به گزارش شهرآرانیوز فکر اینکه پانزده سال تمام، حتی لحظهای آرامش نداشته باشی و در هر ثانیهاش دلنگران حوادث در شرف وقوع باشی، فقط به زبان آسان است. موضوعی که امدادگران هلالاحمر شب و روز با آن دست به گریبان هستند، بهویژه در حوزه حوادث ترافیکی که خراسانرضوی جایگاه مطلوبی در کشور ندارد.
هماکنون که در حال خواندن این گزارش هستید، ممکن است در نقطهای از استان یا حتی در نقطه صفر مرزی حادثهای رخ بدهد. درهرصورت امدادگران هلالاحمر باید سراسیمه خودشان را به محل برسانند و آماده دیدن هر صحنه دلخراشی باشند. این اطلاعات را مجتبی طاهری، رئیس اداره عملیات جمعیت هلالاحمر خراسانرضوی، با ما در میان میگذارد و با وجود گذشت حدود هفت ماه از سرمای کشنده سال گذشته در مشهد و استان، همچنان حوادث مرتبط با آن سرما را جزو سختترین مأموریتهای هلالاحمر خراسانرضوی میداند و حوادث استان را تشریح میکند که در ادامه میخوانید.
چون کار ما روال همیشگی ندارد، نمیتوان زمان خاصی را برایش در نظر گرفت. مثلا اورژانس در شهر، موقعیتها و پایگاهش هم مشخص است و سطح ترافیک هم قابل پیشبینی است و میتوانند تخمین بزنند که در چه زمانی میشود به محل رسید. اما در حوادث جادهای یا کوهستان بهویژه فصل گرم، وقتی حادثهای در تفرجگاهها رخ میدهد، زمان متغیر است و ما باید ابتدا جستوجو کنیم و افراد گمشده را که آنتن تلفن ندارند، پیدا کنیم.
اینکه فرد آسیب دیده است یا نه در این مرحله اهمیت دارد. اما درمجموع زمان خروج گروه واکنش سریع از لحظه اعلام حادثه تا زمان خروج از پایگاه با امکانات کامل زیر شش دقیقه است. اما اینکه باید به کدام منطقه بروند، آیا محل حادثه صعبالعبور یا دردسترس است، همه در زمان رسیدن مؤثر است.
در استان بستگی به فصل دارد. این موقع سال که تابستان است، حوادث بیشتر در حوزه کلات و ارتکند و کوههای هزار مسجد سمت بینالود رخ میدهد و معمولا بیشتر حوادث کوهستانی است. گاهی شهروندان بدون شناخت منطقه به نقاطی میروند و گاهی به تاریکی هوا توجه نمیکنند و گرفتار میشوند. معمولا مفقودی در فصلهای گرم زیاد داریم، اما در زمستان درگیری بیشتر در گردنههای برفگیر است. خودروها گیر میکنند که باید امدادرسانی کنیم. مثلا یک اتوبوس در یک جاده دچار کولاک میشود که باید به محل برسیم و افراد را در نزدیکترین محل اسکان دهیم.
معمولا در حوادث روزانه مشکلی نداریم، بعضا هلالاحمر برای حوادث غیرمترقبه نیز آماده است، مثل قطعی گاز زمستان اخیر که چالشی برای ما محسوب میشود و برای خیلی از استانها تجربه نمیشود. در زمستان گذشته با سردی طاقتفرسا، برخی مناطق با قطعی گاز روبهرو شدند، این موضوع برای ما چالشبرانگیز شد، چون تا به حال با آن روبهرو نبودهایم و پیشبینی لازم را نداشتهایم.
بچههای عملیاتی را بیشتر ناهماهنگی و بیبرنامهای اذیت میکند تا خود حادثه. هر مدل حادثهای که باشد همکاران آموزشش را دیدهاند و میدانند چه کنند، برای ما سختی ندارد هر چند ممکن است خستگی جسمی داشته باشد. گاهی در حوادث کوهستان با بسکتکشی (مصدوم را درون بسکت نجات جابهجاکردن) در ارتفاع کوه میخواهند مصدوم را پایین بیاورند، این یکی از سنگینترین عملیاتهای ماست که معمولا اگر گروهها بخواهند پنج نفره بسکت را جابهجا کنند و مصدوم کمی سنگینوزن باشد، سختی عملیات دوچندان میشود و فاصله ۲۰۰ متری همه به نفسزدن میافتند.
۱۵ سال.
من بهعنوان نیروی عملیاتی استخدامشده گروه واکنش سریع بودم و چندین سال در این گروه بودم. بعد رفتم توی حوزه امداد، مسئول آموزشهای تخصصی و توی پایگاهها بودهام. همچنین مسئول امداد عملیات شهرستان مشهد بودیم، فعلا هم اینجا هستم و تا به حال از کارم خسته نشدهام.
چرا، این شغل سختی خودش را دارد، ولی باید زندگیات را با این حوزه وفق بدهی. الان توی این جایگاه (رئیس اداره عملیات) هستم. اگر بروم و مدتی کنار خانوادهام بنشینم و مثل قدیم که در ماه تا هشتبار شیفت میایستادم، شیفت نایستم، در صورت وقوع حوادث بزرگ مثل زلزله که چند ماه از خانواده دور هستیم، هم خودمان اذیت میشویم و هم خانوادهمان. وقتی یکی از همکاران ما شیفت است، باید هفت تا هشت روز از خانه دور باشد و سبک زندگیاش به همان میزان تغییر میکند.
من در زلزله کرمانشاه بودهام که شرایط سختی بود. در سیل قصرقند بودهام، حتی در زلزله بجنورد. اما سرمایی که پارسال اتفاق افتاد و قطعی گاز هم داشتیم، بسیار سخت بود. جدای از این حوادث، طرحهایی هست مثل همین دهه آخر صفر که هلالاحمر را بسیار درگیر میکند و طرح گستردهای است که آن همه زائر ناگهان وارد شهر میشوند. اگر پوشش امدادی از شهرستانهایی که رد میشوند و برای اتفاقهایی که میافتد نباشد، مدیریت این همه زائر در ۱۰ روز بسیار سخت و چالشبرانگیز است.
نه، نشده است. این افتخاری است که شامل حال ما شده است. شما ببینید امروز افرادی هستند که داوطلبانه وارد این حوزه میشوند. حالا ما هم حرفهمان نجات جان مردم است و هم از این راه امرارمعاش میکنیم. البته به تناسب گذران امور زندگیمان به حقوق دریافتی هیچوقت توجهی نداریم و خدمات ما بیشتر داوطلبانه محسوب میشود.
شاید معلم میشدم.