خراسان رضوی پیشگام در واکسیناسیون دام نمرات امتحان نهایی چه زمانی اعلام می‌شود؟ بی‌اختیاری ادرار، یکی از علائم اصلی اختلال در کف لگن است بهره‌مندی ۵ هزار دانش‌آموز مشهدی از خدمات بهزیستی پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان‌رضوی (دوشنبه یکم مرداد ۱۴۰۳) | تداوم وزش باد در استان تا پایان هفته برای اولین بار در خراسان‌رضوی؛ افتتاح مرکز نگهداری شبانه‌روزی موقت اوتیسم تجویز آنتی‌بیوتیک در ایران ۱۰ درصد بیشتر از میانگین جهانی قاچاق معکوس دخانیات به دلیل قیمت پایین در ایران توصیه‌هایی در خصوص خشکی چشم | زائران اربعین مبتلا به خشکی چشم، اشک مصنوعی همراه داشته باشند کشف و ضبط ۱۳۰ قبضه سلاح جنگی غیر مجاز در شادگان خوزستان تغذیه و تحرک کافی از عوامل اثر گذار در حفظ سلامت استخوان و مفاصل است علت تأخیر در واریز حقوق تیرماه ۱۴۰۳ بازنشستگان تأمین‌اجتماعی | تعطیلات رسمی بهانه تأخیر در واریز حقوق و مستمری نشود! چرا مدیریت مصرف آب در تابستان امسال ضرورت دارد؟ | مراقب گرمای غیر طبیعی تابستان امسال باشید ابلاغ بیش از ۶۱ هزار میلیارد ریال از اعتبارات سرمایه‌ای خراسان رضوی ماجرای نامه مخبر برای حداقل‌بگیران تامین اجتماعی چه بود؟ | سه میلیون تومان برای متناسب‌سازی نیست! راه اندازی چهارمین مرکز خدمات جامع سلامت آموزشی در دانشگاه علوم پزشکی مشهد اعمال‌قانون ۱۸۳۷ خودروی حادثه‌ساز در مشهد | توقیف ۴۴ خودروی متخلف (یکم مرداد ۱۴۰۳) آخرین وضعیت بانک‌ها در پرداخت وام ازدواج | ۲۷۰ هزار نفر در صف انتظار هستند (یکم مرداد ۱۴۰۳) چرا کمک هزینه معیشتی معلولان متوقف شده است؟ چرا قانون متناسب ‌سازی حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی به درستی اجرا نمی‌شود؟ انتشار فایل کتاب‌های درسی دانش‌آموزان مدارس از امروز (یکم مرداد ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

وای آمپول!

  • کد خبر: ۱۸۴۹۶۵
  • ۲۸ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۶:۵۵
وای آمپول!
گفت: این قدر از تزریق آمپول می‌ترسی؟ خندیدم و گفتم: من و ترس؟ اصلا!

گفت: این قدر از تزریق آمپول می‌ترسی؟
خندیدم و گفتم: من و ترس؟ اصلا!
گفت: اگه نمی‌ترسی چرا یکهو از روی تخت بلند شدی دویدی، رفتی بالای کمد؟
همان طور که از بالای کمد اتاق تزریقات به آمپول توی دستش نگاه می‌کردم گفتم: به خاطر ترس نیست. فقط حس می‌کنم تشخیص دکتر اشتباه بوده. اصلا ممکنه واقعا سرما نخورده باشم و تزریق این آمپول اشتباه باعث کشته شدن من بشه.
گفت: تا حالا ندیدم کسی به خاطر تزریق آمپول ساده کشته بشه!

گفتم: مگه شما تمام پرونده‌های پزشکی قانونی منجر به مرگ غیرطبیعی رو مطالعه کردین که قاطعانه می‌گین کسی به خاطر تزریق یک آمپول ساده کشته نشده. مشخصه که تشخیص دکتر اشتباه بوده، چون کسی این وقت تابستون سرما نمی‌خوره.
گفت: آدم ممکنه از حموم بیاد بیرون جلو کولر، گرم و سرد بشه سرما بخوره. اصلا همین آبشار نیاگارایی که از دماغت راه افتاده نشون میده سرما خوردی. حالا از روی کمد بیا پایین که سقفش نره تو.

گفتم: اصلا نمیشه شما کار مریض بعدی رو انجام بدی تا من جمع بندی کنم که آمپول بزنم یا نه.
وقتی مریض آمد داخل دیدم همسایه خودمان است. تا من را آن بالا دید خندید و گفت: عه! چرا رفتی بالای کمد همسایه؟
گفتم: تاحالا بهتون نگفتم، ولی راستش من یکی از اعضای تیم ملی سنگ نوردی هستم، امکانات نداشتیم مجبور شدم تمریناتم رو اینجا انجام بدم.

همسایه به من نگاه کرد و گفت: امیدوارم با وجود این امکانات کم باز هم برای تیم ملی افتخار بیافرینید.
وقتی همسایه رفت بیرون، مسئول بخش تزریقات گفت: خوب اگه این قدر از آمپول می‌ترسی، نزن. برو خونه تون.
باخوشحالی از بالای کمد پایین پریدم و خداحافظی کردم. داشتم می‌رفتم بیرون که ناگهان حس کردم لوله تفنگی روی ستون فقراتم قرار گرفت. دست هایم را بالا بردم و به پشت سرم نگاه کردم. همین آقای بخش تزریقات بود که دسته طی را به پشتم زده بود.
گفت: این همه وقت منو گرفتی، می‌خوای آمپول نزنی بری.
بعد از چند لحظه گفت: کارتون تموم شد. می‌تونید برید.

گفتم: اینکه درد نداشت، فقط یک سوزش کم بود. حقیقتش من به بازیگری علاقه مندم و تمایل داشتم اینجا نقش یک انسان ترسو و بزدل رو بازی کنم. ولی در واقعیت خیلی شجاعم. اصلا هر کی اسم منو یادش میره میگه اون آقاهه که خیلی شجاع و جسوره.
گفت: آقایی که خیلی شجاع و جسورید زودتر برین بیرون. خیلی وقته بقیه مریض‌ها منتظرند تا بیان داخل و آمپول بزنند!

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->