پس از گذشت میلیون ها سال از زیست بشر بر کره خاکی، انسان ها دریافته اند که آنچه ضامن حیات و آسایششان خواهد بود، هوشمندانه رفتار کردن است. هوشمندی که مرز زیست موجودات زنده از زندگی بشر است. هوشمند بودن مفهومی است که بقای بشر را از گذشته تاکنون تضمین کرده و در دنیای امروز نیز اهمیت بیشتری یافته است.
زندگی شهر نشینی و گسترش سریع آن بشر امروز را با چالش هایی مواجه نموده که مفهوم هوشمند بودن را مهم تر و وسیع تر از قبل کرده است. در دنیای امروزی شهرها به مثابه موجودی زنده تلقی می شوند که نیازمند توجه بیشتر و مدیریت در جهت نیل به توسعه همه جانبه به منظور حفظ اسایش و رفاه شهروندانش است. واضح است که افزایش جمعیت شهرها و مسائل مربوط به آن نیازمند بهره گیری از ابزار و تکنیک های هوشمندی دارد که ارتباط وسیع و صحیحی با زندگی شهروندان ایجاد کند، موضوعی که مفهوم شهر هوشمند را فراتر از شهری که صرفا دارای ابزارهای الکترونیک است، می کند. در این شهرها، فناوری شرط لازم، اما درک شهروندان از این مفاهیم تکمیل کننده مساله است.
شهر هوشمند باید بتواند پیوندی میان سرمایه های فیزیکی یا همان ابزارهای الکترونیک و سرمایه اجتماعی و انسانی برای ارائه خدمات بهتر ایجاد کند. در شهر هوشمند، توسعه پایدار، رفاه بیشتر و هزینه های زندگی کمتر خواهد بود. ساکنان و شهروندان چنین شهری باید بتوانند ابزارهای هوشمند را در جهت بهره وری و رفاه بیشتر به کار بگیرد و دولت ها نیز باید بتوانند از این طریق به توسعه پایدار نیل پیدا کنند. مفاهیمی چون حمل و نقل هوشمند، اقتصاد هوشمند،محیط زیست هوشمند و ... ذیل این مساله قرار می گیرند که هرکدام مباحث زیادی را شامل می شوند.
در حال حاضر سنگاپور یکی از مهم ترین شهرهای هوشمند دنیا محسوب می شود که توانسته چالش هایش را با بهره گیری از هوشمند سازی مرتفع سازد. به عنوان مثال شهرداری سنگاپور توانسته از داده های بزرگ برای بهینه سازی خدمات حمل و نقل عمومی استفاده کند که این مساله منجر به کاهش زمان سفر و کاهش هزینه های حمل و نقل برای شهروندان شده است. شهرهای بارسلونا و آمستردام مثال های دیگری از این مدل هستند.
باید گفت شهر هوشمند سرویس گرا، کلان، چند بخشی و یک استراتژی بلند مدت و تکاملی است. در واقع شهرها از طریق فناوری به سمت هوشمند تر شدن و نهایتا تکامل و پایداری خود گام بر می دارند. چنانچه ذکر شد این هوشمندی امری تکاملی است و نه یک انقلاب! در واقع شهرهای هوشمند میبایست مسیر بهره وری از فناوری را باز بگذارند و مدیریت آن ها باید در جهتی باشد که نوآوری های شهری زمینه بروز و ظهور داشته باشند.
مراکز تولید نوآوری های شهری با تاکید بر رفع چالش های جدید باید شکل گرفته و ارتباط صحیح انسانی با موضوعات فناورانه ادامه یابد. در نهایت به این صورت خواهد بود که دسترسی به خدمات و رفاه سهل تر و سریع تر، فرصت ها بیشتر و توسعه پایدارتر خواهد بود و ترافیک، آلودگی هوا، سیستم دفع زباله، دسترسی به امکانات و بسیاری از مسائل روزمره دیگر نمی تواند افراد را دچار بحران کند.