود نشود آخرین فرصت ثبت‌نام برای ترمیم سوابق تحصیلی دانش‌آموزان اعلام شد نقش آفرینی موفق شعبه ۳۰۳ شورای حل اختلاف مشهد در صلح و سازش یک پرونده مطالبه طلا انفجار شدید در بندر شهید رجایی بندرعباس (۶ اردیبهشت ۱۴۰۴) + فیلم و علت انفجار برنامه جدید معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش برای دبستانی‌ها آمار عجیب ازدواج در ایران؛ زنان متأهل کمتر از مردان! | ۲۵ هزار ازدواج بالای ۵۰ سال قدردانی از معلم، زیر فشار تجملات
سرخط خبرها

طرز فکر فاطمه خانم

  • کد خبر: ۱۷۱۲۹۴
  • ۰۵ تير ۱۴۰۲ - ۲۰:۱۵
طرز فکر فاطمه خانم
گاهی که فاطمه و همسرش حساب وکتاب می‌کردند، می‌گفت همین قدر داشته باشیم که محتاج کسی نشویم، بس است، بیشتر نمی‌خواهم.

فاطمه خانم بیشتر وقت‌ها چادر سرمه‌ای با گل‌های ریز سرش می‌کرد. حرف که می‌زد، شینش سین می‌زد. آن روز جلو در خانه شان دیدمشان؛ او و آقامجتبی، مستأجرش، ایستاده بودند به حرف زدن.

آقامجتبی همان طور که سرش را انداخته بود پایین، با گچ‌های چسبیده دور ناخنش بازی می‌کرد. او آمده بود تا برای بار سوم قرارداد اجاره اش را تمدید کند. هر سال اوایل تیر آقامجتبی کاغذ و قلمی برمی داشت، زنگ همسایه طبقه بالایش که صاحب خانه بود را می‌زد و با هم برای سال آینده قرار می‎گذاشتند که بماند یا برود.

آقامجتبی کاشی کار بود و زحمتکش. جهازشان را آوردند همین خانه. حالا او و همسرش، خدیجه خانم، یک دختر دوساله دارند. سال سومی است که می‌خواستند همان جا بمانند. از پارسال دیگر پولشان را هم هدر ندادند و به بنگاه نرفتند.

فاطمه خانم، صاحب خانه، جمله معروفی داشت. او همیشه می‌گفت آن قدر از این خانه‌ها باشد و ما نباشیم. یعنی ما آدم‌ها هستیم که از بین می‌رویم، این سنگ و سیمان است که می‌ماند. ما رفتنی هستیم، پس نباید برای مال دنیا ارزشی بیشتر از آدمیتمان قائل باشیم. هر وقت می‌خواهم سر موضوعی خسیسی به خرج بدهم، یادش می‌افتم و پشیمان می‌شوم.

گاهی که فاطمه و همسرش حساب وکتاب می‌کردند، می‌گفت همین قدر داشته باشیم که محتاج کسی نشویم، بس است، بیشتر نمی‌خواهم. همین طرز فکرش بود که باعث می‌شد هر مستأجری که به خانه اش می‌آمد، تا خودش صاحب خانه نمی‌شد، از آنجا نمی‌رفت.

اجاره خانه و پرداخت قسط‌ها و قبض‌ها با فاطمه خانم بود. برای همین همسرش در کار‌های مستأجر‌ها دخالت نمی‌کرد. او خودش خانه را اجاره می‌داد، خودش کرایه را می‌گرفت و خودش هم قراردادشان را دستی تمدید می‌کرد. می‌گفت بدی که نکنی، بدی هم نمی‌بینی. شکر خدا تا حالا مستأجر بد به پستم نخورده است.‌

نمی‌دانم از این نوع صاحب خانه‌ها هنوز هست یا نسلشان منقرض شده است، اما همین قدر می‌دانم که اگر طرز فکر فاطمه خانم را خیلی هایمان می‌داشتیم، زندگی به اندازه حالا برای مستأجر‌ها تلخ نبود.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->