مرحله دوم طرح کالابرگ الکترونیکی همزمان با عید فطر آغاز می‌شود (۹ فروردین ۱۴۰۴) مشهد دارنده نخستین گواهی "شهر دوستدار آب" ایران از یونسکو | تنش آبی همچنان در مشهد ادامه دارد قیمت بلیت پرواز تهران به مشهد در آستانه عید سعید فطر و روز طبیعت ۱۴۰۴ اعلام حمایت وزارت اقتصاد از بورس در ۱۴۰۴ وزیر نفت: مصرف روزانه بنزین در سفر‌های نوروزی ۸ درصد رشد داشته است زمان معاملات صندوق‌های طلا افزایش می‌یابد + جزئیات دردسرهای متری‌فروشی مسکن از عدم قانون تا نبود تضمین سکه از ۱۰۰ میلیون تومان عبور کرد (۹ فروردین ۱۴۰۳) تردید در بورس | گزارش وضعیت بازار سهام (۹ فروردین ۱۴۰۳) احتمال تداوم اجرای طرح کالابرگ | استقبال ۵۴ میلیون ایرانی از کالابرگ الکترونیکی قیمت جهانی طلا در مدار صعود (۹ فروردین ۱۴۰۴) خبر مهم برای سهامداران | افزایش دامنه نوسان در دستور کار مدیران بورسی قیمت دلار، طلا، سکه و ارز دیجیتال (۹ فروردین ۱۴۰۴) | دلار در نیمه کانال ۱۰۴ هزار تومان شاهد سرمایه‌گذاری برخی بانک‌ها در کشور‌های دیگر هستیم | عدم تمکین بانک‌ها به خروج از بنگاه‌داری هشدار درباره خبر‌های جعلی ثبت‌نام جدید سهام عدالت قیمت طلای ۱۸عیار در مشهد چند؟ (۹ فروردین ۱۴۰۴) + این خبر به‌روز‌رسانی می‌شود نرخ سوخت نیروگاه‌ها ۵۰ درصد افزایش یافت (۹ فروردین ۱۴۰۴) بررسی قیمت عمده فروشی میوه در اولین روز هفته در مشهد (۹ فروردین ۱۴۰۴) توقف بیش از ۱۵۰ مورد تغییر کاربری غیر مجاز در اراضی کشاورزی مشهد تغییرات دلاری حداقل دستمزد در ایران در ۱۴ سال اخیر | کاهش ۵۰ درصدی حداقل دستمزد در برابر دلار + نمودار قیمت طلا به اوج رسید | تهدیدات تجاری ترامپ فلز زرد را دوباره گران کرد (۸ فروردین ۱۴۰۴) امکان خرید ۱۰ متر مسکن با وام جدید ۱.۳ میلیاردی جدیدترین قیمت خودرو‌های پرفروش خارجی و مونتاژی در سال جدید (۷ فروردین ۱۴۰۴) + جدول قیمت پرفروش‌ترین خودرو‌های داخلی در سال جدید چقدر شد؟ (۷ فروردین ۱۴۰۴) خودرو‌های وارداتی با دلار بیش از ۳۰۰ هزار تومان در بازار معامله می‌شوند نرخ خرید تضمینی برگ سبز چای اعلام شد سکه در آستانه ۱۰۰ میلیونی شدن (۷ فروردین ۱۴۰۴) امکان دریافت طلای آنلاین از بانک فراهم شد اوج گیری دوباره قیمت طلا در مشهد (۷ فروردین ۱۴۰۴) + جزئیات قیمت
سرخط خبرها

یک روز متفاوت!

  • کد خبر: ۱۸۰۴۵۹
  • ۳۱ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۷:۴۹
یک روز متفاوت!
توی تاکسی که نشستم رادیو روشن بود.
مهدی محمدی
نویسنده مهدی محمدی

توی تاکسی که نشستم رادیو روشن بود.

امروز وزیر کار به دلیل اینکه نتوانسته بود به وعده اش عمل کند، استعفا داد. لازم به ذکر است وی وعده داده بود سالیانه یک میلیون شغل ایجاد کند، اما به دلیل آنکه فقط ۹۹۹۹۹۹ عدد شغل ایجاد کرده بود و نتوانسته بود به وعده خود عمل کند استعفا داد.

به راننده گفتم: این برنامه طنز اسمش چیه؟

برنامه طنز نیست که. اخباره.

آخه میگه به خاطر اینکه فقط یک شغل کمتر از میزانی که قول داده اشتغال زایی کرده استعفا داده؟

آره دیگه. هفته پیش هم وزیر آموزش و پرو رش به خاطر اینکه فقط یکی از مدارس دولتی موقع ثبت نام پول گرفته بود کناره گیری کرد.

باورش سخته. ببخشین سؤال می‌پرسم. شما خیلی وقته راننده تاکسی هستین؟

خیر. بنده قبلا کارمند بانک بودم که به خاطر سوءاستفاده از اموال دولتی برکنار شدم.

واقعا؟ سوءاستفاده چندرقمی؟

یازده رقمی.

وای، بهتون نمی‌خوره. میشه بیشتر از این سوءاستفاده مالی یازده رقمی تون بگین

شماره تلفن یکی از دوستان شخصی خودم رو با خودکار خودِ بانک یادداشت کردم.

کجای این سوءاستفاده یازده رقمی بود.

خوب شماره تلفن همراه دوستم یازده رقمی بود دیگه. تک تک رقماشو با خودکاری که مال بانک بود نوشتم. تک تک رقماشو!

معلوم بود که عذاب وجدان گرفته بود، چون چشم هایش خیس شده بودند. برای اینکه موضوع بحث را عوض کنم گفتم: دور این میدون که رد شدیم همیشه یک عالمه آدم می‌ایستادند که یک نفر سوارشون کنه ببردشون سر کار. ولی الان فقط سه چهار نفر کارگر منتظر هستند.

راننده گفت: اون‌ها که کارگر نیستند. کارفرما هستند، اونجا ایستادن که یک کارگر بیاد. از بس شغل ایجاد شده دیگه آدم بیکار پیدا نمیشه.

پس یک سؤال دیگه من رو هم جواب بدین. چرا جلو دادگاه خانواده این قدر خلوته؟

راننده گفت: اینجا که دادگاه خانواده نیست! چون دعوا‌های زن و شوهری به صفر رسیده، دارند به کتابخونه تغییر کاربری اش می‌دن.
یعنی این قدر اختلافات زناشویی کم شده؟

این روز‌ها دیگه کسی با کسی اختلاف نداره. بیرونو ببین.

از پنجره تاکسی بیرون را نگاه کردم. تمام زن و شوهرها، توی هر سنی از بیست وپنج ساله بگیر تا هفتادوپنج ساله همه دستشان توی دست هم بود و با هم لبخندزنان حرف می‌زدند.

به مقصد رسیدیم. یک ده هزار تومانی دادم، ولی ۹ هزار و ۵۰۰ تومان برگرداند.

گفتم: فکر کنم اشتباه شده.

گفت: نه. کرایه همینه دیگه.

گفتم: حتی هزینه بنزینتون هم نمیشه که.

چیزی نگفت فقط خداحافظی کرد و رفت. من هم خواستم از لب جوی بپرم آن طرف که ناگهان افتادم توی جوی آب. وقتی چشمانم را باز کردم متوجه شدم توی جوی آب نیفتاده بودم، فقط از تختخواب افتاده بودم پایین.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->