مژده رنگیان - امسال تیم هندبال اشتادسازه مشهد موفق شد عنوان قهرمانی لیگ برتر ایران را از آنِ خود کند و کاپ قهرمانی را به مشهد بیاورد، اما کار مهمتر کسب سهمیه جام باشگاههای آسیا برای اولینبار در مشهد بود. در این فصل خیلیها لقب تیم «لاکچری لیگ» را به نماینده مشهد داده بودند، تیمیپرمهره با قراردادهایی بالا از نظر منتقدان محکوم به پیروزی بوده و کار سختی در راه قهرمانی نداشته است. اما قضیه از دید بازیکنان این تیم کاملا متفاوت است و جواب این منتقدان را دادهاند. در ادامه داستان این تیم را از زبان بازیکنان مشهدی این تیم پرقدرت میخوانیم. دهدوازده سال است که یکدیگر را میشناسند و عمر هندبالی خود را با هم گذراندهاند. قرار است اولین مشهدیهایی باشند که راهی جام باشگاههای آسیا میشوند. فصل سخت، اما شیرینی را گذراندهاند، چون باید بیشتر از هر بازیکنی تلاش میکردند تا در کنار ستارههای هندبال بانوان ایران دیده شوند؛ ولی نگاه متفاوت باعث شد فصلی رؤیایی برای آنها رقم بخورد و کاپ قهرمانی را بالای سر بردند، اماراه برای آنها تمام نشده، بلکه تازه شروع شده است و باید خود را دوباره ثابت کنند تا بتوانند بازی در جام باشگاههای آسیا را تجربه کنند.
من هم امسال دیوار بتنی شدم
ملیحه یغماییپور ۱۲ سال است که هندبال بازی میکند و در زمین بهعنوان گوش راست بازی میکند. به لطف نبود حامیان مالی در ورزش بانوان در سالهای گذشته، بیشتر در دستهیک بازی کرده است و هربار به لیگ برتر صعود میکردند، اعزام نمیشدند و دوباره در لیگیک بازی میکردند و درجا میزدند. ۲ سال است که در لیگ برتر با پیراهن اشتادسازه بازی میکند.
تفاوت امسال با سال قبل این بود که اسپانسر هدفش بزرگتر بود و به آسیا فکر میکرد. امسال مالک باشگاه داشتیم و فقط بحث حمایت مالی نبود. همه از یک خانواده بودیم و برای یک هدف تلاش کردیم. اولین سالی است که در مشهد یک باشگاه حرفهای در هندبال بانوان فعالیت کرد. پدیده و بام ایران هم در سالهای قبل اسپانسر بودند، ولی در حد حمایت مالی بود که بعد از یک سال نیز تیمها رها شدند. امسال از هر نظر، خوراک، پوشاک، سالن تمرین، بدنسازی و استخر، پکیج کاملی را تجربه کردیم و هرچیزی که برای موفقیت نیاز بود، مهیا شد. مربی تیم ملی نیز کنار ما بودند، چهره مطرح هندبال ایران و ما نیز خودمان پتانسیل لازم را داشتیم و توانستیم موفق شویم.
تمرینات اشتادسازه از تیرماه شروع شد. با فراخوان کلی، ۳۰ نفر مشهدی در تمرینات حاضر شدند. در هر سطحی بازیکنان تست دادند و تمرین کردیم. از زمان جشن افتتاحیه، بچههای غیربومیاضافه شدند و در آن زمان نسبت بومیو غیربومی۱۲ به ۱۲ بود. در این مدت تمرینات زیرنظر خانبابازاده و شعبانپور دنبال شد که تعدادی از بومیها حذف شدند و درنهایت با اضافهشدن شافعیان و ۴ ملی پوش دیگر، ترکیب تیم بسته شد و ۳ مشهدی در تیم باقی ماندند.
امسال تیمهای دیگر هم از ملیپوشان در ردههای سنی مختلف در ترکیب خودشان استفاده میکردند و اصلا به شکلی نبود که تیمهای دیگر ضعیف باشند. از همان اول فصل در هر بازی استرس داشتیم و ازپیشبرنده نبودیم.
امسال همپستی من ساناز رجبی بود. این بازیکن باتجربه هرچیزی که لازم بود در طول فصل گفت و ایرادهای من را میگرفت. در آسیا بهترین گوشزن بود، اما نگاه از بالا به پایین نداشت و همیشه در کنار هم بودیم. در پست دفاعی نیز مژگان قهرمانی، معروف به دیوار بتنی آسیا بود که من خیلی تلاش کردم در کنارش با قدرت حضور داشته باشم و توانستم توانایی خودم را ثابت کنم. حالا به من و مژگان دیوارهای بتنی میگویند.
متأسفانه در مشهد جو عجیبی بین بازیکنان وجود دارد و یکسری مربیها انحصاری عمل میکنند. مثلا میگویند من این بازیکنان را ساختهام و نباید به تیم دیگری زیرنظر یک مربی دیگر بروند؛ اما امسال این تابو شکست. اگر تابهحال در هندبال مشهد ضربه خوردهایم، بهخاطر این دیدگاه است. باید بگذارند همه خوبهای مشهد در یک تیم باشند و اجازه دهند بازیکنان باهم دوست و همتیمیباشند و به جای ۴ تیم، یک تیم خوب در مسابقات داشته باشیم. دراینصورت زودتر میتوانستیم از مشهد قهرمان شویم. در این سالها ما حمایت هیئتها را زیاد نداشتیم. فصل قبل با تیم اشتادسازه در اوج مسابقات تنها یک جلسه چهارشنبهها در سالن دانشگاه فردوسی تمرین داشتیم. هیچ حمایتی ازسوی استان نبود و خودمان دنبال سالن و تمرین بودیم و نمیتوانستیم تمرکزی روی مسابقات داشته باشیم. در این شرایط هر کدام از بازیکنان باید خودشان هزینه شخصی میکردند و به باشگاه میرفتند تا آمادگی خود را حفظ کنند.
اتفاق بد امسال، کنارهگیری دیگرتیم مشهدی از لیگ برتر در میانههای فصل بود. بعد از اعلامآمادگی ارشیاشید، عدهای از بازیکنان خوب ترجیح دادند در تیم نباشند، عدهای هم تصمیم گرفتند برای این تیم بازی کنند و تعدادی نیز دیر جذب تیم شدند؛ اما متأسفانه این حامی مالی همه بازیکنان را از هندبال زده و دلسرد کرد و بچهها را در مقابل هم قرار داد. یک مربی خوب میتوانست مشهدیها را همدل کند، اما این اتفاق امسال رقم نخورد.
عدهای میگویند فدراسیون بین این ۲ تیم تبعیض قائل شد، درحالی که موضوع جالبی اتفاق افتاد و آنقدری که ارشیا به کنارهگیری دیده شد، اشتادسازه را باوجود قهرمانی مطرح نکردند. ما از اول فصل پیشبینی میکردیم که ارشیا به مشکل میخورد.۹۰ درصد بازیکنان آن تیم هم اسپانسر را میشناختند، ولی بازیکنان چارهای هم نداشتند؛ زیرا میخواستند امسال تیمی داشته باشند و دیده شوند. بازیکنان درنهایت فقط بازی میکردند و حتی بیخیال قرارداد شده بودند، اما اسپانسر کنارهگیری کرد.
مبلغ قراردادها را نمیتوانیم بگوییم، چون من رقم بقیه بچهها را نمیدانم و کسی از مبلغ قرارداد بازیکنان دیگر خبر ندارد. اشتادسازه امسال سطح قراردادها را بالا آورد و سال بعد قراردادها را تحتتأثیر قرار داد و برای ما خیلی خوب بود؛ زیرا قراردادهای فصل آینده باید ۳۰ درصد بیشتر از فصل قبل باشد.
صعود به جام باشگاههای آسیا شیرینترین بخش داستان است. تجربه بسیار جدیدی است. ما ۳ نفر از همان اول باوجود هدف قهرمانی، مدام به آسیا فکر میکردیم و در آخر به آن رسیدیم. برای هر بازیکنی بسیار ارزشمند است، از این هفته تمرینات شروع میشود و امیدواریم در آنجا هم درخشش داشته باشیم. البته معلوم نیست بازیکنان تیم تغییر کنند یا نه، حتی ۱۰۰ درصد مشخص نیست که من در جام آسیا باشم؛ بلکه باید در اردوها و تمرینات خودم را به کادر فنی ثابت کنم.
شافعیان خیلی تلاش کرد فرقی بین بومیها و غیربومیها نباشد. دلسوزانه ایرادها را میگرفت و انگیزه میداد و کمک او باعث شد خودمان را نشان دهیم و راه را برای پیشرفت هموارتر کرد. شاید اگر مربیان سالهای گذشته هم کمک میکردند بچهها زودتر از این دیده میشدند.
شاید من سالهای زیادی برای بازیکردن پیشرو نداشته باشم، اما مطمئن هستم المیرا و محدثه میتوانند به قله برسند. من پشتشان هستم و این باور را دارم که یک روزی آنها را در بالاترین سطح میبینم. خودم نیز تا وقتی که بدنم اجازه بدهد، هندبال بازی میکنم و بعد از آن وارد مربیگری میشوم. از حسامی بابت حضور پدرانه در کنار تیم تشکر میکنیم که اجازه ندادند احساس سختی کنیم. حرفهای نگاه کرد و صفر تا صد را در بهترین حالت بست. امیدوارم با قهرمانی زحماتشان را جبران کرده باشیم. اصغر سهمینیز از همان اول هدفشان قهرمانی بود و هر کمکی توانستند به تیم کردند.
در آسیا شگفتیساز میشویم
المیرا معاونزادهغزنوی بیستوسهساله است و از یازدهسالگی هندبال را از مدرسه استارت زده است. برخلاف بقیه بازیکنان، در تمام پستها بازی میکند؛ از گوش چپ و بغل چپ تا سنتر بخش و بغل راست. ۶ سال است که به صورت حرفهای و جدیتر این رشته را دنبال میکند. یک سال برای تیم ثامنالحجج، قهرمان چندین دوره، به میدان رفته و از سال پیش برای اشتادسازه بازی کرده است. شرایط او با بقیه بازیکنان کمی متفاوت است. خانوادهاش بهشدت مخالف بودهاند و در سالهای قبل به قول خودش با گریه و زاری و وساطت اقوام، هندبال بازی میکرده است. خانواده با گذشت چندین سال هنوز هم از فعالیت ورزشی المیرا حمایت نمیکنند. او میگوید راهش را انتخاب کرده است و هدفهای بزرگی همچون رسیدن به تیم ملی و لژیونرشدن را در سر دارد.
امسال تجربه متفاوتی داشتیم. همهچیز برنامهریزی شده بود. از نظر کیفی تمرینات سطح بالایی داشت. روزی ۲ جلسه تمرینی بود و از نظر فنی پیشرفت زیادی داشتم. در رسانهها میگفتند اشتادسازه بیشترین ملیپوش را دارد، اگر میبردیم وظیفه ما بود و اگر میباختیم انگشت اتهام بهسمت ما گرفته میشد که چرا با اینهمه ملیپوش، تیم اصلا شکست بخورد! بهجز ما، تیمهای کازرون و تأسیسات، تیمهای دوم و سوم جدول، نیز ملیپوشان زیادی داشتند و یکی از آنها ۶ ملیپوش داشت.
اما دلیل قهرمانی و موفقیت ما صرفا بازیکنان ستاره نبود، علت آن هماهنگی و یکدلی در تیم بود. ما ۶ ماه سخت تمرین کردیم، همه چیز از تمرین و غذا تا اخلاق در بالاترین سطح بود و بهخاطر حرفهایبودن باشگاه به این عنوان رسیدیم.
در اشتادسازه فرقی بین بومیها و غیربومیهای تیم نبود. رابطه بسیار خوبی شکل گرفته بود و همین موضوع باعث شد در زمین هم حاشیه نباشد و بازیکنان روی نیمکت و در زمین برای یکدیگر بازی کنند و یک هدف داشته باشند. هندبال رشتهای است که وجود ملیپوشان زیاد هم نمیتواند پیروزی در یک بازی را تضمین کند و همهچیز در زمین و حتی در چند ثانیه رقم میخورد. تعداد گلها قابل پیشبینی نیست و تیمیکه باهوشتر بازی کند، برنده میشود. هندبال بازی فکر است و ربطی به تعداد ملیپوش ندارد. بیشتر در پخش بازی میکنم. در این پست مینا وطنپرست، بهترین سنتر ایران، همپستی من بود که خیلی چیزها از او یاد گرفتم. امسال بازیکنان به هم کمک میکردند و رقابت خیلی سالمیداشتیم.
قبل از شروع فصل، به ما ۳ نفر هم اسپانسر ارشیا پیشنهاد بالایی داد. حتی به ما گفتند در اشتادسازه بازی به شما نمیرسد و سعی داشتند ما را منصرف کنند، اما من ۲ سال قبل در دستهیک با ارشیا قرارداد داشتم و میدانستم که وعدههای پوچ زیادی میدهد و حتی از مدیرعامل تیم شکایت رسمیکردم، ولی به جایی نرسیدو من دیگر به این شخص اعتماد نمیکنم، بههمیندلیل این پیشنهاد را ما ۳ نفر قبول نکردیم. ما را از نظر روانی در اردوهای اول تحتفشار قرار دادند. در آن زمان هنوز ما هم با بچههای اشتادسازه آشنا و دوست نشده بودیم و جو سنگینی بود؛ اما گفتیم هدف ما این است که خودمان را به سطح دیگربازیکنان برسانیم.
وقتی بازیکن در تیم احساس آرامش نداشته باشد و احساس کند مدیران با او صادق نیستند و دورش میزنند و فقط وعدهوعید میدهند، از همهچیز دلسرد میشود. ارشیاشید با این کار و کنارهگیری از لیگ، کلی استعداد را کشت و خیلیها را دلسرد کرد. فدراسیون نباید اجازه بدهد این شخص دوباره وارد لیگ شود. زمان کنارهگیری حتی مالک اشتادسازه درخواست داد تیم ارشیا را حمایت میکند تا امتیاز این تیم از بین نرود؛ اما هیئت طرقبهوشاندیز حاضر شد کنارهگیری کند، ولی راضی به حمایت اشتادسازه نشد.
شاید ما بازیکنان مشهدی به این خاطر شکوفا نشدیم که یک مربی بالای سرمان نبود که هدفش بزرگکردن و رشد بازیکن باشد. من امسال در امید جزیره کیش بهعنوان یک غیربومیبازی کردم و بعد از آن از تأسیسات و کیش ایر به من پیشنهاد شد، بهخاطر اینکه خارج از خانه بازی کرده بودم و دیده شدم. ولی امسال ترجیح دادم در خانه و در تیم اشتادسازه بمانم.
حضور در جام ملتهای آسیا باید هیجانانگیز باشد. فکر میکنم اشتادسازه تیم را برای سکوی آسیایی آماده میکند و برنامه خوبی دارند تا نتیجه متفاوتی از سالهای قبل رقم بخورد. مالک باشگاه بلندپرواز و ریسکپذیر و هدفمند است و مطمئنم میتوانیم شگفتی بزرگی را بسازیم. تابهحال خراسان سهمیه آسیا گرفته، اما اعزام نشده است.
من هنوز در هندبال هدفهای زیادی دارم، اول اینکه ملیپوش شوم و بعد هم لژیونرشدن، هدف من است. امسال خیلی دلم روشن است که به تیم ملی دعوت میشویم. در بخش بانوان نیز فعلا فقط چند بازیکن تجربه بازی در لیگ عراق را دارند، اما من بازی در رومانی یا بوندسلیگا را دوست دارم. اگر بانوان لژیونر زیاد شود، سطح لیگ برتر هم بالاتر میرود.
امسال یک فصل حرفهای را پشتسر گذاشتیم و در کنار بار فنی بالا، از نظر روحیروانی همهچیز خوب بود؛ از خاطرات بامزه شغل خیاطی پسرعموی اصغر سهمیو سفر شیراز تا حمایتهای باشگاه، حسامی، سهمی و شافعیان که بهواسطه آن بهمعنای واقعی کلمه، امسال شکوفا شدیم.
همدلی، ما را قهرمان کرد
محدثه جلالیفر بیستودوساله است؛ گلر تیم اشتادسازه که او هم از پنجم دبستان هندبال را از آموزشگاهها شروع کرده و در همه این سالها با ملیحه و المیرا همتیمیبوده است. ۲ سال در اشتادسازه و یک سال در ثامنالحجج لیگ برتر را تجربه کرده و پیشازآن در دستهیک بوده است. ژیمناستیک را تا دبیرستان ادامه داده و حالا فقط تمرکزش بر روی هندبال است.
امسال تیم حرفهای بود. بالاترین مقام باشگاه تا ردههای پایینتر، همگی حرفهای رفتار میکردند و همین موضوع باعث قهرمانی این تیم شد. البته سهمیه امسال را از تلاش بچههای سال قبل داریم. سال قبل بچهها با سختی زیاد توانستند آن را حفظ کنند. امسال هم کار کنار شافعیان به هرکدام از ما انگیزه مضاعف داد تا رشد کنیم. در این مدت بچههای ملیپوش الگو بودند؛ هم از نظر اخلاقی و هم فنی و این پیشرفت برای من بسیار ارزشمند است.
اینکه تیم پرمهره بود و بازیکنان ملیپوش زیادی داشت را قبول میکنیم، اما اینکه تا آخر فصل این تیم یکدست و یکدل باقی بماند، کار سختی است. هر کدام از بازیکنان یک برند هستند، اما بهتنهایی نمیتوانستند در این پیروزی سهیم باشند، بلکه عملکرد ما در قالب یک تیم، ما را به قهرمان تبدیل کرد؛ مثل خیلی از تیمها که مهرههای زیادی دارند، اما این نتیجه را نتوانستند کسب کنند. در همه رشتههای ورزشی مثال این تیمها را هم دیدهایم.
امسال دروازهبانهای اول و دوم تیم ملی در اشتادسازه بودند. هانیه لک و فاطمه خلیلی امسال کمک زیادی به من کردند که باعث شد پیشرفت کنم. تمرینات بسیار خوبی داشتیم، نکات مهمیگوشزد شد، نقاط ضعف و اشتباهات را به بچهها یادآوری کردند و این ۶ ماه برای من از نظر فنی بسیار خوب بود. ما ۳ بازیکن مشهدی نیز در این مدت خیلی به هم کمک کردیم تا رشد کنیم و باید از المیرا و ملیحه تشکر کنم که در روزهای سخت، کنار من بودند. مربی و کادر باشگاه بسیار تأثیرگذار هستند. تجربه مدتی حضور در تیم ثامن سبزوار را دارم. در آن سال برای مربی فقط گرفتن کاپ مهم بود و به رشد بازیکنان توجهی نمیشد.
درباره ارشیاشید وقتی بازیکن اسپانسر را میشناسد، نباید به آن اعتماد کند. مربی هم نباید بیاید؛ چون همگی میدانند در پایان نتیجهای ندارد. یا دستکم اسپانسر همان ابتدای فصل مشخص کند که نباید کسی توقع پول از چنینتیمیداشته باشد و بازیکنان امسال با اسپانسری روبهرو شدند که با آنها صادقانه رفتار نکرد و همین موضوع باعث ناکامیآنها شد.
تابهحال تیمهای ایرانی نتایج خوبی در جام باشگاههای آسیا نداشتهاند. امیدواریم اشتادسازه نتیجه درخورتوجهی را به دست بیاورد. از همان اول فصل اشتادسازه با نام آسیا به میدان آمد و همه این نگاه را به این تیم داشتند. هرچند آسیا فراتر از لیگ ایران است، اما بازی در آن سطح برای هر بازیکنی ارزشمند است و باید سطح خودمان را بالاتر ببریم.
چند بار به تیم ملی دعوت شدیم، اما، چون از مشهد بودیم، از تیم خط خوردیم؛ زیرا در استانی بودیم که دید حرفهای نداشته و این همت نبوده که بازیکن به تیم ملی برود و استان از آن حمایت کند. درواقع در این چند دوره که به اردو رفتیم، بازیکنان مشهدی از قبل خطخورده بودند. هر بازیکنی ملیپوششدن را دوست دارد و من نیز امیدوارم امسال این اتفاق برای ما رقم بخورد. لژیونرشدن هم چیزی است که هر ورزشکاری به آن فکر میکند.
حسامی سنگتمام گذاشت، سهمی مدیر لایقی بود و در کادر فنی تیم، شافعیان سرآمد کشور هستند و کارکردن کنار همه آنها و چهرههایی همچون صادقزاده برای ما پیروزی خوبی بود.