رئیس اتاق اصناف مشهد: تبصره ماده ۱۰۰ گامی در مسیر هوشمندسازی اخذ مالیات است قیمت امروز خودرو‌های خارجی و مونتاژی (۲۲ شهریور ۱۴۰۴) | تیگو ۷ پرومکس چند؟ بررسی قیمت امروز خودرو‌های داخلی (۲۲ شهریور ۱۴۰۴) | افت ۱۰ میلیونی پژو ۲۰۷ تخم‌مرغ، ران مرغ، ران گوسفندی و ران گوساله در مشهد چند؟ (۲۲ شهریور ۱۴۰۴) + جدول گشت‌های روزانه تعزیرات حکومتی مشهد بر بازار مرغ، برنج و نان توقف در نقطه صفر | بورس از رشد ایستاد (۲۲ شهریور ۱۴۰۴) فرماندار شهرستان سرخس: ایجاد مناطق ویژه اقتصادی در سرخس، گامی برای رونق کسب‌وکار و اشتغال است قیمت انواع سکه پارسیان (۲۲ شهریور ۱۴۰۴) + جدول حدود ۸۰ هزار نفر برنده پیش فروش سکه طلا شدند | مرحله جدید پیش فروش سکه بزودی اعلام می‌شود استاندار خراسان رضوی: اختیار توزیع و مدیریت درآمد مازاد ارزی استان باید به خود استان تفویض شود قیمت جهانی طلا در بازار امروز (شنبه، ۲۲ شهریور ۱۴۰۴) اعلام شد منتظر افت قیمت گوشت باشید (۲۲ شهریور ۱۴۰۴) با وجود کاهش مصرف برق، خاموشی‌ها به پایان می‌رسد؟ تا دی ماه قیمت طلا به چه عددی می‌رسد؟ | پیش‌بینی مهم یک بانک بین‌المللی درباره قیمت طلا پرداخت کالابرگ تا پایان سال ادامه خواهد یافت ریزش قیمت طلا در مشهد (۲۲ شهریور ۱۴۰۴) | نرخ سکه اعلام شد قیمت دلار در مشهد چند شد؟ (۲۲ شهریور ۱۴۰۴) قیمت میوه و تره‌بار در مشهد (۲۲ شهریور ۱۴۰۴) | افزایش قیمت ۳ قلم میوه دغدغه‌های بخش خصوصی درباره مکانیسم ماشه کاهش تقاضا در بازار نوشت افزار مشهد تحت تأثیر تورم | زنگ گرانی در بازار لوازم تحریر شیب کُند ارائه تسهیلات خُرد در خراسان رضوی با وجود افزایش سقف وام‌ها پیش‌بینی بورس برای شنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۴ پیش‌بینی قیمت دلار، طلا و سکه در روز شنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۴  بازگشت بیش از ۱۲ میلیارد تومان از صنوف متخلف به شهروندان مشهدی گسترش محدوده بلندمرتبه‌سازی به تمام نقاط مشهد نتیجه بازنگری در طرح تفصیلی بافت پیرامون حرم مطهر رضوی تا پایان مهر ۱۴۰۴ اعلام می‌شود قیمت امروز خودرو‌های خارجی و مونتاژی (۲۰ شهریور ۱۴۰۴) | آریزو ۸ سر به فلک کشید
سرخط خبرها

چگونه به روش حرفه‌ای طلا بخریم؟

  • کد خبر: ۱۸۹۹۰۸
  • ۲۹ مهر ۱۴۰۲ - ۱۶:۳۲
چگونه به روش حرفه‌ای طلا بخریم؟
به همسرم گفتم: این دفعه می‌خوام برای تولدت طلا بگیرم. خندید و گفت: تو از بس برای من طلا نگرفتی، یادت رفته طلا چی هست؟
مهدی محمدی
نویسنده مهدی محمدی

به همسرم گفتم: این دفعه می‌خوام برای تولدت طلا بگیرم.

خندید و گفت: تو از بس برای من طلا نگرفتی، یادت رفته طلا چی هست؟

از این حرفش ناراحت شدم و برای اینکه ثابت کنم به صورت حرفه‌ای می‌توانم طلا بخرم، خودم را در کمترین زمان ممکن به نزدیک‌ترین طلا فروشی سر کوچه رساندم. سرم را به شیشه چسباندم و به فروشنده مغازه اشاره کردم تا در را برایم باز کند.

همان طور که طلا‌ها را نگاه می‌کردم، گفتم: این گردالو‌ها چنده؟

تا گفتم گردالو، چشمش گرد شد و گفت: گردالوها؟

گفتم: بابا منظورم همین دایره زردهاست.

نفس عمیقی کشید و گفت: عزیزم، دایره چیه؟ اون‌ها النگو هستن.

گفتم: یعنی همه این دایره‌ها اسمشون النگوست؟

با سرش تأیید کرد و گفت: بله. همه این دایره‌ها النگو هستند. اگر برای همسرتون می‌خواین هدیه بخرین، یک مدل انتخاب کنین تا من وزن کنم. اگه اندازه یا مطابق میلیشون نبود، دوباره بیاین تا عوض کنم.

به یکی از طلا‌ها اشاره کردم و گفتم: این النگو رو می‌خوام، ولی به احتمال خیلی زیاد برای دست خانمم کوچیک باشه.

جواب داد: اون برای دست همه خانم‌ها کوچیکه.

خندیدم و گفتم: اگه برای دست همه کوچیکه، چرا این همه النگوی کوچیک رو آوردین مغازه بفروشین؟

گفت: واسه اینکه اون‌ها النگو نیستن، اسمشون حلقه‌اس.

شما که گفتین این دایره‌ها همشون اسمشون النگوست.

مغازه دار گفت: من از شما معذرت می‌خوام. اون دایره بزرگای طلایی رنگ النگو هستن. اون دایره کوچیکا هم حلقه و انگشتر.

گفتم: پس اون دایره بزرگ‌های سفید چی ان؟

اون‌ها هم النگو هستن، ولی طلای سفیدن.

گفتم: ببخشین این قدر سؤال می‌پرسم. اون دایره خیلی بزرگه که فقط یک دونه دارین و این قدر می‌درخشه چیه؟

اون دیگه مهتابی مغازه مونه.

عه. مگه مهتابی یک خط مستقیم نیست.

گفت: آره هست. ولی این مدلی و گردش هم هست. شما مهتابی می‌خوای هدیه ببری؟

گفتم: نه، مهتابی لازم ندارم. از همین النگو‌ها یک دونه خوشگلشو خودتون بدین. راستی النگو‌ها کیلویی چنده، انگشتر‌ها کیلویی چنده؟

فرق نمی‌کنه، همه طلا‌ها چه النگو، چه انگشتر، یک قیمت دارن. ضمن اینکه گرمی باید حساب بشن و اجرت و مالیات هم اضافه می‌شه.

یکی انتخاب کردم و گفتم: این خوبه. همینو لطفا حساب کنین.

وقتی توی ماشین حساب قیمت را محاسبه کرد و به من اعلام کرد، گفتم: حالا من برم بیرون یک دوری بزنم، برمی‎گردم.

همان طور که داشتم از مغازه بیرون می‌رفتم، سرم را برگرداندم و گفتم: راستی اگر دوست دارین شما م با من بیایین بریم یک دوری بزنیم.

فروشنده گفت: «شما راحت باشین. من قبلا دورامو زدم» و با اینکه ساعت هنوز ۷ شب نشده بود، برق‌ها را خاموش کرد و آماده شد برای تعطیل کردن مغازه.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->