آمار فروش نمایش‌های روی صحنه تئاتر مشهد در هفته گذشته (۳ تا ۹ آبان ۱۴۰۴) چهره چندبعدی از یک هنرمند مردمی | یادی از مرتضی احمدی به مناسبت سالروز درگذشتش درگذشت «چکی کاریو» بازیگر برجسته فرانسوی حمله «هریسون فورد» بازیگر جنگ ستارگان، به ترامپ حضور سرپرست معاونت هنری وزارت فرهنگ بر سر مزار استاد شجریان و اخوان‌ثالث روایتی کودکانه از مفاهیم «شهر» و «شهروندی» | تئاتر «سهراب و سارا و لاک‌پشت‌های نینجا» در فرهنگ‌سرای ترافیک مشهد محمدرضا مقدسیان مجری «هفت» شد سریال «دشتستان» از امروز (۱۰ آبان ۱۴۰۴) روی آنتن تلویزیون می‌رود رقابت آثار ۲ سینماگر ایرانی در جشنواره «کمراایمج» مخاطبان «بامداد خمار» رکورد مشترکان نمایش خانگی را شکستند صفحه نخست روزنامه‌های کشور - شنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۴ «رویاباف و قاضی» اکران آنلاین می‌شود + زمان پخش پژمان جمشیدی: جز ایران نمی‌شناسم و برای گرفتن حق خودم برمی‌گردم + صوت انتشار کتاب «آفتاب علم و معرفت» پردیس سینمایی ملت خانه جشنواره فیلم شهر شد «جسی آیزنبرگ» بازیگر آمریکایی، کلیه‌اش را اهدا می‌کند بهرام افشاری دادستان «زنده‌شور» شد!
سرخط خبرها

امان از عشقی که وفا ندارد

  • کد خبر: ۱۷۲۷۶۲
  • ۱۴ تير ۱۴۰۲ - ۱۶:۱۸
امان از عشقی که وفا ندارد
برای خان محمد آدینه پور، استاد فقید موسیقی مقامی که با اشک‌ها و آرزوهایش اسیر خاک شد

امروز میراث «خانلق» یک قوشمه با قدمت بیش از دویست سال است که بی صاحب شده است. پس از رستم و پسرش، خان محمد که چهار روز پیش در هفتادو هفت سالگی از دنیا رفت، کسی نیست این میراث را به دوش بکشد و نوای «طرقه» و «هرای» و «لو» را یک نفس بدمد در قوش نی.

خان محمد آدینه پور پسرکی کوچک بود که از روستای «قلچه» با خانواده راهی «خانلق» شد. او از همان کودکی با قوشمه مأنوس بود و پدرش محمد را جانشین شایسته خود دیده و سازش را دستش داده بود. محمد هم خیلی زود مهارتش را در نوازندگی ساز‌های دیگری مثل دهل و دوتار و کمانچه و سرنا به رخ کشید.

خان محمد دست کم شصت سال به صورت حرفه‌ای نوازندگی و استادی کرد و صاحب پنج پسر شد که فقط پسر بزرگش، اصغر، پی موسیقی را گرفت و نوازنده سنتور شد. محسن، برادرزاده خان محمد، هم دوتار و کمانچه می‌زند، اما به ادعای او پس از مرگ عمویش قوشمه در شمال خراسان مرد؛ و این چه بسا خواسته خان محمد بوده است از سر استیصال....

هیچ کدام از نزدیکان خان محمد از یاد نمی‌برند که او هروقت که دست به ساز می‌برد، اشک امانش را می‌برید و می‌گفت من عاشق نوازندگی ام، اما این شغل به من وفا نکرد....

او همیشه نصیحتش به کوچک تر‌های خانواده این بود که بروند پی کاسبی که از هنر و موسیقی نمی‌شود امرارمعاش کرد. او هم مثل محمد یگانه، علیرضا سلیمانی و بسیاری دیگر از اهالی موسیقی مقامی، دل شکسته ساز بود و نشان درجه یک هنری برایش آب و نان و درمان نشد. این آخر‌ها پزشکان شیروان جوابش کرده بودند، اما او که از پس هزینه‌های درمان برنمی آمد، هرگز برای مداوا پایش به مشهد نرسید.

او در آخرین مصاحبه تصویری اش گفته بود: «کسی به ما اهمیت نمی‌دهد. کسی دیگر از ما نمی‌پرسد از کجا آمدی و چه کار می‌کنی.»
او که همه جانش را گذاشته بود پای موسیقی اصیل کشورش، حسرت انتشار حرفه‌ای آثارش را با خود به گور برد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->