فرزندان امام رضا (ع) در جبهه دفاع از حرم. به غیرت از مشهد برخاستند و با اذن جهاد از امام خویش راهی میدان شدند. درست مثل دوران دفاع مقدس که رسمی چنین شایسته شکل گرفته بود. رزمندگان میآمدند از صحن امام خمینی (ره)، وارد حرم میشدند. مراسم برگزار میشد بعد از بالاخیابان و خیابان آیت ا... بهجت راهی راه آهن میشدند. آن روزها همه چیز از حرم آغاز میشد. بسیاری هم به حرم بازگشتی بشکوه مییافتند. بشکوهتر از هر زیارت. عمودی رفته بودند، اما افقی برمی گشتند.
در این بازگشت، اما عمود بر آسمان میشدند تا فرشتگان خدا به خاطر بیاورند آن ماجرا را؛ «وَإِذ قالَ رَبُّکَ لِلمَلائِکَةِ إِنّی جاعِلٌ فِی الأَرضِ خَلیفَةً ۖ قالوا أَتَجعَلُ فیها مَن یُفسِدُ فیها وَیَسفِکُ الدِّماءَ وَنَحنُ نُسَبِّحُ بِحَمدِکَ وَنُقَدِّسُ لَکَ ۖ قالَ إِنّی أَعلَمُ ما لا تَعلَمونَ (۱)؛ (به خاطر بیاور) هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: من در روی زمین، جانشینی قرار خواهم داد. فرشتگان گفتند: پروردگارا! آیا کسی را در آن قرار میدهی که فساد و خون ریزی کند؟! (زیرا موجودات زمینی دیگر، که قبل از این آدم وجود داشتند نیز، به فساد و خون ریزی آلوده شدند. اگر هدف از آفرینش این انسان، عبادت است) ما تسبیح و حمد تو را به جا میآوریم و تو را تقدیس میکنیم. پروردگار فرمود: من حقایقی را میدانم که شما نمیدانید.» شهدا و مجاهدان جلوهای از آن حقیقت بودند.
به روزگاران هم شأنی چنین داشتند. ما تجلی انقلاب و دفاع مقدس و دفاع از حرم و دفاع از وطن را دیدیم تا قیامت هم جلوَت فراوان خواهد داشت شهادت و فرشتگان به ایمانی افزون خواهند رسید به «إِنّی أَعلَمُ ما لا تَعلَمونَ» شهدای مدافع حرم، از حرم امام رضا (ع) حرکت جهادی خود را آغاز میکردند. از امام رخصت میدان میگرفتند برای زدن به معرکهای که تکفیریها بر پا کرده بودند تا حرم و زیارت و معرفت و ایمان را یک جا از پا بیندازند. هدفشان فقط خشت و گِل نبود، همه دِلهای عاشق را هدف گرفته بودند. ما، اما نگذاشتیم نفسهای آلوده شان هوای چند کیلومتری حرم را آلوده کند.
به جان صف بستیم. بنیان مرصوصی بنا کردیم که به بادهای آلوده هم اجازه نفوذ نمیداد چه رسد به حرامیانی که قصد حرمت شکنی داشتند. مدافعان حرم، سربازان امام رضا (ع) بودند که از ایل عجمها برخاستند. برخاستند و نه فقط هیمنه تکفیریها را شکستند که حکومتشان را از پایه ویران کردند. آنها میخواستند عراق و شام را زیر بیرق سیاه خود گیرند و راه بر آفتاب امامت و ولایت و درخشش انوار اهل بیت ببندند، اما آنچه بسته شد پنجره حیات خودشان بود. مدافعان حرم سرافراز ماندند.
سرهایی که به ذلت فرو افتاد بر تن مهاجمانِ به حرم بود. مدافعان حرم با اذن جهاد از امام رضا (ع) رفتند تا به تحقق این آیه قرآن کمک کنند که میفرماید: «یُریدونَ لِیُطفِئوا نورَ اللَّهِ بِأَفواهِهِم وَاللَّهُ مُتِمُّ نورِهِ وَلَو کَرِهَ الکافِرونَ؛ آنها میخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند؛ ولی خدا نور خود را کامل میکند هر چند کافران خوش نداشته باشند!» باری، مدافعان حرم، سربازان آخر الزمانی امام رضا (ع) بودند که از ایل عجمها برخاستند و با جگری بزرگتر از جگر شیر، حرم را از هجوم شغالان پست نجات دادند.
پی نوشت:
۱- سوره مبارکه بقره، آیه ۳۰،
۲- سوره مبارکه صف، آیه ۸