همیشه گفته ام هرکس میخواهد ما را، ملت رشید ایران را بشناسد، کربلا را بخواند. سیدالشهدا (ع) را ببیند در قبل جنگ و جنگ و شهادت. بعد در کنار امام سجاد (ع) بایستد و روشنگری حضرت زینب (س) را بشنود. رفتار سبعانه دشمن از کشتن و دریدن اهل بیت (ع) را ببیند و شقاوتشان را در رفتار با اسرا بخواند. حکایت ما و جنگ دقیقا همان است. دشمن ما هم همان میکرد که آل ابوسفیان و لشکر یزید با حجت خدا کردند.
به عطش گرفتند مردمانی را که روز قبل اسب هایشان را هم سیراب کرده بودند. کشتند کسانی را که بالاتر از زندگی، از حق انسان برای رسیدن به حیات طیبه میگفتند. به اسارت گرفتند مردمانی را که معنای آزادی و آزادگی بودند. ما را با آل ا... خویشاوندی وثیق است. پس هرکس میخواهد ما را بشناسد، هم کربلا را بخواند، هم دفاع مقدس را. تفاوت نگاه ما و دشمن و رفتارهای متقابل ما با اسرا را کلمه خوانی کند.
آنان زندگی را برای ما حرام میشمردند و ما مرگ را برای آنان حرام میدانستیم. آنان آسودگی ما را تاب نمیآوردند و ما رنج و ناآرامی شان را. آنان علم آموزی بچههای ما را نمیتوانستند تحمل کنند و ما بی سوادی شان را. بروید بخوانید آنان در برابر تلاش سازنده فرزندان ما چه میکردند و ما برای درس آموزی به آنان چه رنجها که بر خود هموار نمیکردیم.
آنان دندانهای بچههای ما را در دهانشان خرد میکردند و ما برای جای خالی دندان کرم خورده آنان دندان مصنوعی درست میکردیم. آنان هزاران نفر از فرزندان ما را در زندانها مخفی داشتند و امکان نامه نگاری را هم به صفر رسانده بودند. ما، اما امکان دیدار خانوادههای اسرا با فرزندانشان را فراهم میکردیم. حتی فرصت ملاقات شرعی میان همسران و اسرا را هم در برنامهها داشتیم.
برخی از آنان صاحب فرزند شدند با اینکه آن سو، دشمن فرزندان ما را مظلومانه میکشت. هرکس میخواهد ما را بشناسد و مراممان را بداند، شیوه تعامل ما با اسرای دشمن را بخواند؛ اسرایی که بعضی از آنها تا آخرین گلوله خود را در جان مدافعان ما خالی کرده بودند. ما، اما همین که دست خالی خود را بالا بردند، دلمان از کینه خالی شد و با مهر در افزایش نه انصاف که مروت را در حقشان تمام کردیم.
این روزها که سالگرد آزادی اسرا و بازگشت آزادگان به ایران عزیز است، خوب خواهد بود تا دنیا را نسبت به شناخت خود آگاه کنیم. اگر بدانند چه سلوکی داشتیم، شاید نگاهشان اصلاح شود به رغم کوشش رسانهای دشمن در جنگ ترکیبی. شاید بتوانیم آن خود واقعی ایرانی خویش را نشان دهیم. در همان هیئت حقیقی که هستیم، نه چنان که بیگانه از ما تصویرسازی و تصورات جهانی را به نفع خود و علیه ما مدیریت میکند. ما در برابر بدی هم نیکی کردیم.
رفتار ما با اسرای دشمن نه در واکنش به نوع رفتار آنان، که بر اساس این منطق و راهبرد قرآن بود که در آیه ۳۴ سوره شریفه فصلت چنین راهنمایی مان میکند که «و هرگز نیکی و بدی در جهان یکسان نیست، همیشه بدی (خلق) را به بهترین شیوه (که خیر و نیکی است پاداش ده و) دور کن تا همان کس که گویی با تو بر سر دشمنی است، دوست و خویش تو شود».
باری ما بدیهای دشمن را به نیکی جواب دادیم. همین بود که بسیاری از اسرایی که روزگاری در برابر ما خشاب خالی میکردند، بعد مدتی خشابها را برای جنگیدن با دشمن ما پر کردند و لشکر بدر را به راه انداختند. ما با این منطق، از دل دشمن برای انقلاب و ایران سرباز ساختیم. امروز هم میتوانیم.