امضای تفاهم‌نامه سه‌جانبه برای برگزاری مشترک کنفرانس مدیریت شهری در مشهدمقدس سرویس‌دهی رایگان متروی مشهد در روز‌های ۱۴، ۱۵ و ۱۶ خردادماه ۱۴۰۴ شهردار مشهد مقدس تأکید کرد: افزایش بهره‌وری، اولویت فعلی مدیریت شهری کشف ۸ کیلوگرم ماده مخدر شیشه از یک انبار ضایعات در حومه مشهد (۱۲ خرداد ۱۴۰۴) ردّ و نشانی از کارگاه‌های کرباس‌بافی در «پاچنار» | درباره روستایی در مجاورت وکیل‌آباد مشهد رئیس شورای اسلامی شهر مشهد: سال ۱۴۰۴ درگیر پروژه‌های ۱۴۰۳ هستیم تقویت ناوگان اتوبوس‌رانی مشهد به‌مناسبت سالگرد رحلت حضرت امام‌خمینی(ره)، (چهارشنبه، ۱۴ خرداد ۱۴۰۴) حق عادلانه مشهد از مالیات بر ارزش افزوده و عوارض آلایندگی در مسیر احقاق هوای ۵ منطقه کلانشهر مشهد امروز آلوده است (۱۲ خرداد ۱۴۰۴) اعزام سه تیم ارزیاب هلال احمر برای بررسی خسارت‌های زلزله بردسکن (۱۲ خرداد ۱۴۰۴) شهردار مشهد مقدس: تفکر بسیجی، پیشرو و گره‌گشای مشکلات است گلوله‌باران ۳۲ دقیقه‌ای مشهد با تگرگ‌های «تخم‌مرغی» در سال ۱۳۳۳ کمبود انبار، از چالش‌های زیرساختی در حوزه اموال تملیکی خراسان رضوی است طلب ۳۰ هزار میلیارد تومانی شهرداری مشهد از دستگاه‌های دولتی در «مهد توس» خبری از فروشگاه‌های شیکان‌پیکان نیست | بازاری که بوی گوسفند می‌دهد پیشرفت فیزیکی ۳۵ درصدی پروژه بازگشایی و احداث بولوار رضویه در مشهد
سرخط خبرها

شور زندگی در شب بازار

  • کد خبر: ۱۸۱۹۰۰
  • ۰۹ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۷:۰۴
شور زندگی در شب بازار
درباره یک تکه از شهر مشهد که تا صبح، بیدار است.

شب‌ها آدم‌ها مهربان ترند؛ شب‌ها آدم‌ها صمیمی ترند؛ و همین کمک می‌کند که شب‌ها زمان مناسبی برای چیزی خریدن و چیزی فروختن هم باشد؛ برای چرخیدن در بازار‌هایی که انگار آدم دارد آن‌ها را توی خوابش می‌بیند؛ این راز بزرگ شب بازارهاست.شب بازار خیابان دانش»، فاصله چندانی با حرم مطهر ندارد.

این قدری که آدم، قدم زنان، سرشار از هوای حرم، چشم بکشد به مغازه‌ها و ماشین‌ها و چهار قدم راه بیاید و ناگهان خودش را وسط یک شب بازار ببیند. وسط بازارگرمی فروشنده‌های پیر و جوان که لباسی می‌فروشند یا عطر و ادکلنی، کاسه‌ای و بشقابی چینی، یا سفره‌های پلاستیکی و پارچه ای.

شب بازار خیابان دانش، یک بازار دو تکه است. یک تکه اش همان اول خیابان است، جایی که مشهدی‌ها هنوز به آن «چهارراه کلانتر» می‌گویند. تکه دوم، اما کمی پایین‌تر است در حاشیه «بوستان میرزا کوچک خان»؛ در فضای سبز حاشیه‌ای خیابان که از قضا انگار درست شده است برای آنکه لابه لای دار و درخت‌ها و گل و بوته اش، غرفه‌های کوچک بر پا بشود و جان بدهد به شب تیره پارک و خلوت تاریکش را پر کند از نور و صدا و شلوغی و رفت و آمد.

شب بازار خیابان دانش، همه این‌ها را دارد و چیز‌هایی بیشتر؛ مثلا بساط خوراکی‌های خیابانی هم لابه لای غرفه هایش برپاست؛ گاری نخودشور و بلال و باقالی، بساط بامیه و چای و تخمه؛ یکی دو تا درشکه هم هست، که انگار هنوز روزگار درشکه باشد، مسافر‌ها را از سر خیابان سوار می‌کنند و می‌برند تا ته خیابان، حوالی «میدان هفده شهریور» و چرخی می‎ دهند و برمی گردانند سر چهارراه کلانتر.  حسابی، اسب و اسباب‌های درشکه، شرنگ شرنگ می‌کنند و خیابان را که پر از سروصدای آدم‌ها و ماشین هاست، به صدایی تازه و متفاوت مهمان می‌کنند. صدایی که انگار از قدیمِ مشهد آمده است. از دل «عیدگاه» و «چهنو» و «سرشور».

«خیابان تهران» به خاطر حرم مطهر، به خاطر «فلکه آب»، به خاطر زُوّار و زیارتشان، شب‌ها حسابی زنده است. شب بازار خیابان دانش، شور این زندگی را بیشتر کرده است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->