نگهداری از ۹۹ کتاب نایاب ترجمه انگلیسی شاهنامه فردوسی در کتابخانه آستان قدس رضوی رئیس‌جمهور در پیامی برای روز بزرگداشت فردوسی: زبان فارسی آینه فرهنگ مشترک اقوام ایران‌زمین است رئیس انجمن آثار و مفاخر کشور: شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی شناسنامه‌ای از اصالت و هویت ما است یک کتاب جادویی برای فردوسی در نمایشگاه تهران | شاهنامه سه بعدی ویژه کودکان برای نخستین بار رونمایی شد + فیلم مراسم بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی برگزار شد (۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴)+فیلم علی‌محمد مؤدب: شعر، جان‌پناه تمدن ایرانی است | بازآفرینی فردوسی‌ها مانع اسیدپاشی فرهنگی می‌شود تشویق ۵ دقیقه‌ای برای «ماموریت غیرممکن» تام کروز نقدپذیری به سبک فراستی؛ «هیچی، مزخرف می‌گویند» فروش ۳۵۰ میلیاردی در سی و ششمین نمایشگاه کتاب تهران اعتراض کارکنان جشنواره فیلم کن به وضعیت حقوقی خود نام‌آوران شاهنامه بر روی پرده تبارشناسی آمدند ابراز همدردی و اظهارات رئیس صداوسیما در بازدید از محل انفجار بندر شهید رجایی بندرعباس معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری خراسان رضوی تأکید کرد: لزوم احیای سازمان کشور‌های فارسی‌زبان با محوریت مشهد معاون سیاسی استانداری خراسان رضوی: نباید بین هویت ملی و مذهبی تقابل ایجاد کرد | شاهنامه ظرفیتی مغفول در گردشگری فرهنگی رئیس انجمن نسخ خطی ایران از روشی جدید برای تعیین قدمت اسناد خبر داد نقالی، صدای امروزِ فردوسی | گفت‌وگو با پریسا سیمین‌مهر، نقال بین‌المللی شاهنامه فردوسی یاحقی: شاهنامه با نقش‌آفرینی در ساخت هویت فرهنگی ایرانیان، از دیگر آثار متمایز شده است + فیلم
سرخط خبرها

«وقتی خورشید می‌تابد» منتشر شد

  • کد خبر: ۱۷۴۵۶۵
  • ۲۶ تير ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۶
«وقتی خورشید می‌تابد» منتشر شد
کتاب «وقتی خورشید می‌تابد» توسط نشر «سرو» موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع‌مقدس منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش شهرآرانیوز، این کتاب ضمن مرور خاطرات خانوادگی یکی از دلاورمردان هوانیروز، دلنوشته‌ای از زبان دختر این است که ایام حضور پدر در جبهه‌ها را در لابلای خاطرات خود و با زبانی احساسی بیان کرده است. در مرور این خاطرات نویسنده اشاراتی به همرزمان پدر دارد که بعضا شهید شده‌اند و همچنین عموی خودش که گویا شیمیایی هم شده است.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

پدر اغلب در جبهه بود. او را خوب نمی‌شناختم وقتی هم که به خانه می‌آمد او را متعلق به خودم نمی‌دیدم. حتی زمانی که زبان باز کردم و دنبال بزرگترها راه افتادم، فکر می‌کردم عموی پدربزرگم پدر من است. دنبال بچه‌های عمو راه می‌افتادم و عمو را بابایی صدا می‌کردم. حسی زیباتر از بابایی بودن او در سینه‌ام نبود و لبخندهای دوست‌داشتنی که بر لب‌های او می‌نشست جایی برای تردید در پدر بودنش باقی نمی‌گذاشت. من در آغوش او بودن را با هیچ چیزی در دنیا عوض نمی‌کردم. واژه‌هایی که بر زبانش بود زیباترین آهنگ‌های زندگی‌ام بودند و ذکرهایی که هنگام نماز می‌خواند از لالایی مامان و بی‌بی‌گل برای شنیدنی‌تر بود. صدای مناجات آرام او در صبحگاهان بهترین ترانه‌ صبح‌های من بود که با شنیدن آن از خواب برمی‌خواستم.

کتاب «وقتی خورشید می‌تابد» نوشته اسماء محسن‌پورشریف در ۱۰۰ صفحه به بهای ۵۰ هزار تومان منتشر شده است.

منبع: ایسنا

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->