حراج سکه ضرب ۱۴۰۳ مرکز مبادله امروز برگزار می‌شود (۳ دی ۱۴۰۳) صدور ۹ هزار میلیارد تومان برگه تشخیص مالیاتی برای تراکنش‌های بانکی مشکوک فروش ۸ محصول ایران خودرو ویژه دی ماه ۱۴۰۳ + جزئیات قیمت میوه و صیفی‌جات (۳ دی ۱۴۰۳) | سیب امروز در مشهد چند؟ نرخ تورم آذر ۱۴۰۳ اعلام شد | کاهش نرخ تورم سالانه برای خانوار‌های ایرانی آغاز فروش خودرو لاماری ایما از ظهر امروز (۳ دی ۱۴۰۳) + شرایط پیش بینی قیمت طلا و سکه (دوشنبه ۳ دی ۱۴۰۳) پیش بینی بورس (دوشنبه ۳ دی ۱۴۰۳)| قله نوردی شاخص بورس ادامه دارد؟ تکذیب گمانه‌زنی‌های افزایش قیمت بنزین (۲ دی ۱۴۰۳) برای خرید آهن‌آلات در مشهد چه باید کرد؟ انبوه‌سازان لاکچری‌ساز بلای جان بازار مسکن ماجرای برنج‌های وارداتی آلوده چیست؟ نقد‌های مردمی به عرضه روغن‌موتور‌های بی‌کیفیت در مشهد قیمت خودرو‌های خارجی رشد ۳ تا ۳۵ میلیون تومانی پیدا کرد (۲ دی ۱۴۰۳) قیمت خودرو‌های داخلی در مسیر کاهش (۲ دی ۱۴۰۳) | پژو ۲۰۷ اتوماتیک یک میلیارد و ۳۵ میلیون تومان موتور بورس با بزرگان بازار روشن ماند | گزارش وضعیت بازار سهام (۲ دی ۱۴۰۳) نرخ طلا و سکه در مشهد (۲ دی ۱۴۰۳) حجم مخازن سد‌های خراسان رضوی، فقط ۱۴ درصد! اداره کل صمت خراسان رضوی طی ۸ ماه ابتدایی ۱۴۰۳ رتبه سوم کشور در تعداد پرونده کشف کالای قاچاق را کسب کرده است ۹ مزرعه ماهی خاویاری در خراسان رضوی فعال است قیمت امروز دلار، طلا، سکه و ارز دیجیتال (۲ دی ۱۴۰۳) | ریزش قیمت‌ها در بازار ارز و طلا آغاز عرضه سنگین دلار، تتر و درهم از فردا (۳ دی ۱۴۰۳) قانون پیش فروش مسکن اصلاح می‌شود جلسه مجلس با همتی و فرزین برای بررسی افزایش قیمت ارز، سه‌شنبه (۴ دی ۱۴۰۳) برگزار می‌شود کدام آپارتمان‌ها در وضعیت رکود بازار مسکن خریدار دارند؟ (۲ دی ۱۴۰۳) ویدئو | عبده تبریزی: قیمت پایین برق و گاز اقتصاد ایران را آشفته کرده است دلار حواله از ۶۳ هزار تومان عبور کرد (۲ دی ۱۴۰۳) ویدئو | قالیباف: گرانی‌های قیمت ارز و کمبود برق و گاز این روزها مشکلات زیادی برای مردم ایجاد کرده است زیان ۲۵۰ همتی صنایع درپی قطعی برق
سرخط خبرها

چگونه به روش حرفه‌ای طلا بخریم؟

  • کد خبر: ۱۸۹۹۰۸
  • ۲۹ مهر ۱۴۰۲ - ۱۶:۳۲
چگونه به روش حرفه‌ای طلا بخریم؟
به همسرم گفتم: این دفعه می‌خوام برای تولدت طلا بگیرم. خندید و گفت: تو از بس برای من طلا نگرفتی، یادت رفته طلا چی هست؟

به همسرم گفتم: این دفعه می‌خوام برای تولدت طلا بگیرم.

خندید و گفت: تو از بس برای من طلا نگرفتی، یادت رفته طلا چی هست؟

از این حرفش ناراحت شدم و برای اینکه ثابت کنم به صورت حرفه‌ای می‌توانم طلا بخرم، خودم را در کمترین زمان ممکن به نزدیک‌ترین طلا فروشی سر کوچه رساندم. سرم را به شیشه چسباندم و به فروشنده مغازه اشاره کردم تا در را برایم باز کند.

همان طور که طلا‌ها را نگاه می‌کردم، گفتم: این گردالو‌ها چنده؟

تا گفتم گردالو، چشمش گرد شد و گفت: گردالوها؟

گفتم: بابا منظورم همین دایره زردهاست.

نفس عمیقی کشید و گفت: عزیزم، دایره چیه؟ اون‌ها النگو هستن.

گفتم: یعنی همه این دایره‌ها اسمشون النگوست؟

با سرش تأیید کرد و گفت: بله. همه این دایره‌ها النگو هستند. اگر برای همسرتون می‌خواین هدیه بخرین، یک مدل انتخاب کنین تا من وزن کنم. اگه اندازه یا مطابق میلیشون نبود، دوباره بیاین تا عوض کنم.

به یکی از طلا‌ها اشاره کردم و گفتم: این النگو رو می‌خوام، ولی به احتمال خیلی زیاد برای دست خانمم کوچیک باشه.

جواب داد: اون برای دست همه خانم‌ها کوچیکه.

خندیدم و گفتم: اگه برای دست همه کوچیکه، چرا این همه النگوی کوچیک رو آوردین مغازه بفروشین؟

گفت: واسه اینکه اون‌ها النگو نیستن، اسمشون حلقه‌اس.

شما که گفتین این دایره‌ها همشون اسمشون النگوست.

مغازه دار گفت: من از شما معذرت می‌خوام. اون دایره بزرگای طلایی رنگ النگو هستن. اون دایره کوچیکا هم حلقه و انگشتر.

گفتم: پس اون دایره بزرگ‌های سفید چی ان؟

اون‌ها هم النگو هستن، ولی طلای سفیدن.

گفتم: ببخشین این قدر سؤال می‌پرسم. اون دایره خیلی بزرگه که فقط یک دونه دارین و این قدر می‌درخشه چیه؟

اون دیگه مهتابی مغازه مونه.

عه. مگه مهتابی یک خط مستقیم نیست.

گفت: آره هست. ولی این مدلی و گردش هم هست. شما مهتابی می‌خوای هدیه ببری؟

گفتم: نه، مهتابی لازم ندارم. از همین النگو‌ها یک دونه خوشگلشو خودتون بدین. راستی النگو‌ها کیلویی چنده، انگشتر‌ها کیلویی چنده؟

فرق نمی‌کنه، همه طلا‌ها چه النگو، چه انگشتر، یک قیمت دارن. ضمن اینکه گرمی باید حساب بشن و اجرت و مالیات هم اضافه می‌شه.

یکی انتخاب کردم و گفتم: این خوبه. همینو لطفا حساب کنین.

وقتی توی ماشین حساب قیمت را محاسبه کرد و به من اعلام کرد، گفتم: حالا من برم بیرون یک دوری بزنم، برمی‎گردم.

همان طور که داشتم از مغازه بیرون می‌رفتم، سرم را برگرداندم و گفتم: راستی اگر دوست دارین شما م با من بیایین بریم یک دوری بزنیم.

فروشنده گفت: «شما راحت باشین. من قبلا دورامو زدم» و با اینکه ساعت هنوز ۷ شب نشده بود، برق‌ها را خاموش کرد و آماده شد برای تعطیل کردن مغازه.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->