دستگیری متهم به سرقت دو میلیاردی طلا در مشهد ورود یک واکسن خوراکی به برنامه واکسیناسیون کودکان رشد ۲۱ درصدی مرسولات صادره پست خراسان‌رضوی در سال ۱۴۰۲ اختلافات اعتقادی و فرهنگی بعد از ازدواج را چگونه حل کنیم؟ رشد سه‌برابری مسمومیت با قارچ وحشی؛ از خوردن قارچ در طبیعت خودداری کنید زمزمه فروش بیمارستان «مهرگان» مشهد! دود اختلاف مالکیت یک بیمارستان به چشم مردم می‌رود تجاوز ۴ مرد تبعه خارجی به یک نوجوان شانزده‌ساله در تهران ۸ گام کلیدی اقتصادی در شروع زندگی زوج‌های جوان تبِ تراپی | مشاوره رفتن بخشی از سبک زندگی است نه ظرفیتی برای پُز اجتماعی  غفلت از مشاوره آمار بالای غرق‌شدگی در استانی که دریا ندارد! | سال گذشته، خراسان‌رضوی رتبه هفتم میزان غرق‌شدگی کشور را به دست آورد آیین نامه توزیع اینترنتی دارو ابلاغ شد مواد غذایی که هرگز آنها را نباید با معده خالی بخورید با مصرف این میوه خوشمزه و آبدار جوان شوید اگر از زندگی خسته و کلافه شده‌اید، بخوانید چرا دمای روغن زمان سرخ کردن اهمیت دارد؟ چرا باید به قول‌هایی که به فرزندتان می‌دهید عمل کنید؟
سرخط خبرها

نگاهی به بیماری افسردگی به عنوان یک دشمن نامرئی

  • کد خبر: ۱۹۱۱۰۰
  • ۰۶ آبان ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۰
نگاهی به بیماری افسردگی به عنوان یک دشمن نامرئی
بیماری‌ای که این روز‌ها در بعضی زندگی‌های شهری شایع شده است.

ریحانه موسوی | شهرآرانیوز؛ واژه افسردگی زیاد به گوشمان خورده است. این طور می‌توان گفت که افسردگی چاشنی زندگی مدرن شده است، به طوری که بر فکر، عمل و احساسات شخص تأثیری مخرب می‌گذارد. تصور کنید از یک بیماری مزمن مدام رنج می‌برید که همیشه باعث می‌شود حس ناتوانی داشته باشید، به طوری که با انجام هر کاری باعث ناراحتی و درد شما می‌شود و هر لحظه این درد و ناراحتی در ذهن شماست. این تنش درونی که در وجود شماست و هر لحظه مشغول مبارزه با آن هستید، باعث می‌شود از نظر سطح انرژی کم بیاورید و در نهایت در انجام فعالیت‌های روزانه کم توان شوید.

دشمنی نامرئی به نام افسردگیبا همه این توضیحات، ممکن است کسانی از بیرون به شما نگاه کنند و هیچ گونه علائمی در شما نبینند. درحالی که شما از نوعی «افسردگی نامرئی» رنج می‌برید. با بیان این مقدمه به سراغ این می‌رویم که افسردگی نامرئی چیست؟ چگونه به وجود می‌آید؟ چه علائمی دارد و چطور می‌توان آن را درمان کرد؟ برای دانستن اطلاعات بیشتر، دلایل به وجود آمدن این مشکل و راه‌های پیشگیری و درمان آن با دو روان شناس و استاد دانشگاه گفتگو کرده ایم که در ادامه می‌خوانید.

زندگی برایم پوچ و بی‌معنا شده است

«مدتی است فکر و خیال به سر دارم. زندگی برایم پوچ و بی معنا شده است. به دیگران انگیزه می‌دهم و سعی می‌کنم به آن‌ها کمک کنم، درحالی که خودم خیلی ناامیدم. وقتی سرکار می‌روم همه امور محوله را به خوبی انجام می‌دهم، اما پایم به خانه که‌ می‌رسد، حال وحوصله هیچ کاری را ندارم. در جمع دوستان یا خانواده هم اگر لطیفه‌ای گفته شود، همه می‌خندند، اما برای من آنچنان خنده دار نیست. وقتی جایی دعوت می‌شوم یا دوستی پیشنهاد تفریح، پارک، سینما و... را‌ می‌دهد، تمایلی به رفتن ندارم و دوست دارم در خانه تنها باشم.

همه این موارد درحالی است که ظاهرم اصلا نشان دهنده این موضوع نیست. از نظر دیگران فردی معمولی و موفقم، اما هیچ کس از درونم خبر ندارد.» این جمله‌ها را در گفتگو با سحر سی وشش ساله شنیدم. خودش با تحقیق و مطالعه به این نتیجه رسیده است که افسردگی نامرئی دارد و سه سال هم زیرنظر روان شناس بوده، اما به محض اینکه درمانش را قطع کرده، بعضی از آن علائم دوباره در او بروز پیدا کرده است و تصمیم دارد روند درمانش را از سر بگیرد.

اگر بخواهیم، خوب می‌شود

حسین به تازگی دهه سوم زندگی اش را پشت سر گذاشته است. او هم تا چندی پیش مشکل افسردگی نامرئی داشته و با راهنمایی مشاور و ورزش توانسته است خودش را درمان کند. او‌ می‌گوید: مدتی پیش در محیط خانواده دچار تنش شدم و مشکلاتی برای من به وجود آمد که رفع شد. بعد از گذشت یک سال متوجه شدم مثل قبل نیستم. گوشه گیر و منزوی شده ام و تمایلی به حضور در جمع ندارم، اما وقتی هم به اجبار در جمع قرار می‌گیرم، مثل گذشته رفتار می‌کنم و‌ نمی‌گذارم کسی بفهمد درون من چه‌ می‌گذرد.

از او می‌پرسم چه چیزی باعث شد که حالتان رو به بهبود برود که‌ می‌گوید: خواستن؛ تا کسی نخواهد حالش خوب نمی‌شود. من خواستم که خوب شوم و شدم. البته یک جلسه هم با یک مشاور خوب صحبت کردم و راهکار‌های مناسبی به من داد که بسیار کمک کننده بود. اکنون به توصیه آن مشاور می‌خواهم در یک دوره عزت نفس شرکت کنم. آن مشاور به من گفت اگر عزت نفس خودم را تقویت کنم و خودم را دوست داشته باشم، زندگی بهتری خواهم داشت و هر مسئله‌ای به راحتی روان مرا دچار مشکل نخواهد کرد.

روان شناس و استاد دانشگاه فردوسی معتقد است افسردگی نامرئی اگر درمان نشود، خطرناک است

تا دیر نشده است، درمان کنید

«افسردگی ممکن است به دو شکل درون زا یا واکنشی باشد.» این جمله را ابوالفضل غفاری، روان شناس و استاد دانشگاه فردوسی مشهد، در گفتگو با ما بیان می‌کند و ادامه می‌دهد: وقتی افسردگی در اثر سابقه و تاریخچه زندگی خانوادگی فرد و اتفاقاتی که در زندگی برای او‌ می‌افتد، رخ می‌دهد، به آن درون زا می‌گویند.

در این نوع افسردگی وقتی اتفاقی در محیط فرد رخ می‌دهد، بر روان او تأثیر می‌گذارد و ممکن است باعث افسردگی شود. وی در ادامه حرف هایش بیان می‌کند: افسردگی می‌تواند از روی راه رفتن، چهره و فعالیت‌های فرد قابل تشخیص باشد؛ اما وقتی که به دلایلی آن را مخفی می‌کند و اصطلاحا ماسک می‌زند، به آن افسردگی پنهان گفته می‌شود که قابل تشخیص نیست و ممکن است حتی برای فرد هم به خوبی قابل تشخیص نباشد. این روان شناس افسردگی نامرئی را خطرناک می‌داند و‌ می‌گوید: در افسردگی نامرئی یا پنهان اطرافیان فکر می‌کنند آن فرد کاملا عادی و سرزنده است و متوجه مشکل او‌ نمی‌شوند که این موضوع قطعا می‌تواند خطرناک باشد.

مثل سایر بیماری‌هایی که مخفی هستند، فرد مراقب و متوجه آن نیست و‌ می‌تواند به مرحله بحرانی برسد که آن زمان برای اقدام دیر است. اگر افسردگی پنهان باشد، ممکن است برای رسیدگی به آن مقداری زمان از دست برود و فرد به مراحل نهایی این افسردگی برسد که‌ می‌تواند برای او بسیار خطرناک باشد. به همین دلیل ما باید نشانه‌های افسردگی پنهان را کشف کنیم. در وهله اول، این کار یک متخصص است و در وهله دوم افرادی که‌ می‌توانند با علائم آن آشنا شوند، باید به آن فرد کمک کنند.

یک روان شناس اجتماعی، راه‌های رهایی از افسردگی را بیان می‌کند

من افسرده نیستم

دلایل و عوامل افسردگی از نظر محمدرضا ایمانی، روان شناس اجتماعی، کاملا مشخص است و فرد آن را در نوع رفتارش مشاهده می‌کند. این روان شناس اجتماعی در تکمیل نظرش می‌گوید: برخی موضوع افسردگی را در خودشان کتمان می‌کنند یا‌ می‌گویند که نه من افسرده نیستم و زندگی طبیعی خودم را دارم. به هم ریختگی ها، سردرگمی ها، بی قراری ها، شب بیداری‌ها و بی میلی‌هایی که داریم، تمایل نداشتن به حضور در جمع و صحبت کردن با دیگران، همه علائم این نوع افسردگی هستند؛ اما حال خود را بیان نمی‌کنیم و‌ نمی‌توانیم با دیگران ارتباط برقرار کنیم و به شدت از آن‌ها دوری می‌کنیم.

وی ادامه می‌دهد: گوش دادن به موسیقی‌های غمگین و فرورفتن در لاک دفاعی خود از دیگر علائم این نوع افسردگی است؛ بدین معنی که اگر در جمع هم باشیم، بازهم از لحاظ ذهنی آنجا نیستیم و از دیگران فاصله می‌گیریم.

افسردگی سن وسال نمی‌شناسد

ایمانی بهترین راه درمان این نوع افسردگی را مواجه شدن با خود افسردگی می‌داند و بیان می‌کند: این مشکل یک مسئله بسیار پیچیده است که آرام آرام وجود مان را درمی نوردد. افسردگی از یک ناراحتی شروع می‌شود، از یک احساس تنهایی و سردرگمی، از یک ضربه یا آسیب روحی و روانی، شکست، ورشکستگی و یک نارسایی، از دیده نشدن و مورد توجه قرارنگرفتن.

وی ابراز‌ می‌کند: متأسفانه این موضوع حتی در کودکان نیز در حال بروز است که قضاوت شدن از سوی پدرومادر‌ها و مقایسه کودک با دیگران از دلایل آن است.

این روان شناس اجتماعی خاطرنشان می‌کند: افسردگی آرام آرام وارد چرخه زندگی مان می‌شود و زمانی به خودمان می‌آییم که‌ می‌بینیم درگیر آن هستیم و از زندگی خود احساس خوبی نداریم. پایان این چرخه مخرب، اضطراب‌هایی است که آن‌ها را در مشکلات قلبی، گرفتگی عضلانی، تپش قلب و عارضه‌های جسمی می‌بینیم که فرد را درگیر می‌کند و به بیمارستان کشیده می‌شود.

او با ذکر مثالی می‌گوید: فردی از ناراحتی قلبی خود شکایت می‌کند، ما او را به دکتر می‌بریم. دکتر می‌گوید چیزی نیست این فرد دچار اضطراب و استرس شده است. در این زمان دیگران به او می‌گویند دیدی چیزی نبود و مشکلی نداشتی، در صورتی که این شروع آن ماجراست که به آن توجه نکرده است و دیگران هم متوجه این قضیه نمی‌شوند و به عارضه قلبی تبدیل می‌شود. به همین راحتی.

تهاجمی به جنگ افسردگی برویم

ایمانی تصریح می‌کند: درمان افسردگی روش و فرمول دارد و باید با مراجعه به مشاور تکنیک‌هایی را اجرا کرد. وقتی به جنگ افسردگی می‌رویم، باید تهاجمی عمل کنیم؛ مثلا زمانی که دوست داریم تنها باشیم، برعکس، نباید این کار را انجام دهیم. وقتی دوست داریم موسیقی غمگین گوش کنیم، باید موسیقی پرانرژی را انتخاب کنیم و....

وی بر این باور است که چرخه افسردگی و دامنه آن آن قدر گسترده و وسیع شده که زندگی همه ما را به شکلی درگیر کرده و فقط میزان آن در افراد متفاوت است.

این روان شناس یادآور می‌شود: ورزش کردن، ارتباطات اجتماعی، گوش دادن به موسیقی، پیاده روی، نوشتن و بیان نشخوار‌های ذهنی و ناراحتی‌ها و اینکه برای رفع آن چه کار‌هایی باید انجام دهیم، بسیار به ما کمک خواهد کرد. وقتی می‌نویسیم و از خود می‌پرسیم، با خودمان ارتباط برقرار می‌کنیم. برقرارنکردن ارتباط با خودمان در مرحله اول باعث می‌شود اعتمادبه نفسمان را از دست بدهیم و در مرحله دوم در ارتباط با دیگران عزت نفسمان از بین می‌رود و تلاش می‌کنیم برای دیگران باشیم، نه برای خودمان.

این وضع اجتماعی جامعه ماست که در مواجهه با آن نه خودمان آگاهی کامل داریم نه دیگران؛ بنابراین هم خودمان آسیب می‌بینیم هم به ما آسیب می‌زنند.

ایمانی بیان می‌کند: در افسردگی‌های حاد مراجعه به روان پزشک کمک می‌کند، اما به هیچ عنوان درباره مسائل دارویی نباید خودسرانه عمل کنیم.

درمان افسردگی

او درباره روش درمان افسردگی در زنان و مردان این طور توضیح می‌دهد: به دلیل چرخه شغلی و مراودات اجتماعی که خانم‌ها دارند و مرد‌ها نیز داخل خانه وظایف و موضوعاتی را دنبال می‌کنند، نمی‌توان گفت درمان در زنان و مردان متفاوت است. بهترین راه آن این است که بتوانیم ارتباط خوبی با دیگران و خودمان برقرار کنیم. اختلال در چرخه ارتباط درون فردی و میان فردی به گسترده و تهاجمی شدن افسردگی کمک زیادی می‌کند.

این روان شناس در پایان درباره آمار‌های موجود دراین زمینه می‌گوید: نمی‌توان آمار دقیقی درباره این موضوع ارائه کرد و من نمی‌دانم ریشه آماری که درباره این موضوع ارائه می‌شود، از کجاست. شاید بتوان با مراجعاتی که به روان شناسان وجود دارد و ثبت شده است یا تحقیقات و مقاله‌های علمی دقیق در این زمینه اطلاعاتی کسب کرد، اما برخی اوقات خود آماروارقام ما را دچار استیصال می‌کند و به ما آسیب می‌زند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->