ما مدعی «جهانی سازی» غدیر هستیم؛ حال آنکه بزرگداشت عید غدیر، به سختی از دایره شیعیان متشرع فراتر میرود! این ماهیت روایت ما ست که گستره گفتمان را تعیین میکند!
اما سؤال اینجا ست؛ خوانشی که در کشور ما رایج است، اساسا امکان جذب مخاطب جهانی را دارد؟ بی شک پاسخ ما به این پرسش، روشن کننده منظور ما از «جهانی سازی غدیر»، «بزرگداشت غدیر» و شعارهای دیگر خواهد بود؛ چه اینکه معنای تمام این اصطلاحات پرتکرار، به الزامات همان خوانش رایج منصرف میگردد!
آنچه امروز به صورت پررنگ از غدیر و روایت آن در تولیدات محتوایی تریبونها و منابر و تولیدات رسانهای از هیئت گرفته تا سرودهای مذهبی در فضای مجازی یا شبکه «امید» و «پویا» در رسانه ملی دیده میشود، معمولا سوار بر همان پیش فرضهای کلامی شیعی، روایتی درون فرقه ای، با وضع تک گویی و نه گفتگو، با چاشنی ادبیات و سلیقه ایرانی، متکی به حافظه عاطفی قشری خاص و متضمن طعنه و تعریض به دیگریهای مذهبی است!
چنین روایتی اساسا گفتمانی قابل انتقال ندارد و خوش خیالی است اگر گمان کنیم توانایی حضور در عرصه جهانی را دارد؛ آن هم با وجود غولهای رسانهای چند ملیتی که بزرگترین جنایت هایشان را رنگ کرده اند و به نام «نجات انسان» و «حمایت از حقوق بشر» به خورد قربانی هایشان میدهند!
هنر انقلاب اسلامی دقیقا همین جاست؛ تغییر زمین بازی! امام خمینی (ره) هیچ کدام از مؤلفهها و اعتقادات اسلامی و شیعی را حذف نکردند، اما با تغییر زمین کنش آن ها، توانستند گفتمانی را تولید کنند که در گام نخست، عموم جامعه ایرانی با آن همراه شود و بعد به سرعت در جهان متکثر آن روز، نفوذ پیدا کند؛ تا جایی که در قندهار، غریو شعار «مذهب ما حنفی ست، رهبر ما خمینی ست» شنیده شد یا متفکری مانند «میشل فوکو»، ایران را «روح یک جهان بی روح» خواند!
انقلاب اسلامی، آرمانها را تقدیس کرد؛ بدون آنکه بخواهد بر سر مصادیق اختلافی، دعوا درست کند. انقلاب، خوانش توحیدی از عالم و انسان ارائه و رنجهای انسان دوران خود را درک کرد. بوم ها، فرهنگها و سطوح مختلف درک انسانها را به رسمیت شناخت و در دنیایی که هر اجتماع بشری، جهانی متفاوت دارد، به دنبال ایجاد پیوند «ولایت» و هم جبهگی بر محور «اعبدوالله و اجتنبوا الطاغوت» قرار گرفت.
انقلاب تولی و تبری بر مدار حق تأکید میکند و با صدای رسا یادآور میشود: «از هیچ کس آزمون دوره پیش را نمیگیرند، بلکه آزمونها نو به نو طراحی میشوند» و الا مأمون هم جلسه علمی برای اثبات غدیر و ولایت امیرالمؤمنین (ع) برگزار کرد و معاویه هم در مدح علی (ع) شعرها سرود! همچنان که با اکتفا به خوانش تاریخی فرقهای از غدیر، سرنگون کردن «تنها شاه شیعه جهان» اشتباه بود.
پس در امتداد جدال دو اسلام باید از نزاع دو تشیع گفت؛ تشیعی مشغول به تاریخ، زمان فراموش و در صحنه جهانی منفعل. در مقابل، تشیعی است پیشتاز مستضعفین در مبارزه با مستکبرین که تمام عناصر شیعی خود را با میدان واقعی زمان حال گره زده است.