به گزارش شهرآرانیوز، امام حسن عسکری علیه السلام در روز جمعه هشتم ربیع الثانی سال ۲۳۲ هجری قمری در مدینه منوره چشم به جهان گشود و دنیا بار دیگر چشمش به حجت خدا بر زمین منور شد.
هشتم ربیع الثانی سال ۲۳۲ هجری قمری، سالروز ولادت امام ابو محمد حسن بن علی العسکری (ع)، پدر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است که بنا به قول مشهور در شهر مدینه متولد شده است.
به نقل از منابع شیعی، مادرش کنیز بود ونامش حدیث یا حدیثه یا سوسن یا سلیل بوده و پدرش امام هادی (ع) است.. امام عسکری (ع) برادری به نام جعفر داشت که به جعفر کذاب معروف است. او پس از شهادت امام عسکری (ع)، ادعای امامت کرد و با انکار تولد فرزندی برای او، به عنون تنها وارث او مدعی میراث آن حضرت شد. سید محمد و حسین دیگر برادران او بودهاند.
زندگی آن حضرت در دوران شش تن از خلفای ستمگر عباسی سپری شد که به ترتیب جعفر متوکل، محمد منتصر، ابوالعباس احمد مستعین، ابو عبدالله معتز، محمد مهتدی و احمد معتمد است.
به علت سکونت اجباری آن حضرت و پدر بزرگوارش توسط خلفای ملعون عباسی در پادگان نظامی سامرا، این دو امام ملقب به «عسکری» شده اند.
از القاب آن حضرت، هادی، زکی، نقی و رفیق است. فضائل و کمالات معنوی آن حضرت موجب شده بود که دوست و دشمن شیفته آن حضرت شده و از صمیم قلب به آن حضرت ارادت بورزند و وجود گرامی امام را خواسته یا ناخواسته محترم شمارند.
احمد بن عبیدالله بن خاقان قمی نماینده خلیفه عصر و متصدی خراج شهر قم بود. او با اینکه یکی از دشمنان سرسخت و از آزار دهندگان اهل بیت (ع) بود، در مورد ویژگیهای اخلاقی امام حسن عسکری (ع) میگوید: من در شهر سامراء هیچ کس از علویان را ازلحاظ رفتار و وقار و پاکدامنی و نجابت و بزرگواری برتر از ابومحمد ابن الرضا (امام عسکری علیه السلام) نه دیدم و نه شناختم.
او در میان خاندان خویش و قبیله بنی هاشم و سرلشکران و وزیران و سایر مردم و حتی در میان سالخوردگان و اشراف محترمتر و عزیزتر از همه بود، این حقیقت را من با چشم خودم مشاهده کردم.
روزی در کنار پدرم - که یکی از افراد سرشناس دستگاه خلافت بود - ایستاده بودم و در آن روز پدرم جلسه عمومی داشت و همه افراد را به حضور میپذیرفت. ناگهان نگهبانان خبر آوردند که ابو محمد، ابن الرضا دم در ایستاده است. پدرم با صدای بلند گفت: اجازه دهید وارد شود.
من از این گفتگو شگفت زده شدم، زیرا تا آن لحظه ندیده بودم که در حضور پدرم جز خلیفه و ولیعهد وی، کس دیگری را با کنیه به او معرفی نمایند. سپس جوانی گندمگون، خوش قامت، زیباروی و با اندامی موزون، با جلال و وقار ویژه وارد اتاق شد.
پدرم با دیدن وی از جای برخاست و چند قدم به استقبالش رفت، با آنکه تا آن لحظه ندیده بودم که چنین رفتاری را با یک نفر هاشمی و یا یکی از فرماندهان لشکری نشان داده باشد.
چون نزدیکش رسید، دست بر گردن او انداخته و از صورت و سینه اش بوسیده و دستش را گرفت و در روی تخت خود نشانید وخودش نیز پهلوی او نشست و با او به گفت و گوی صمیمانه پرداخت.
پدرم در ضمن صحبت به او «فدایت شوم» میگفت. از برخورد احترام آمیز پدرم با این جوان ناشناس هر لحظه بر حیرتم افزوده میشد. هنگام خداحافظی پدرم با احترام فوق العاده او را بدرقه کرده و او رفت.
هنگام شب وقتی پدرم تنها شد، به او گفتم: پدر! این جوان که صبح او را دیدم چه کسی بود که نسبت به او چنین احترام نمودی و در گفت و گوی با او «فدایت شوم» میگفتی؟! و خودت و پدر و مادرت را فدایش میساختی؟
گفت: «پسرم! او امام رافضیان است، او حسن بن علی است که به ابن الرضا معروف است.»
آنگاه پدرم بعد از اندکی سکوت درادامه سخنانش چنین گفت: پسر جان! اگر حکومت از دست خلفاء بنی عباس بیرون رود، هیچ کس از بنی هاشم جز او سزاوار آن نیست و این به جهت فضیلت، پاکدامنی، زهد و پرهیزگاری و اخلاق شریف و شایستگی ذاتی اوست. اگر پدر او را دیده بودی، مردی بزرگوار، نجیب و شخصیت با فضیلتی را دیده بودی.
برنامه ریزی صحیح در زندگی موجب رشد اقتصادی و از زیر ساختهای توسعه اجتماعی و بالندگی اقتصادی یک جامعه محسوب میشود. در سیره امام حسن عسکری (ع) در این رابطه نکات قابل توجهی وجود دارد.
محمد بن حمزه سروری میگوید: توسط ابوهاشم جعفری - که با هم دوست بودیم - نامهای به محضر امام عسکری (ع) نوشته و درخواست کردم که آن حضرت دعا کند تا خداوند متعال در زندگی من گشایشی ایجاد بفرماید.
وقتی که جواب را توسط ابوهاشم دریافت کردم، آن حضرت نوشته بود: «پسر عمویت یحیی بن حمزه از دنیا رفت و مبلغ صد هزار درهم ارث باقی گذاشت و این درهمها به تو ارث میرسد؛ پس خدا را سپاسگذاری کن و بر تو باد به میانه روی و از اسراف بپرهیز که اسراف از رفتارهای شیطانی است.
بعد از چند روزی، پیکی از شهر حران آمده و اسنادی را مربوط به دارایی پسر عمویم به من تحویل داد. من با خواندن نامهای که بین آن اسناد وجود داشت، متوجه شدم که پسرعمویم یحیی بن حمزه دقیقا همان روزی فوت کرده است که امام (ع) آن خبر را به من داد.
به این ترتیب از تنگدستی و فقر رهایی یافته و بعد از ادای حقوق الهی و احسان به برادرهای دینی ام، طبق دستور امام علیه السلام زندگی خود را بر اساس میانه روی تنظیم نموده و از اسراف و ولخرجی پرهیز نمودم و به این ترتیب زندگی ام سامان یافت در حالی که در گذشته فردی مبذر و اسراف کار بودم.
مدت امامت ظاهری آن حضرت شش سال است. امام عسکری علیه السلام در سن ۲۸ سالگی در هشتم ربیع الاول سال ۲۶۰ قمری در دوره جکومت معتمد عباسی در سامرا به شهادت رسید.
گزارشهایی نیز درباره شهادت او در ماههای ربیعالثانی و جمادیالاولی نیز وجود دارد. شیخ مفید برآن است او به سبب بیماری از دنیا رفت؛ اما بنا به گفته فضل بن حسن طبرسی در اعلام الوری، بسیاری از علمای امامیه معتقدند که امام عسکری (ع) همچون دیگر امامان بر اثر مسمومیت شهید شده است. مستند آنان روایت «و الله ما منّا الا مقتول شهید» منقول از امام صادق (ع) است.
همچنین سید جعفر مرتضی عاملی تاریخپژوه، سخن شیخ مفید را حمل بر تقیه کرده است. بر اساس برخی گزارشهای تاریخی دو خلیفه قبل از معتمد نیز در صدد قتل امام عسکری (ع) برآمده بودند.
در روایتی آمده است معتز عباسی به حاجب خود دستور داد امام را در مسیر کوفه به قتل برساند، ولی با آگاه شدن مردم، موفق نشد. بر اساس گزارش دیگری، مهتدی عباسی نیز تصمیم گرفت امام را در زندان به شهادت برساند، ولی تصمیم او عملی نشد و دوره حکومت او به سر رسید. امام عسکری (ع) در خانه خود در سامرا، که پیشتر امام هادی (ع) نیز در آنجا دفن شده بود، مدفون است.
به نقل عبدالله بن خاقان، وزیر معتمد عباسی پس از شهادت امام عسکری (ع)، بازارها تعطیل شد و بنیهاشم، بزرگان، رجال سیاسی و مردم در تشییع پیکر او شرکت کردند. این روز در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران به مناسبت آغاز امامت امام زمان (ع) تعطیل رسمی است.