فصل چهارم «زخم کاری» چگونه به پایان می‌رسد؟ + فیلم جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در مسیر تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد
سرخط خبرها

«وقتی خورشید می‌تابد» منتشر شد

  • کد خبر: ۱۷۴۵۶۵
  • ۲۶ تير ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۶
«وقتی خورشید می‌تابد» منتشر شد
کتاب «وقتی خورشید می‌تابد» توسط نشر «سرو» موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع‌مقدس منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش شهرآرانیوز، این کتاب ضمن مرور خاطرات خانوادگی یکی از دلاورمردان هوانیروز، دلنوشته‌ای از زبان دختر این است که ایام حضور پدر در جبهه‌ها را در لابلای خاطرات خود و با زبانی احساسی بیان کرده است. در مرور این خاطرات نویسنده اشاراتی به همرزمان پدر دارد که بعضا شهید شده‌اند و همچنین عموی خودش که گویا شیمیایی هم شده است.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

پدر اغلب در جبهه بود. او را خوب نمی‌شناختم وقتی هم که به خانه می‌آمد او را متعلق به خودم نمی‌دیدم. حتی زمانی که زبان باز کردم و دنبال بزرگترها راه افتادم، فکر می‌کردم عموی پدربزرگم پدر من است. دنبال بچه‌های عمو راه می‌افتادم و عمو را بابایی صدا می‌کردم. حسی زیباتر از بابایی بودن او در سینه‌ام نبود و لبخندهای دوست‌داشتنی که بر لب‌های او می‌نشست جایی برای تردید در پدر بودنش باقی نمی‌گذاشت. من در آغوش او بودن را با هیچ چیزی در دنیا عوض نمی‌کردم. واژه‌هایی که بر زبانش بود زیباترین آهنگ‌های زندگی‌ام بودند و ذکرهایی که هنگام نماز می‌خواند از لالایی مامان و بی‌بی‌گل برای شنیدنی‌تر بود. صدای مناجات آرام او در صبحگاهان بهترین ترانه‌ صبح‌های من بود که با شنیدن آن از خواب برمی‌خواستم.

کتاب «وقتی خورشید می‌تابد» نوشته اسماء محسن‌پورشریف در ۱۰۰ صفحه به بهای ۵۰ هزار تومان منتشر شده است.

منبع: ایسنا

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->