اعتلای تمدن و فرهنگ اسلامی موجب تضمین امنیت فرهنگی خواهد شد و امنیت فرهنگی در ذیل امنیت ملی قرار دارد و یکی از مؤلفههای اصلی آن را تشکیل میدهد. اگر نگاهی اجمالی به این موضوع داشته باشیم، موضوع امنیت فرهنگ و تمدن در واقع به ریشه تمدن و گستره تمدن برمی گردد. تمدن بزرگترین واحدی است که در تاریخ بشر، در تأملات نظری و بلکه عملی بشر سراغ داریم. تمدن همه امور از جمله امنیت را در برمی گیرد.
مسئلهای که به ویژه در امور تمدن و در این حوزه مطرح میشود، این است که تمدن این اجزای به ظاهر متشتت را در ارتباط با هم قرار میدهد. ممکن است شما در خارج از تمدن هم با یک نظام، بتوانید امنیت را یا امنیت فرهنگی و سیاسی یا نظامی را تأمین کنید؛ ولی اینکه این امنیت لزوما به اقتصاد از یک سو، به روابط خارجی از سوی دیگر، صنایع نظامی، فناوری و علم ربط داشته باشد، این فقط در یک نگاه کلان تمدنی شکل میگیرد.
در نتیجه موضوع ما در تمدن اسلامی همین نگاه کل نگری است که همه اجزا از جمله امنیت و امنیت فرهنگی را در برمی گیرد.
مهمترین مسئله ما در ایجاد امنیت فرهنگی ذیل تمدن، تلاش و حرکت برای رفتن به سمت تمدن سازی است و آن تمدن سازی هم بی شک به یک تصویر کلان، دقیق و روشن نیاز دارد.
ما مثلا در موضوع خود تمدن اسلامی، الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت، مراحل استقرار تمدن نوین اسلامی در فرمایشات رهبر معظم انقلاب را داریم؛ بنابراین اگر ما آن تصویر را درست ترسیم کنیم، مرحله بعدی به الزاماتی میرسیم که نیاز است. مسئله اصلی ما تصویرپردازی است که در قالب تمدن نوین اسلامی باید انجام شود و طبیعتا در مراحل بعد این مسئله تا آیین نامه و فناوری و تنظیم مناسبات و تعیین بازیگران صحنه و هم چیزی که از سیاست گذاران فرهنگی انتظار داریم، به آنجا کشیده میشود.
قاعدتا ما در موضوع رفتن به سمت تمدن اسلامی، چون به سمت یک امر بی نهایت در حال حرکت هستیم، هم از یک طرف وقتی به پشت سرمان نگاه میکنیم باید خوش بین باشیم، چرا که در طول تاریخ انقلاب اسلامی به طور خاص رشد و پیشرفت داشتیم؛ ولی نسبت به آن چیزی که باید به آن برسیم، همیشه این نگرانی باید وجود داشته باشد که بسیار عقب هستیم، چون جهت ما جهت بی نهایت است.