قاتل «امیر محمد خالقی» قصاص نشد | ولی دم از اجرای حکم اعدام گذشت کرد  هشدار جدی یک پزشک: مصرف خودسرانه آسپرین ممنوع است یک نشانه پوستیِ قند خون بالا مدارس مشهد فردا چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۴ تعطیل شد + جزئیات چهار کشته و مصدوم در محور رشتخوار به تربت‌حیدریه براثر سانحه رانندگی (۲۲ مهر ۱۴۰۴) + فیلم خودرو آمد، فرهنگش نیامد! مشهد، سکونتگاه ۴۰ درصد از نابینایان خراسان رضوی | تبعیض در استخدام معلولان تا کی ادامه خواهد داشت؟ بازداشت عامل ضرب و شتم پسربچه ۱۲ ساله (۲۲ مهر ۱۴۰۴) + فیلم درباره معیار‌های اصولی رانندگی | توپ ترافیک در میدان استانداردسازی! ۳ افسر پلیس در انفجاری در ایتالیا کشته شدند (۲۲ مهرماه ۱۴۰۴) دبیر شورای عالی فضای مجازی: سه حمله سایبری مهم به زیرساخت‌های کشور دفع شد قاتل امیرمحمد خالقی فردا (چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۴) قصاص می‌شود فوت ۵ نفر از کارکنان دانشگاه علوم پزشکی فسای فارس براثر تصادف (۲۲ مهر ۱۴۰۴) محصولات غذایی خانگی باید دارای مجوز بهداشتی باشند دستگیری ۸ گروگان‌گیر مسلح در چابهار (۲۲ مهر ۱۴۰۴) چند راهکار برای مراقبت‌های روانی و جسمی در فصل دوست‌داشتنی پاییز | از افسردگی فصلی تا فرصت زندگی در خزان آیا مدارس مشهد و خراسان رضوی فردا (چهارشنبه ۲۳ مهرماه ۱۴۰۴) تعطیل می‌شود؟   چند نکته درباره مزایای اصلی پروبیوتیک‌ها صدور هشدار سطح نارنجی در خراسان رضوی درپی پیش‌بینی آلودگی شدید هوا (۲۲ مهر ۱۴۰۴) کشف ۴۸ بسته هروئین بلعی از یک تبعه افغان در مرز دوغارون خراسان رضوی (۲۲ مهر ۱۴۰۴) پیش‌بینی کاهش نسبی دمای هوا در نوار شمالی کشور (۲۲ مهر ۱۴۰۴) وضعیت دما و بارش کشور تا آذرماه ۱۴۰۴ چگونه خواهد بود؟ تقدیرنامه‌ای برای یک زندگی غیراستاندارد زنگ ورزش مدارس در هفته، یک ساعت بیشتر شد | برگزاری المپیاد‌های درون‌مدرسه‌ای از ۲۶ مهر ۱۴۰۴ ورود رایگان به تمام موزه‌ها برای نابینایان و کم‌بینایان به مناسبت روز عصای سفید (۲۳ مهر) توضیح یکی از مسئولان آموزش و پرورش قزوین درباره تنبیه ۲ دانش‌آموز در مدرسه اهدای اعضای جوان مرگ مغزی در مشهد به ۲ بیمار زندگی دوباره بخشید (۲۲ مهر ۱۴۰۴) خراسان‌رضوی، پیشرو در ارتقای کیفیت و ایمنی برای بلندمرتبه‌سازی ساختمان‌ها پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (سه‌شنبه،۲۲ مهر ۱۴۰۴) | آغاز روند کاهش نسبی دما از فردا
سرخط خبرها

آخرِ خط!

  • کد خبر: ۱۸۴۷۶۱
  • ۲۷ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۴:۳۲
آخرِ خط!
وقتی اتوبوس ایستاد و سوار شدم دیدم همه بلند شدند. لبخند زدم و بلند گفتم بفرمایید بنشینید، بفرمایید بنشینید، راحت باشید.
مهدی محمدی
نویسنده مهدی محمدی

وقتی اتوبوس ایستاد و سوار شدم دیدم همه بلند شدند. لبخند زدم و بلند گفتم بفرمایید بنشینید، بفرمایید بنشینید، راحت باشید.

به راننده نگاه کردم و وقتی دیدم با اخم به من نگاه می‌کند گفتم: واقعا چرا مردم جامعه ما این طوری هستند؟ وقتی یک آدم محبوب مثل من را که مردم به خاطرش از جایشان بلند می‌شوند می‌بینند، چشم دیدنش را ندارند و آن‌ها هم همین طوری که شما با اخم به من نگاه می‌کنید به انسان موفق نگاه می‌کنند.

راننده گفت: این چرت و پرت‌ها چیه می‌گی انسان موفق؟ این‌ها می‌خوان از اتوبوس پیاده بشن که از جاشون بلند شدند.

گفتم: اگه راست می‌گی پس چرا پیاده نمی‌شن؟

راننده گفت: به خاطر اینکه شما جلو راهشون وایستادی و داری سخنرانی می‌کنی و تکون هم نمی‌خوری؟

گفتم: من مطمئنم به خاطر احترام به من بلند شدند، چون همه شون بدون استثنا از روی صندلی بلند شدند.
راننده گفت: همه بلند شدند، چون اینجا آخر خطه. حالا برو کنار بذار پیاده بشن.

همان طور که مسافران داشتند پیاده می‌شدند و من هم از آن پایین داشتم داخل اتوبوس را نگاه می‌کردم، گفتم: راستی آقای راننده به سلامتی داخل اتوبوس هم لوله کشی کردند؟ لوله کشی گاز هست یا لوله کشی آب؟ متری چند گرفتند؟ راستی ما آشنای لوله کش داریم اگه خواستین بگیم بیاد.

راننده شدت اخمش بیشتر شد و گفت: لوله کشی چیه؟ این‌ها میله‌های اتوبوس هستند. مگه تو تا حالا سوار اتوبوس نشدی؟

گفتم: نه، نشدم.

راننده پرسید: عجیبه که تاحالا سوار نشدی؟ چرا؟

گفتم: آخه ما خیلی پول داریم و سه چهار تا راننده شخصی داریم.

راننده گفت: واقعا این قدر پول دارین؟

گفتم: بله با اجازه تون. ما خیلی پول داریم. از بس پول داریم پول هامون توی گاوصندوق خونمون جا نمی‌شه مجبور می‌شیم توی تمام کشو‌ها و کمد‌های خونه مون پول بذاریم، حتی این جعبه‌های خالی پنیر که بیشتر مردم داخلش نخ وسوزن می‌ذارن، ما خودمون داخلش پول نگهداری می‌کنیم. این قدر پول هامون زیاده حتی نزدیک بود توی حمام هم پول نگه داریم، ولی ترسیدیم اونجا پول‌ها خیس بشن بعدش به خاطر پول شویی ما رو بگیرن.

راننده وسط حرف هایم درباره پول دار بودن خانواده ام، راهش را کشید و رفت داخل کیوسکی که انتهای خط بود. در همین حین احساس کردم یک نفر دارد گوشم را می‌کشد. به پشت سرم نگاه کردم دیدم پدرم است که گوشم را می‌کشد. بعد هم با ناراحتی گفت: بار‌ها بهت گفتم وقتی خودمون پا داریم هیچ دلیلی نداره که سوار وسایل نقلیه بشیم.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->